Amordad Weekly Newspaper

حمام قورباغه، سنگی که ديگر حمام نیست

- نویسنده افراسياب نصودی

ســرزمین ایــران نمــادی از تاریــخ چندهزارســ­اله و نگارهای از نیاکانمان را بــه یادگار دارد که هر بینندهای را به خود میکشــد. نخستین کســانی که این آثار برجایمانــ­ده را مینگارند گروهی دامدار هســتند که در جایجای این ســرزمین زندگی میکنند. گاهی در میانشان کسانی پیدا میشــوند که ناخواسته آن آثار زیبای برجایمانده را به نابودی میکشند. گروههایی هســتند که همیشــه این آثار ویرانشــده را به چشــم میبینند و رنج بســیاری را بــه جــان میخرنــد. گروه کوهنــوردا­ن و کوهپیمایان­ی کــه با دریغ و انگشــتبهد­هان افســوس روزهایی را میخورند. چرا شــماری از انســانهای ازخودراضی تیشــه به ریشــهی این آثار برجایمانــ­ده میزنند؟ آیا نباید از این آثار پاسداری شــود تا فرزندان آیندهی این مرزوبــوم از آن لذت ببرنــد؟ جنگلهای ایران پر شــده از این آثار و بسیاری هنوز برایمان ناشناخته هستند و هر بار که چیز زیبایــی را میبینیم به گذشــتگان خود آفریــن میگوییم و غمگین میشــویم و نمیتوانیم با این اندیشهیخود­مان آن را تجزیه و تحلیل کنیم و بر روی کاغذ بنگاریم که برای چه زمانی است. در 23 کیلومتــری جنــوب غربی(:باختری) شهرســتان تنکابن در جاده هریس به سمت جنترودبار به روســتای کوچکی میرسیم به نام «ُجُلو» که چند خانوار مردم شریف در آن به دامداری و زنبورداری سرگرماند و چند سال پیش یک هتل چند اشکوبه(:طبقه) هم در این روستا ساخته شده اســت. گاهی مهمانان راه دور را پذیرایی میکند. در انتهای روســتای جلو سازمان جنگل و مراتع جادهای را ساخته و بــه اول جاده نردهی آهنی نصب کرده و از رفتوآمد خودروهاجلو­گیری میکند تا شــوند نابودی جنگل نشوند. گــروه کوهنوردان کرما به سرپرســتی کیوان نصودی و گروه کوهنوردان دیگری چون بابک میرزایی و امیرمختار غفاری و شماری دیگر از همراهان ایشان از شهرستان اردبیل و تبریز با ما همگام بودند. جادهی شوسه را پا میگیرم و در میان درختان سر به فلک کشیده نمدار، ملج، افرا، عاج، کرزل، لیلکی(کرات) و ولیک ســیاه و ســرخ و کنس. پــس از پیمودن دو کیلومتر بــه رودخانهای میرســیم که با دو شــاخهی خاوری و باختری جنگل ُجُلو به هم پیوند خورده اســت و از تختهسنگی آهکی به پهنای ۰6 متر آبشاری به بلندای ۵۱ متر از روی تختهسنگ به سوی شمال به یک گودال دو و نیم متری میریزد به نام آبشار گرته. تختهسنگ آهکی است و روی آن را تمشــک و خزه پر کرده و چند درخت شمشــاد در میان آن دیده میشود. بخش شمال تختهسنگ 4 سوراخ یک متر تا ۱ متر و نیم دارد. از گودال آبریز آبشــار ۰3 متر به سمت شمال سنگ بزرگ ساروجی و دستســاز به گونــهی زیبایی همچون یک قورباغه روی تختهســنگ نشســته است. این سنگ بزرگ پهنایی نزدیک به دو متر و درازای پنج و نیم متر دارد و میان این ســنگ از خاور تا باختر آن را خاکی کردهاند. در گذشــته درون سنگ حمام را از آب آبشــار پر میکردند و ســنگهای پیرامون را با سوزاندن چوب جنگلی گرم کرده و آن را به درون حمام میانداختند. هنگامیکه آب حمام گرم میشــد در زیر حمام به ســوی خاور لولهی سفالی بوده، آن را باز میکردند و آب گرم درون حوض سنگی میشد و در آن خود را میشستند. در روی حوض حمام سنگ تراشیدهای به پهنای یک متر در سه متر و ۰۵ سانتیمتر به کلفتی ۰3 ســانتیمتر هســت. امروزه مردمــان بیخرد درون حمام ســنگی را شکســتهاند و در آن را هم بردهاند. چون روی در آثار کندهکاری بود به امید یافتن چیزی آن را به نابودی کشاندهاند. درازای آبشار گرته تا آبفشان نزدیک به ۰7 متر و تاریخ ســاخت و دیرینگی این حمام ساروجی را کسی نمیداند. آنچه از انســانهای فرهیخته که سنی از آنها گذشــته پرسوجــو کردیم، در زمان محمدولیخان تنکابنی سپهســاالر همهی دامداران منطقه ســیاهبند جنوب تنکابن را به این سرزمین کوچانده بودند. این دامداران یعنی ســر گالش میرزاخان کربالیی شــمس عوضعلی قربانی از این حمام ســنگی برای شســتن خــود بهره میبردند. (شناســه: )367331

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran