گامی به سوی اعتراض مدنی
نفــــس اقــــدام بــــرای اختصــــاص فضــــا و مکانــــی بــــرای بیــــان اعتراضات و مطالبات مــــردم اقدامی خوب و مطلوب است، اما این همه ماجرا نیست؛ زیرا هنوز مشخص نیست شیوه بیان مطالبات و اعتراضات مردم در چنین مکانی بــــه چه صورت میتواند باشــــد که طبیعتاً این امر نیازمند بررســــیها و کار کارشناسی بیشتر اســــت؛ چون صرف تعیین مکان و تجمع و فریاد مردم در چنین مکانی نمیتواند آنچنان تأثیرگذار باشد که مشــــکلی از مشــــکالت مردم را حل کند. تأثیرگذاری صدا و اعتراض مردم جز با بهرهگیری از ظرفیتهای رسانهای و رساندن صدای اعتراض مردم به گوش مسئوالن ممکن نیست!
اکنون در غیاب چنین مکانی، مردم معترض بهامور مختلف در تهران خیابان پاستور یا میدان بهارســــتان و در مقابل مســــئوالن دو قــــوه مجریه و مقننه و در ســــایر شــــهرها در مقابل اســــتانداری یا فرمانــــداری تجمع میکنند. تجمــــع در مقابل این اماکن این حسن را دارد که اوالً حضور و فریاد مردم در معرض دید و نگاه مســــئوالن عالیرتبه و سایر شهروندان اســــت ثانیاً بهدلیل در معرض دیــــد مردم قرار گرفتن و همچنین اهمیت مکان، بازتــــاب رســــانهای آن توســــط خبرنــــگاران و اهل رسانه گستردهتر و بالطبع تأثیرگذارتر است. تأثیر تجمع در چنین مکانهایی بسیار بیشتر از تجمع در مکانی بسته و چه بسا در بیرون از شهر و بهدور از دیــــد مــــردم و مســــئوالن و اهالی خبر و رســــانه است، کما اینکه در گذشــــته نیز شاهد بودهایم که رسانهها به دالیل مذکور، پوشش رسانهای بیشتری به تجمعات در ایــــن مکانها دادهاند و در نتیجه، تأثیر تجمع در این مکانها بســــیار بیشتر و مؤثرتر از تجمع در سایر مکانها بوده است. از سوی دیگر، مســــأله اصلی کشور، تجمع مردم و مکان تجمع، یا نوع اعتراض یعنی صنفی، اقتصادی یا سیاسی بودن آن نیست.
مسأله اصلی کشور ما در این باب این است که معموالً این نوع حرکتها بسرعت رنگ خشونت و خروج از رفتارهای مدنی به خود گرفته و خیلی به نفع مردم تمام نشده است! از اینرو باید بکوشیم که حرکتها و تجمعات اعتراضی مردم ســــمت و ســــوی یک رفتار مدنی و مفید به حــــال مردم و منافع ملی و کشور داشته باشــــد.برای نیل به این مقصود مهم طرح معقول و مفید مطالبات مردم ما بیش از هر چیز به نهادها و تشــــکلهای واسط بین حکومت و مــــردم نیاز داریم تــــا مکانی برای تجمع و اعتــــراض! به عبارت دیگر اگر ما خواهان پاســــخ مثبت به مطالبات مــــردم و مفید به حال آنان هستیم باید بکوشیم که نهادهای واسط بین حکومت و مردم را تقویت کنیم.
ایــــن نهادهــــای واســــط، احــــزاب سیاســــی و تشکلهای صنفی و ســــندیکاها هستند که مردم میتوانند در آنها ســــازماندهی شــــوند و مطالبات خــــود را به صورت معقــــول و مدنی صورتبندی کننــــد و از طریق آنها بهســــهولت صــــدای خود را به گوش حاکمیت برسانند. از این طریق است که میتوان هم مطالبات واقعــــی مردم را بهصورت معقــــول صورتبنــــدی و مطرح کــــرد و هم مانع برآمدن پوپولیســــتها و دماگوژیســــتها با ســــوار شــــدن بر مــــوج احساســــات مــــردم و حرکتهای تودهای بیحساب و کتاب شد.
در ایــــن صورت حتی حاکمیت هــــم در مواقع بحرانی مانند آنچه در هفتههای گذشته روی داد، میداند که با چه کســــی طرف اســــت و برای آرام کردن فضــــا باید با چه افراد یــــا نهادهایی مذاکره کنــــد و از آنان اســــتمداد بجوید.اتخــــاذ این روش همچنین موجب میشــــود که نمایندگان واقعی مــــردم در قــــوای مختلف در مســــند قــــدرت قرار بگیرند. فقط در این صورت اســــت که مســــئوالن، مطالبات واقعی مردم را نمایندگی خواهند کرد و در غیر این صورت، تجمعات مردمی نیز کاری از پیش نخواهد برد؛ زیرا برفرض برگزاری تجمعات اعتراضی باز هم خواســــت مردم مورد توجه قرار نمیگیرد.
تقویت احزاب، تشکلهای صنفی و سندیکاها و جریــــان آزاد اطالعات، تقویــــت رویکرد ملی در رسانه ملی و بیان خواســــته ها ی مردم میتواند بزرگتریــــن رافع شــــکاف بین ملــــت و حاکمیت باشد و حرکتهای مردمی را هم بهسمت و سوی رفتاری مدنی و مفید به حال ملک و ملت ســــوق دهد!