آیا فقط کمبود جا مسأله بود؟
■ ادامهازصفحهاول
ســومین علت، تفســیرهای مندرآوردی از اختیــارات اســت. هنگامی کــه میگوییم مردم حــق اعتراض دارنــد، باید به تبعــات این گزاره ملتزم شویم. اگر میگوییم مردم حق آموزش دارند، نمیتوانیم شرایطی برای آموزش برقرار کنیم که عماً مانع از تحقق این حق شود. برای مثــال اگــر از روســتاییان بخواهیم کــه فرزندان خــود را بــرای دیدن آمــوزش به شــهر بیاورند و به صورت رایگان آموزش ببینند، معلوم است که روســتاییان باید هزینه زیــادی را برای رفت و آمد و رسیدن به آموزش رایگان تقبل کنند پس قید آموزش حتــی رایگان را میزننــد. بنابراین نمیتوان قواعد و مقرراتی برای اعتراض وضع کرد کــه انجام این کار را عمــاً تعلیق به محال کند و امروز چنین وضعی برقرار است. به همین علت اســت کــه عمــوم اعتراضات غیررســمی است، چون ساختار مدیریتی عاقهای ندارد که به اصل اعتراضات رســمیت دهد. آنان حاضر هستند اعتراضات غیررسمی و بدون مجوز را در هر سطحی تحمل کنند ولی در نهایت رسمیت آن را نپذیرند. دقیقاً مثل انتشــار خبر، که اخبار زیادی در فضای مجازی یا رسانههای دیگر مثل ماهواره منتشــر میشــود و سیســتم با آنها کنار میآید، در حالی که اگر یکی از کماهمیتترین ایــن اخبــار در مطبوعات درج شــود، بــا واکنش شدیدمواجهمیشوند.
علت بعدی، ناآشــنایی مردم با اســتفاده از این حق اســت. البته این آشــنایی به یکباره رخ نمیدهد. یکی از فعــاالن اصولگرا گفته بود که باید برای اعتراض فرهنگسازی کرد، در حالی که این فرهنگسازی در خأل و انتزا ِع و روی کتاب و روزنامــه صــورت نمیگیــرد، بلکــه در میدان عمل است که آموزش مزبور رخ میدهد.
علتبعدی،فقدانمسئولیتپذیریاست. در همین ماجرای اخیر، چه خوب بود آن دسته از گروههــای سیاســی که تظاهرات مشــهد را راه انداختند، مســئوالنه رفتار میکردنــد و با نام یا گروه مشــخصی تقاضای راهپیمایی و اعتراض میکردنــد، نــه آنکه بــدون نام و نشــان پشــت جمعی از مردم ناشناخته سنگر بگیرند تا اگر بد شد به نام آنان نباشد. مسئولیتپذیری گروهها بســیار مهم اســت. و باالخره دغدغه اوجگیری اعتراضات به دلیل متراکم شدن آنها نیز علت مهم ماجراســت که امیدواریم برای همه اینها راهحلهای معقولی دست و پا شود.