Amordad Weekly Newspaper

نیکنامی به نام کیخسرو

زندگینامهی شادروان کیخسرو شاهرخ

- نویسنده هومن دانش

ارباب‌کیخســرو،‌نامی‌آشنا‌برای‌زرتشتیان‌ ایران‌است‌و‌ک ‌متر‌زرتشت ‌یای‌پیدا‌م ‌یشود‌که‌ نامی‌از‌این‌بزر ‌گمرد‌نشنیده‌باشد.‌ کیخسرو‌شاهرخ،‌که‌پسان(:بعدها)‌به‌ارباب‌ کیخسرو‌نا ‌مور‌شد،‌در‌آبا ‌نایزد‌و‌تیرماه‌سال‌ ۲۱۶۳‌دینی‌زرتشتی‌برابر‌با‌۷‌تیرماه‌۳۵۲۱‌ خورشــیدی‌در‌شهر‌کرمان‌زاده‌شد.‌هرچند‌ نیاکان‌کیخسرو‌شاهرخ‌بازرگان‌بودند،‌ولی‌ کیخســرو‌به‌شــوند(:دلیل)‌مرگ‌زودرس‌ پدرش،‌از‌کودکی‌سخت ‌یهای‌روزگار‌را‌چشید،‌ خودش‌از‌کودکــی‌کار‌کرد‌و‌مادرش‌نیز‌به‌ بافندگی‌روی‌آورد. کیخسرو‌شاهرخ‌۲۱‌سال‌داشت‌که‌به‌تهران‌ آمد‌و‌ه ‌مزمان‌که‌در‌مدرســ ‌هی‌شبان ‌هروزی‌ آمریکای ‌یهــا‌دانش‌م ‌یآموخــت‌در‌همان‌ مدرسه‌کار‌نیز‌م ‌یکرد.‌به‌گفت ‌هی‌خود‌ارباب‌ کیخسرو،‌روزی‌تنی‌چند‌از‌روحانیان‌مسلمان‌ برای‌بازدید‌از‌مدرس ‌هی‌آمریکای ‌یها‌بدا ‌نجا‌ م ‌یروند.‌یکی‌از‌روحانیان‌به‌نام‌شــیخ‌یحیا،‌ کیخســرو‌را‌م ‌یبیند‌و‌از‌دین‌او‌م ‌یپرســد.‌ کیخســرو‌نیز‌م ‌یگوید‌که‌زرتشــتی‌است‌ ولی‌از‌دین‌و‌آیین‌نیاکانش‌چیزی‌نم ‌یداند.‌ شیخ‌یحیا‌شگف ‌تزده‌م ‌یشود‌و‌از‌برتر ‌یها‌و‌ نیک ‌یهای‌مزدیسنا،‌دین‌نیاکانی‌کیخسرو،‌به‌ او‌م ‌یگوید‌و‌او‌را‌فرا‌م ‌یخواند‌که‌در‌پی‌دین‌ پدری‌خود‌برود. سخنان‌شیخی‌یحیا‌در‌کیخسرو‌کارگر‌افتاد‌ و‌او‌در‌۶۱‌ســالگی‌با‌پ ‌سانداز‌خود‌به‌بمبئی‌ رفت‌و‌در‌آ ‌نجا‌زیر‌نگر(:نظر)‌دینشاه‌ایرانی،‌ ترزبان(:مترجم)‌و‌نویسند‌هی‌نا ‌مور‌زرتشتی‌در‌ هند،‌دان ‌شاندوزی‌خود‌را‌پی‌گرفت. کیخسرو‌شاهرخ‌۱۲‌سال‌داشت‌که‌انجمن‌ خیری ‌هی‌پارســیان‌بمبئی‌او‌را‌به‌سرپرستی‌ مدرس ‌هی‌زرتشتیان‌کرمان‌گمارد.‌پس‌از‌این‌ رخداد‌کیخسرو‌شاهرخ‌کن ‌شهای(:اقدامات)‌ فرهنگی‌و‌هازمانی(:اجتماعــی)‌خود‌را‌آغاز‌ کرد‌که‌برآیند‌این‌کن ‌شها‌آبادانی‌کشــور‌و‌ ماندگاری‌نامی‌نیک‌از‌او‌بود. ‌وی‌در‌همین‌ســا ‌لها‌فراگیری‌زبا ‌نهای‌ انگلیسی،‌روسی‌و‌تازی(:عربی)‌را‌آغاز‌کرد‌و‌ رهسپار‌روسیه‌شد‌ولی‌به‌شوند‌جنگ‌روسیه‌ با‌ژاپن‌ب ‌هناچار‌به‌ایران‌بازگشــت‌و‌در‌یک‌ صرافی‌آغاز‌به‌کار‌کرد. پس‌از‌خیــزش‌مردم‌و‌پــا‌گرفتن‌جنبش‌ مشروطه‌کیخسرو‌شاهرخ‌به‌مشروط ‌هخواهان‌ پیوســت‌و‌برای‌آبادانی‌ایــران‌بی ‌شازپیش‌ کوشــید.‌پس‌از‌پیروزی‌مشــروطه‌وی‌به‌ مجلس‌راه‌یافت‌و‌از‌مجلس‌دوم‌تا‌مجلس‌ یازدهم‌نماینده‌بود. باید‌یادآور‌شــد‌که‌در‌آن‌روزگار‌هر‌یک‌از‌ هازما ‌نهای‌غیرمسلمان‌در‌مجلس‌نمایند‌های‌ ویژه‌نداشتند.‌پس،‌ارباب‌کیخسرو‌در‌جا ‌یگاه‌ یــک‌ایرانی‌به‌دســت‌دیگــر‌ایرانیان،‌چه‌ مسلمان‌و‌چه‌غیرمســلما­ن،‌برگزیده‌شد‌و‌ سا ‌لها‌در‌جا ‌یگاه‌نمایند‌هی‌مردم‌در‌مجلس‌ شــورای‌ملی‌برای‌ایران‌و‌ایرانی‌کوشــید.‌ ارباب‌کیخســرو‌بسیار‌کوشــید‌تا‌از‌حقوق‌ غیرمسلمانا­ن‌در‌مجلس‌پا ‌سداری‌کند‌و‌در‌ این‌زمینه‌کامیاب‌نیز‌شد. وی‌در‌سال‌۵۹۲۱‌خورشیدی‌فرنشین(:مدیر)‌ ادار‌هی‌تلفن‌شد‌و‌برای‌نخستین‌بار‌با‌شرکت‌ آلمانی‌زیمنــس‌پیمانی‌در‌راســتای‌خرید‌ ابزارهای‌پی ‌شرفت‌ه‌بست.‌ سپس‌او‌فرنشــین‌بنگاه‌را‌هآهن‌دولتی‌ایران‌ شد.‌خود‌ارباب‌کیخسرو‌در‌کتاب‌خاطرات‌خود‌ در‌این‌باره‌چنین‌م ‌یگوید:‌«...‌اعلیحضرت‌در‌ نهم‌آذر‌۹۰۳۱‌شمسی‌مرا‌احضار‌و‌امر‌فرمودند‌ ریاست‌نظارت‌را‌هآهن‌را‌بر‌عهده‌داشته‌باشم‌ و‌بعد‌ماموریت‌عقد‌قرارداد‌تجارتی‌با‌ســوئد‌ را‌دادنــد‌دراین‌پانزده‌ماهه‌‌دیناری‌به‌عنوان‌ حقوق‌یا‌مدد‌معاش‌نگرفتم‌و‌حتی‌قریب‌۶‌ ‌لهای‌۶۹۲۱‌تــا‌۸۹۲۱‌در‌روزگار‌‌۷‌هزار‌تومان‌متضرر‌شدم‌...‌» در‌ســا احمدشــاه‌خوراک‌نایاب‌و‌کیخسرو‌شاهرخ‌ کارگزار‌خرید‌گندم‌برای‌نانوای ‌یها‌شد.‌در‌آن‌ روزگاری‌که‌ایرانیان‌زندگی‌خود‌را‌به‌سختی‌ م ‌یگذراندند‌برخــی‌از‌بازرگانان‌گندم‌خود‌را‌ پنهان‌کردند‌و‌از‌فروش‌آن‌سر‌باز‌زدند.‌ارباب‌ کیخسرو‌در‌سخنران ‌یهایی‌آتشین‌ایشان‌را‌ از‌کردارهای‌نادرست‌خود‌نکوهش‌م ‌یکرد.‌ انبارهایی‌که‌ازآن‌خود‌احمدشاه‌بود‌نیز‌پر‌از‌ گندم‌بود‌ولی‌شاه‌قاجار‌خواهان‌آن‌نبود‌که‌گندم‌ خود‌را‌برای‌زنده‌ماندن‌مردمانش‌بفروشد.‌پس،‌ کیخسرو‌شاهرخ‌نزد‌احمدشاه‌رفت‌و‌کوشید‌تا‌با‌ به‌یاد‌آوردن‌سوگند‌پادشاهی‌به‌او‌یادآور‌شود‌که‌ چه‌خویشــکار ‌یای‌در‌برابر‌مردم‌و‌خداوند‌دارد.‌ ولی‌احمدشاه‌نپذیرفت‌و‌در‌پایان‌کیخسرو‌شاهرخ‌ به‌ناچار‌گندم‌انبارهای‌احمدشاه‌را‌به‌همان‌نرخی‌ که‌از‌دیگر‌بازاریان‌م ‌یخرید‌از‌وی‌خرید‌و‌میان‌ نانوایان‌پخش‌کرد. هنگام ‌یکه‌مردم‌از‌پیمان‌ننگین‌۹۱۹۱‌میالدی‌ آگاه‌شــدند‌کیخســرو‌شــاهرخ،‌که‌در‌آمریکا‌ بود،‌رهبری‌مخالفــان‌این‌پیمان‌را‌در‌آمریکا‌و‌ استکهلم‌به‌دوش‌گرفت.‌این‌پیمان‌که‌در‌سال‌ ۹۱۹۱‌میالدی‌بسته‌شد‌هم ‌هی‌کارهای‌لشکری‌ و‌کشوری‌را‌زیر‌نگر‌نمایندگان‌انگلستان‌م ‌یبرد. ارباب‌کیخسرو‌در‌سال‌۴۰۳۱‌خورشیدی‌به‌آلمان‌ رفــت‌و‌ابزارهای‌چاپ‌را‌خرید‌و‌به‌ایران‌آورد‌و‌ بدی ‌نسان‌چاپخان ‌هی‌مجلس‌را‌بنیاد‌گذاشت. از‌درســ ‌تکاری‌ارباب‌کیخسرو‌و‌خو ‌شنامی‌او‌ بسیاری‌سخن‌گفت ‌ه‌است. در‌روی ‌هی‌۷۱۴‌از‌جلد‌سیزدهم‌«صحیف ‌هی‌امام»‌ بنیادگذار‌انقالب‌اسالمی،‌از‌سیدحسن‌مدرس،‌ سیاستمدار‌و‌روحانی‌نا ‌مور‌شیعه،‌چنین‌م ‌یگوید:‌ «در‌مجلس‌ما‌یک‌مسلمان‌هست،‌آن‌هم‌ارباب‌ کیخسرو!» در‌یکی‌از‌اسناد‌وزارت‌امور‌خارج ‌هی‌انگلستان‌ دربار‌هی‌ارباب‌کیخسرو‌چنین‌آمده‌است:‌«ارباب‌ کیخسرو‌بر‌زرتشتیان‌ایران‌سرپرستی‌دارد‌و‌در‌ کاردانی‌و‌درســتکاری‌نا ‌مبردار‌است.‌او‌یک‌مرد‌ ملی‌نا ‌مدار‌است‌و‌هرگز‌تحت‌تاثیر‌افسو ‌نهای‌ بیگانگان‌قرار‌نگرفته ا‌ست.» ارباب‌کیخســرو‌در‌درازای‌زندگی‌پربار‌خود‌این‌ نهادهای‌همگانی‌را‌بنیاد‌نهاده‌است:‌کتابخان ‌هی‌ مجلس‌شــورای‌ملی،‌چا ‌پخانــ‌هی‌مجلس،‌ موز‌هی‌مجلس.‌همچنین‌او‌یا‌خود‌بنیادگذار‌این‌ آموز ‌شگاه‌بود‌یا‌در‌بنیادگذاری‌این‌آموز ‌شگا‌هها‌ نقشی‌شایان‌نگرش‌داشت:‌مدرس ‌هی‌احمدیه،‌ دبیرســتان‌پســران ‌هی‌فیروزبهرام،‌دبیرســتان‌ دختران ‌هی‌انوشــیروا­ن،‌مدرس ‌هی‌جمشید‌جم،‌ مدرس ‌هی‌ایرج،‌مدرســ ‌هی‌گیو،‌مدرس ‌هی‌ملی‌ ایرانشــهر‌کرمان.‌وی‌مامور‌شناســایی‌آرا ‌مگاه‌ فردوســی‌و‌در‌این‌زمینه‌کامیاب‌شــد.‌ارباب‌ کیخسرو‌نیای ‌شگاه‌آدریان‌و‌گورستان‌زرتشتیان‌ تهران‌را‌برای‌زرتشتیان‌به‌یادگار‌گذاشت. ت ‌ندیس‌ارباب‌کیخســرو‌در‌درگاه‌کتابخان ‌هی‌ مجلس‌جای‌دارد‌و‌بازدیدکنند­گان‌از‌این‌یادمان‌ ارز ‌شمند‌هنــگام‌درون‌رفتن‌یا‌بیرون‌آمدن‌از‌ کتابخانه‌با‌ت ‌ندیس‌بنیادگــذا­ر‌فرهیخت ‌هی‌آن‌ روب ‌هرو‌م ‌یشوند. کیخسرو‌شاهرخ‌از‌بنیادگذارا­ن‌انجمن‌آثار‌ملی‌ ایران‌بود‌و‌نشــان‌درجه‌یک‌علمی‌کشور‌را‌از‌ وزارت‌معارف‌دریافت‌کرد. «پیشــگوی ‌یهای‌زرتشــت»،‌«آیینــ ‌هی‌آیین‌ مزدیســنی»،‌«زرتشــت،‌پیامبری‌که‌باید‌از‌نو‌ شناخت»،‌«فروغ‌مزدیســنی»‌و‌«آیی ‌ننام‌هی‌ زرتشتیان»‌کتا ‌بهایی‌است‌که‌ارباب‌کیخسرو‌ شاهرخ‌نگاشته‌است.‌«یادداش ‌تهای‌کیخسرو‌ شــاهرخ»‌کتاب‌دیگری‌اســت‌که‌نو‌هی‌وی،‌ شــاهرخ‌شــاهرخ،‌ویرایش‌و‌چاپ‌کرده‌است.‌ همچنین‌ارباب‌کیخســرو‌برای‌دگرگون‌شدن‌ آیین‌خاکســپاری‌زرتشتیان‌کوشش‌کرد‌که‌در‌ پایان‌پیروز‌شد. شادروان‌زند‌هیاد‌کیخسرو‌شاهرخ‌در‌گو ‌شایزد‌و‌ تیرماه‌سال‌۸۷۶۳‌دینی‌زرتشتی‌برابر‌با‌۱۱‌تیرماه‌ ۹۱۳۱‌خورشیدی‌در‌پی‌برخورد‌با‌یک‌خودرو‌در‌ خیابان‌کاخ‌تهران‌درگذشت. جاودان ‌هروانش‌هماره‌شاد‌باد

برگرفته‌از‌کتاب‌خاطرات‌ارباب‌کیخسرو‌شاهرخ یار ‌ینامه: ۱:‌صحیف ‌هی‌امام،‌جلد‌۳۱،‌روی ‌هی‌۷۱۴. ۲:‌سیاســتمدا­ران‌ایــران‌در‌اســناد‌محرمانــه‌وزارت‌ خارجه‌بریتانیا‌(بخش‌دهم)،‌ابوالفضل‌قاسمی‌ماهنامه‌ سیاسی-ادبی‌آینده،‌روی ‌هی‌۹۹۳.

(شناسه: )36774

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran