عکس یک «احمدینژاد دســتاورد رادیکالیسم راست» گفتوگو با محسنغرویان
احمدینژاد همواره احساس میکرد که خود و اطرافیانش حق مطلق هســتند و حقیقت محض را در اختیار دارند. بنده در یک مقطع زمانی در یک حلقه فکری حضور داشتم که این افراد گمان میکردند اســالم مطلق هســتند و هر چه میگویند، حقیقت محض اســت. به همین دلیل نیز بنده در نهایت این حلقه را ترک کردم و مسیر دیگری را در پیش گرفتم. نگاه فیلســوفانه و حکیمانه به مســائل اجتماعی و سیاسی اقتضا میکند که انسان همواره جانب احتیاط را در نظر بگیرد و درصدی را برای احتمال خطا در نظر داشته باشد. در گذشته برخی احمدینژاد را در هاله نور میدیدند و وی را نماینده امام زمان(عج) خطــاب میکردنــد. بهنظر من همین افــراد نیز باید امروز نســبت به مواضع ساختارشکنانه احمدینژاد پاسخگو باشند و به افکار عمومی پاســخ بدهنــد که چــرا و به چه دلیــل از احمدینژاد حمایــت کردند. بدون شــک احمدینژاد نتیجه و ثمره اندیشــه مطلقانگاری است و کســانی که خود را حقیقت محض میدانستند، شــرایطی را برای وی بــه وجــود آوردند تا وی به این نقطه برســد که در مقابل ســاختارهای نظام بایستد. بهنظر من، احمدینژاد درس عبرت بزرگی برای تاریخ سیاســی ایران خواهد شــد تا پس از آن کســی خود را اندیشــه مطلق و حقیقت محض قلمداد نکند. هر جریان سیاســی باید این احتمال را در نظر داشــته باشــد که روزی در اوج اســت و روزی نیز ممکن اســت در حضیض قرار داشــته باشــد. این در حالی اســت که احمدینژاد و حامیانش هیچاحتمالی برای شکست و در حضیض قرار داشتن برای خود در نظر نگرفته بودند و به جای اینکه در اندیشههای خود بازنگری کنند، در مقابل ساختارهای نظام قرار گرفتهاند.