روایتی تلخ از سرزمین شیرین و فرهاد
دل تــــوی دلمــــان نیســــت، در دومیــــن روز پس از حادثــــه، در تاریکی شــــب و ســــوز ســــرما بــــه جاده میزنیم بلکــــه خبــــری بگیریم از قصر شــــیرین و قصرنشــــینانش...راه انگار تمامی ندارد، لحظهای آرام و قرار نداریم، هزار جور فکر و خیال به سرمان میزند. اینکه این بار پایههای قصر شیرین به لرزه درآمده و قصر بر سر ساکنانش آوار شده همهمان را شــــوکه کرده است.تصاویری که از منطقه منتشر شده خود گویای عمق فاجعه است و دیدن همین تصاویر است که بیتاب و بیقرارمان کرده...
زلزله 7,3 ریشتری یکشــــنبه شب آنقدر وسیع بوده که عالوه بر قصرشــــیرین، در ســــرپل ذهاب، ثالث باباجانی، اســــالم آبادغرب و جوانرود و پاوه نیز خســــاراتی به بار آورده اســــت.این زلزله عالوه بر کرمانشاه در استانهای دیگر هم احساس شده، اما عمده خســــارات آن بهدلیــــل نزدیکی به کانون زلزلــــه در کشــــور عراق، در کرمانشــــاه بوده اســــت. همــــه راهــــی میشــــویم و در نخســــتین مقصد به اسالم آباد غرب میرسیم.ظاهر شــــهر چیزی را نشان نمیدهد اما شلوغی بیمارستان و تعداد بســــیار مجروحان دردومین روزحادثه، طــــوری که برخــــی مجروحان کــــف بیمارســــتان خوابیدهاند نشــــان میدهــــد زلزلــــه زخمهایی هم در این شــــهر به جا گذاشــــته...مردم بشــــدت از وضعیت رســــیدگی به مجروحان گلهمندنــــد و از کمبود پرســــتار و کمبود آمبوالنــــس برای انتقال مجروحانشــــان مینالند. هرچه به ســــمت قصرشــــیرین و ســــرپل ذهاب میرویم آثــــار زلزله نمایانتر میشود.تخته ســــنگهای بزرگ کوه که شاید روزی تصور جابهجاییشــــان غیرممکن مینمود حاال با زلزله شب گذشته مثل ســــنگریزهای کوچک از باالی کوه غلتیدند و وســــط جاده افتادند.به ســــرپل ذهاب میرسیم، باور کردنی نیســــت برخی خانهها عمالً به تلی از خاک تبدیل شــــدهاند.پیاده که میشــــویم و پایمان را که روی زمین میگذاریم، دوباره لرزشها شــــروع میشــــود و همه وحشت زده به وســــط خیابانها هجوم میآورند.اوضاع بیمارســــتان سرپل ذهاب غمنامهای دردناک است و زنان بر سر جنازه عزیزانشان مویه میکنند.یکی اســــم برادر مردهاش را صدا میزند و دیگری در غم از دست دادن خواهر شیون کرده و مویه میکند.
مردم شهر آنها که جان ســــالم به در بردند روایتهای دردناکی دارنــــد از مــــادر و پدری که خود زیر آوار مانــــده و برای نجات و بیرون آوردن فرزندشــــان از زیــــر آوار کمــــک میخواهنــــد و درنهایت آنها میماننــــد زیر آوار و کودکشــــان زنده بیرون میآید.تــــرس از زلزله چنان به دل مردم شهر افتاده که حتی لرزش شیشهها در پی صدای بالگردهای امداد و نجات هم دلشان را میلرزاند.
اینجا نه آبی هســــت و نه غذایی و مردم حتی جرأت برگشتن به خانه برای برداشتن لقمهای نان را هم ندارند.
بچهها که هنوز سرمای شــــب گذشته از تنشان بیرون نرفته هم گرســــنهاند و هم تشــــنه و این پدرها و مادرها را عصبی و کالفه کرده و هر کدامشــــان بهدنبال پیدا کردن لقمهای نان و جرعهای آب از این طرف شــــهر به آن طرف شــــهر میدوند.کمبــــود چــــادر برای اســــکان زلزله زدگان عمالً بیــــداد میکنــــد و موجــــب عصبانیت مردم شده اســــت. راهی قصرشیرین میشویم تا ببینیم اوضــــاع قصر شــــیرین چگونه اســــت، امــــا در بین راه تلی از خاک که ســــربازان مشــــغول آواربرداری آن هســــتند توجهمان را جلــــب میکند.جلوتر که میرویم متوجه میشویم دژبانی و بهداری پادگان «قره بالغ» است که حاال تنها تلی از خاک از آن بر جای مانده...ســــربازی آن طرفتر به درخت تکیه داده و مات و مبهوت فقط خرابهها را نگاه میکند. سراغش میروم کمی سؤال و جواب که میکنم با لحنــــی که هنوز کالمش را خودش هم باور ندارد از رفیقش میگوید که زیر آوارها مانده و همانجا جان داده.چهار سرباز پادگان زمانی که در خواب بودند زیر آوارها مانده و جان دادند.
مسیر پادگان را به سمت روستا کج میکنیم... خرابی در روستاها شدت بیشتری دارد و روستاییان تنها هر کدام گوشهای از این دشــــت را گرفته و جرأت نزدیک شدن به خرابههای خانــــه خــــود را هــــم ندارند.به مســــیر ادامــــه میدهیم .اوضــــاع در قصرشیرین بهتر اســــت و این را میشود از ظاهر شهر فهمید. برای همین بسرعت به سرپل ذهاب برمیگردیم.اوضاع در سرپل ذهاب همچنان وخیم است و بیش از همه تشنگی تاب و توان از مردم شهر ربوده و تشــــنگی کودکان در این میان پدرهــــا و مادرها را بیقرار کرده است. جلسات ستاد بحران پشت سر هم تشکیل میشود اما باز هم اهالی سرپل ذهاب ناراضیاند.کمبود حداقلها بیداد میکند و نیاز است مسئوالن تسریع بیشتری در امدادرسانی داشته باشند.
آن طور که باید، خبری از توزیع تخته چادرهای وعده داده شــــده نبود و اهالی ســــرپل ذهاب باید شــــبی سرد را بیرون از خانه و کاشانه خود و در سرما و تاریکی بگذرانند./ ایسنا