Amordad Weekly Newspaper

گستردگی آیین «پوستنویسی» در ایران باستان

چرا از فالت ایران، گلنبشته کم یافت شده است؟

- نویسنده سورنا فیروزی*

گاهی اینگونه پنداشــته میشــود که به شــوند (:دلیل) نبود شمار باالی گلنبشته و سنگنبشــته از فالت ایران به اندازهی آنچه از میــانرودا­ن مانده، نیاکان ایرانیان دســتکم از روزگار مفرغ تا پایان روزگار آهن سه چندان مردمان نوشتاری نبودهاند. در این نوشــتهی برآنیم تا این پرســمان (:مســاله) را با داشتههای فرهنگی واکاوی و پژوهش کنیم. میدانیم که برپایــهی برخی از گزارشها، بخشهایی از یشتها، دارای درونمایهای از سرگذشــت و کردارهای شهریاران نامور به پیشــدادی و کیانی است. این به معنای کوشش ایرانیان برای نوشتن تاریخ است. بر پایهی نوشــتههای «دیودور» دربارهی بنمایههای نوشتاری «کتسیاس» (دیودور، ‪۳۳9۱) ,Diodorus .۱48 48۳۱:‬ و نیــز بخشهایــی از تورات (کتــاب عزرا، ‪8، :4‬ ‪9۱ 7۱، 5۱،‬ و 0۲)، در روزگار هخامنشــی، «موســی خورنی» دربارهی سرچشــمهی نوشتههای «مارآپا کاتینا» در روزگار اشکانی (خورنــی، ‪،)48 08۳۱:‬ ایرانیان گرایش به نوشتن تاریخ داشــتهاند و نوشتههای آنان دیده نیز شــده بودند، ولی کمابیش امروزه گلنبشــتهی چندانی ماننــد گاهنگارهای برخی از فرمانروایا­ن میانرودانی در دست نیست و تنها شــماری گلنبشته کوتاه از برخی رخدادها از ســالهای پایانی روزگار هخامنشــی و یکی دو رخداد اشــکانی در دست است. شــوند این جســتار (:موضــوع) را باید در گســتردگی آیین «پوستنویســ­ی» و نه گلنویســی و سنگنویســی نزد ایرانیان دانســت. میدانیم که در سازهی پیشدادی و پیش از زرتشــتی ســارویه، نوشتهها بر روی پوســت درخت توز نگاشــته شدند و این نوشتهها و بخشی از آنها در سالهای نخســتین روزگار اســالمی دیده و خوانده شده اســت. نوشــتههای­ی بر روی پوستی چوبین و پایدار که به دستور خلیفهی زمانه از میان رفتند (ابن ندیم، ۱8۳۱: ؛4۳8-440 بیرونی، ‪.)۳9 ۲5۳۱،‬ همچنین نخســتین نگارش گاتها (سخنان اشو زرتشــت) در روزگار گشتاسپ کیانی و در بلخ نیز بر روی پوســت گاو نوشته و نگهداری شــد. آنچه اسکندر نیز از اوستا (به گروه کتابهای ســپند زرتشــتیان که یسنا، یشتها، ویسپرد، وندیداد و خردهاوستا است، اوستا گفته میشود) به آتش کشید بر روی پوست گاو بود (بیرونی، همان: .)54۳ دربارهی بخشهایی از نوشتههای بیستون نیز میدانیم که داریوش یکم بخشــی از آنها را بر روی چرم نوشــته بــود و پخش کرده بود (شارپ، 48۳۱: ۳7؛ ‪0۳۱). :۱950 ,Kent‬ افزون بــر آن بــه نمونههای روشــنتری از پوستنویســ­ی روزگار اشــکانی و ساسانی نیز آشنا هستیم. برای نمونه، میدانیم که از روزگار انوشیروان سنگنبشته و گلنبشتهای در دست نیست، ولی درباریان نوشتهها را بر روی پوست گالبزده مینوشتند. همچنین نوشتههای باروی «جــی» که به خط یونانی و گویــا در پیوند با روزگار سلوکی - اشــکانی بودهاند نیز بر روی پوســت بودهاند که در هنگام یافت شدنشان در نخستین سالهای روزگار اسالمی رو به نابودی میرفتند (ابن ندیم، همان: .)440 از این رو اســت که برپایهی سندهای یادشده کاوشــگران از فــالت ایــران و از روزگار مفرغ تا آهن نوشــتههای کمــی یافتهاند زیرا بیشــتر بر روی پوســت بوده و با گــذر زمان از میان رفتهاند. اینکه در برخی جاهای زندگی مردمان گذشته کرمان و یا شهر سوخته با زندگی درازمدت تنها شــمار کمی سند که دارای خط و یا نشانههای حســاب و کتاب باشد یافت شــده است و حتا شکســتههای­ی از لوحههای پنداشــتی یافت نشدهاند، به این معنا نیست که آنان نوشته و یا دفترحساب و کتاب دیگری نداشتهاند، بلکه به این شــوند بوده که بر پایهی گواههای یادشده، پوستنوشتهه­ایی بودهاند که از میان رفتهاند و از آنها تاکنون چیزی نمانده است. همانگونه که پوستنوشتهه­ای «خداینامهها­ی» ساسانی در چند سال پس از فروپاشی ساسانیان پایداری خود را از دست داده و از میان رفتند.

*کارشناس ارشد باستانشناس­ی ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ترجمه محمدرضا تجدد، ۱8۳۱، تهران، نشر اساتیر، چاپ اول. بیرونی، ابوریحان، آثار الباقیه، ترجمه اکبر دانا سرشــت، ۲5۳۱، تهران، نشر ابن سینا. تورات (کتاب مقدس)، نســخه ترجمــه رابرت بروس و کاراپت اوهانس، ۱895 میالدی. خورنی، موســی، تاریخ ارمنیان، ترجمه، مقدمه، حواشی و پیوستها از ادیک باغداساریا­ن، 08۳۱، تهران، ناشر مولف. دیودور سیسیلی، ایران و شرق باستان در کتابخانه تاریخی، ترجمهی حمید بیکس شــورکایی و اسماعیل سنگاری، 48۳۱، تهران، نشر جامی شــارپ، رلــف نارمــن، فرمانهــای شاهنشــاها­ن هخامنشی،48۳۱، تهران، نشر پازینه، چاپ دوم. ‪Diodorus Siculus. Library of History. Version‬ ‪of the Loeb Classical Library edition. 19 ,‬ ‪published in Vol. I. Available from:‬ Http://penelope.uchicago.edu/thayer/e/ro man/texts/diodorus_siculus/home.html. ‪Kent, R.G., 1950, Old Persian: Grammar,‬ ‪Texts, Lexicon, American Oriental Series‬ ‪XXXIII, New Haven / Connecticu­t: American‬ ‪Oriental Society, in:‬ https://archive.org/details/oldpersian

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran