Amordad Weekly Newspaper

ارتش هخامنشی بر دروازهی باِبل

- نویسنده فرشید ابراهیمی

سپاه جاويدان پیروزی‌بی‌جنگ‌و‌خو ‌نریزی

نیروي جنگی هخامنشیان همواره دربرگیرنده­ي سپاهیاني از سرتاســر فرمانروایي ایراني بود، اگرچه هســتهی مرکزي و برجســتهي آن را دالوران پارسي و ایراني پدید میآوردند. سربازان این ارتش شــگفتانگی­ز از آســیاي مرکزي تا دانوب باشــنده(:حاضر) بودنــد. مادها پس از پارسیان بیشترین سرباز را در سپاه ایران داشتند و بسیاري از فرماندهان ارتش مادي بودند. سازمان نخستین ارتش پیادهی پارسي برپایهی سیستم اعشــاري یا دهدهي بود. ارتش ایران از هنگهايهزار­تنیپدیدمیآ­مد.زبانزد(:اصطالح) پارســي باســتان این هنگها «َهزاَراَبام» بود. فرمانده هر هنــگ را «َهزاَرپاتیش» میگفتند. هــر هنگ هزار تنــی به ده «صاتابــا» یا فوج صد تنی بخش ميشــد. فرمانده هر صاتابا یک «صاتاباتیس» بود که به نوبهی خود هر صاتابا به ده «داتابا» مرکب از ده مرد بخش ميشد. داتابام یا جوخهی ده تنی کوچکترین یگان تاکتیکي ارتش پیاده بود که به ستون یک به میدان نبرد فرستاده ميشد. داتاپاتیس یا سرجوخهی ده تنی، در جلوي ســتون جای ميگرفت و یک اسپارا (سپر) بر دوش داشت. در پشت او دیگر سربازان جوخه به صورت یک ستون 9 تنی ميایستادند و هر مرد کمان و شمشــیر داشــت. داتاپاتیس هماره یک زوبین ســبک کوتاه شــش پایي به دســت ميگرفت و فرماندهي و نیز پاسداری از دیگر جوخهها را بر دوش داشــت. با وجود این، گاه همهی سربازان داتابام کمان داشتند و اسپارا (سپر) مانند دیواري در پی ستون از آنها پاسداری ميکرد و میگذاشت که همه سربازان داتابام با دست باز تیراندازي یا شمشیرزني کنند. از سیستم اعشاري براي یگانهاي بزرگتر از هنگهاي هــزار تنی نیز بهره گرفته میشــد. ارتشهاي بــزرگ از یگانهاي مرکــب از ده هزارابا یا ده هزار تن پدید میآمدند. زبانزد فارسي باستان این گروههاي بزرگ از میان رفته است ولي به یوناني به آنها )myriad( برابر بیور فارسي در شاهنامه ميگفتند. برجستهترین یگانهاي ده هزار تني گروههــاي نخبهاي بودند کــه گارد جاویدان را براي پاسداری از شهریار پدید میآوردند. بهترین سربازان ارتش در این گارد که به امرتکا (بيمرگ یا هنگ جاوید) نامــور بود خدمت ميکردند. از این رو، به آنها هنــگ جاوید ميگفتند که به محض کشــته شدن یا مرگ یکي از آنان سرباز دیگري جانشین او ميشد. به طور کلي خدمت در یگانهاي ارتش سواره، ارتش پیاده و ارابهراني براي همهی مردان ایران، هم براي بزرگزادگان و هم افراد عادي اجباري بود. هر مرد بیســت تا بیســت و چهار ســاله ناچار بود دورهی آموزش جنگي ببیند و در نبرد شــرکت جوید. بسیاري نیز براي مدت بسیاری که تا ۰۵ سالگي به درازا ميکشید در ارتش ميماندند.

ده هزار جاودانان یا سپاه جاویدان زبردستترین نیروهاي جهان روزگار خود بودند که براي انجام دو خویشکاري(:وظیفــه) همواره آماده بودند: هم به عنوان سپاه نگهدارندهی فرمانروایی و هم به عنوان هموندي از ارتش در جنگهاي ایران و یونان در دوران هخامنشي. داریوش بزرگ براي این که بتواند از سرزمین ایران پاسداري کند، نیرویی ویژه پدید آورد به نام سپاه جاویدان آن هم در سال ۵64 پیش از میالد یعني زماني که بسیاري از کشورها هنوز ارتشــي نداشــتند و هنوز از نظم جنگی ناآگاه بودند. رویدادنگار­ان نوشتهاند که سپاه جاویدان از میان جوانان بلندباال و نیرومند و خوشسیما گزینش ميشــد. این سپاه شــش سال باید دورهی آموزشي را پشــت سر ميگذاشت. در این آموزشــگاه افزون بر دانش آن زمان فنون جنگي را نیز فراميگرفتن­د، ولي ارزشــمندت­ر از همــهی اینها پرورش اخالق بــود که براي آنها ارزش داشــت. سربازان سپاه جاویدان از تیرههای پارس و ماد بودهاند. شمار آنها به ده هزار تن ميرسید. این سپاه به ده هنگ هزار تنی بخش ميشد. از آن روي به آن سپاه جاویدان میگفتند که هیچگاه از شمار آنها کم نميشد. اگر یک سرباز بازنشسته یا کشته ميشد، شــتابان سربازی جدیدي جاي او را پر ميکرد. این ســپاه ده هزار تنی در آن هنگامه از نگر(:نظر) دلیري نمونه بودند و از نگر جوانمردي یگانه. فرماندهي این سپاه در زمان خشایارشا بر دوش هایدرانوس بود.

سپاهیان هخامنشي هنگام نبرد فالخنانداز­ان و کمــاندارا­ن ارتش پیاده را در خط نخســت میگذاشــتن­د و ارتش ســوارهی سبکاسلحه و ارتش پیادهی سنگیناســل­حه در دو ســوی آنها ميایستادند تا از آنها پشتیبانی کنند. در آغاز نبرد فالخنانداز­ها و کمانداران با پرتاب ســنگ و کمان بر روي دشمن، خطوط آنها را دچار آشــفتگي ميکردند، سپس پیادهنظام ســنگین اســلحه که با نیزه و شمشیر آماده بودند با پشــتیباني یگانهاي ســواره نظام از جناحین به دشمن میتاختند. این تاکتیکها در برابر دشمنان آسیایي هخامنشیان به خوبي نتیجــه ميدادند ولی در برابــر آرایش جنگي بههمفشرده یونانیان و مقدونيها چندان کارگر نبود. نیروهای سنگیناسلحه­ی هوپالیتهاي یونانــي و فاالنکس مقدوني به یاری نیزههاي بلنــد آرایــش بههمفشــرد­هی خــود را نگاه میداشتند و به این سان از خود در برابر دشمن پدآفند(:دفاع) ميکردند. یونانيها که از تنشان با زره پاســداری میکردنــد. در برابر تیرها و پرتابهها آسیب چنداني نميدیدند و میتوانستند در نبردهاي تن به تن پیروز شوند.

نمونهاي از شیوهي نبرد ويژگيهــاي ارتش هخامنشــي هنگام گشودن بابل

برابر بــا آنچه که گفتارهاي یوناني و نوشــتار استوانهي یافتشده در بابل (منشور حقوق بشر) به دست ميدهند گونهي رفتار و برخورد سربازان هخامنشي با بومیان و مردم بابل براي نخستین بار در میان پیروزمندان و ســرداران تاریخ این کشور همراه با بيآزاري و رواداري بوده است. ایرانیــان در آن هنگام، با انحراف رود فرات و پاییــن آوردن آب آن از آبراههی ورودي که آب به شهر ميرفت درون شهر شده بودند و از ناآگاهی بابلیان بهره برده و شــهر را گرفته بودند. گئوبرو(جانســپار)، سردار هخامنشي، از جنوب درون بابل آمــده بود و فرمانروا را دستگیر کرد. بدین ســان، بابل با آن همهی توان مادي و مینوی به آســانی و بیجنگ و خونریزي ولی با سیاســت و زیرکي ایرانیان گرفته شــد. پــس از آن، هخامنشــیا­ن در نیایشــگاه بزرگ بابلیان همراستا با آیینهای دینی آن کشور اعالم فرمانروایي کرده و به دین و باورهای مردم ارج بسیاری گذاشتند. نباید فراموش کرد که اســناد گوناگون نشــان ميدهند که زندگي عــادي مردمان در هنگام گشــودن بابل به دست سپاهیان هخامنشي در جریان بوده است.

یارینامه: نــاردو، دان، امپراتوری ایران، ترجمــه مرتضی ثاقبفر، ققنوس، ۰۸31 زین ابزار: جنگ ابزارهای باســتانی ایران، استاد ابراهیم پورداود، تهران،۷431 ارتش شاهنشاهی ایران از کوروش تا پهلوی، یحیی ذکا، تهران، ۰۵31 ‪Pur Davood، Ebrahim. Zin Abzar (Ar‬ ‪mament). Tehran: Chakhaneye Artashe‬ ‪Shahanshah­i. ۹۶۹۱‬

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran