Amordad Weekly Newspaper

ویستا، بانوی مینوسرشت ایران زمین

- نویسنده آناهید خزیر

کتاب «ویستا» (بانوی مینو سرشت ایرانزمین) نوشتهی ناهید مشایخی داستانی تاریخی است که با سند و بنمایه(:منبع) چهرهی ویستا را در نسکهای(:متون) کهن بررســی کرده است. وی بر این باور است که چهره بسیاری از زنان فرهیخته در تاریخ ایران باستان در پس پردهای از تاریکی و ناشناختگی پنهان بوده است و حتا نامی نیز از آنها بر جای نمانده است. این کتاب داســتانی خواننده را با خود به گذشــتهی دور سرزمینمان ایران میبرد که کاهنان (پیشوایان بزرگ دین) به استثمار مردم میپرداختند. در این اثر خواننده بیشازپیش با گوناگونی جادوی سیاهوسفید و پیشگویی و ایزدان (مهر، آناهیتا، )...و زبــان پهلوی، ســرودههای دینی، فرهنگ و آیینهای آن زمان آشــنا میشــود. «یانش ایزدی»، «وسوســه دیوان»، «مناســک مهر»، «افسون جادوگران»، «دادگاه اهریمنی»، «جلوه مهر»، «سرود عشق»، «شاهزاده بانوی ایرانی»، «مهاجرت مزداپرســت­ان»، «توبــه در پیشگاه ایزدمهر»، «راز کویر»، «ســور و عهد آسمانی»، «کیــد اهریمن» و «گزایش جــادو و مرگ» و «فرجام نیک» نام بخشهای این داستان است. پایانبخش کتاب نیز به یادداشــته­ا، فرهنگ واژگان دشوار و یارینامهها ویژه شده است.

مغ اعظم (پیشوای بزرگ معبد) راگا (ری امروزی) از پیشوایان دروغین مهرپرستی است و سنتهای اهریمنــی را در میــان مــردم رواج میدهد. او هنگامیکه به یــاری جادوگران معبد درمییابد ویستا همان دختری است که از او فرزندی زاده میشــود که یاریدهندهی پیامبر راستین است میکوشد با او زناشویی کند تا بتواند از زاده شدن نوزاد اهورایی پیشگیری کند و در این راستا به شکنجههای گوناگون و آزار و زندان و تهمت و جادوی سیاه دست مییازد، ولی ویستا دلیرانه در برابرش میایســتد و با انواع جادو و آزار و اذیت رویارویی میکند و با ســخنرانیه­ایش در میان مردم با افشــاگری و برداشتن نقاب از چهرهاش به شناساندن دین راستین اهورایی بر میآید و تا آنجــا پیش میرود که برخی از مردم به او لقب زوت (پیشوای دینی) میدهند. در پایــان پدرش، هیربــد، برای پــاسداری از جان دخترش به آذربایجــا­ن، نزدیکی دریاچهی چیچست، میکوچد و مورد استقبال خویشاوندان پدربزرگ زرتشت قرار میگیرد و هنگامیکه پی به خردمندی و هوش و توانایی ویستا میبرد او را به زناشویی پسرش، آراستی، برادر پوروشسب و پدر زرتشت، در میآورد و برآیند این پیوند زاده شدن میدیوماه برادرزادهی زرتشــت است که نخستین پیرو و یاریدهندهی پیامبر ایران باستان است.

«تو باید تنها باشــی و بــه تنهایی و دوری که سختترین چیزهاست خو کنی، این کیفر گناه دیدن خورشید است. پسر اشــاره به معبد باالی کوه کرد و گفت: آیا درست است خدایان در معبد خودشان به آرامی زندگی کنند و از هر گونه گزند و آسیب در امان باشــند ولی ما با یک باد و باران همه چیز خود را از دست بدهیم. در ســپیدهی روز پنجم ویســتا بــا آوای خندهی زنان معبد از جا برخاست. کرکسها تکتک از خوانــدن و پرواز ماندند و رفتند زنان وقتی نگاهشان به آب زالل و گوارای حوضچهی غار افتاد پی به همه چیز بردند. در حیاط پیرزنی را دید که زنبیلی در دست دارد و بــه طــرف دروازهی ورودی معبد میرود وقتی خوب به چشــمان شرورش خیره شــد فهمید این همان پیرزنی است که در چشمهی ایلی دیده بود او مانند قبل بسیار از این چشمان ترسید و با سرعت به طرف اقامتگاهش دوید غافل از آنکه این بار پیرزن استخوان دوستش ارنواز را برای شستوشو به چشمه ایلی میبرد. ویســتا برآشــفت و گفت: متاســفم برای همکیشــانم که اجــازه میدهنــد کاهنان دروغین که جز به منافع خود نمیاندیشند بر ما مسلط شوند.» نویســنده در دیباچهی کتاب نوشته است که برپایهی آنچه داستان بر بنیاد آن بیان پرداخته شده است بایسته(:ضروری) میداند که چند نکته را یادآور شــود:« شــخصیت اصلی داســتان پندارینه و آفرینشــگر­انه و اســتورهای اســت؛ زیرا شخصیتهای اســتورهای را موجــودات مافوقطبیعـ­ـی تشــکیل میدهنــد و هــمواره هالهای از تقــدس قهرمانان مثبــت آن را فرا گرفته اســت. حوادثی که در استوره نقل میشوند همچون داســتان واقعی به شمار میآیند؛ زیرا به واقعیتها برگشــت داده میشوند و همیشه منطقی را دنبال میکنند. آنچه از اساطیر کهن ایرانی امروز باقی مانده است، بیشتر به اوستا بازمیگردد. با این وجود در بخشهای متأخر اوستا مانند یشتها، عقاید و باورهای پیش از زرتشت ایرانیان بیان شده که به عنوان منبع و منشــأ شناخت اساطیر ایرانی به کار میرود. این اساطیر مبتنی بر دوبنگرایی و مظاهر خوب و بد بوده و تاریخ روایی خاصی دارند که از تاریخ ثبت شــده سرزمین ایران متفاوت است. از نگاهی فراخ در ساختار و پیکره و چگونگی داستان این مهم بیشترین ســهم را در نگارش داشته اســت، و از طرفی سعی کردهام برای حفظ فضای تاریخی داستان در گویش روایی از واژههای پهلوی بهره ببرم و در بیان حوادث و رخدادها و آیینها، نیایشها، مناســک، آداب و رسوم از منابع موجود در این زمینه اســتفاده کنم تا خواننده در بطن داستان با گوشهای از تاریخ ایران باستان آشنا شود. «ای اهوارمــزد­ا! زنــان این ســرزمین را میســتاییم و زنانی که از آیین راســتی و نیکی برخوردارند.» «ویســتا» (بانوی مینوسرشت ایران زمین) در 224 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و بهای 13 هزار تومان از ســوی نشر آرنا منتشر شده است. (شناسه: )36745

چکیدهی داستان بخشی از داستان

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran