نگاهی به سه آفرینهی برگزیده کتاب سال جهانی
* «وضعیتی از آمیختگی: مسیحیان، زرتشتیان و فرهنگ سیاسی ایران در عهد باستان متاخر» نوشــتهی ریچارد ارنســت پین، انتشارات: دانشگاه کالیفرنیا، 2016 مســیحیان در دوران متاخر باســتان در یک ســاختار سیاسی زرتشــتی به نام فرمانروایی ایران پیشــرفت کردند که ایــن فرمانروایی، ســرزمینها و اقلیمهای گوناگون فرهنگی و جغرافیایی از عربســتان گرفته تا افغانســتان را زیــر درفش نهادهــا و شــبکههای خود یکپارچــه کرد. در حالی کــه پژوهشهای پیش از این، مســیحیان را به عنوان گروهی حاشــیهای، منــزوی، و ســتمدیده در این فرمانروایی میانگاشــتند، این کتاب نمایانگر و باشــندگی (:حضــور) آنان در شــبکههای نخبگان، همراه شدن آنها با برداشت نظری و دانشی ایرانیان از سیاست، و همیاری آنها در نهادهای فرمانروایی است. * «کوهنشــینان خاور نزدیک در عهد باستان: زاگرسنشــینان در هزارهی نخســت پیش از میالد» نوشتهی ســیلویا باالتی انتشارات: هاراسوویتز. ویسبادن، 2017 از روزگار پیشــاتاریخ هازمان شبانی در درهها و دشــتهای کوهســتانی زاگــرس (باختر ایران) ساکن شــدهاند. پیوندها، تنشها و داد و ستدهای فرهنگی میان ساکنان کوهستان، و دشــتهای میــانرودان (:بینالنهرین) در دورهی برنز آغاز شده بود. به گواه بنمایههای خاور نزدیک و ســپس یونانی و التین این داد و ســتدها در دورهی هزارهی نخست پیش از میالد افزایــش مییابد و پیوندهای آن تیرهها را با محیــط پیرامون خــود و فرمانروایی آن دشتها مینگارد. در میان این مردمان، برای نمونه، مادهای «فارغ از قیــد و بندهای تمدنی»، پرورشدهندگان و بازرگانان اســبهای نژاده، منائیان ساکن در ســرزمین گســترده و بیمرز میان دو قدرت رقیب آشوری و اوارتویی، و کاسیان «رزمآور» بودنــد که دلیرانه در برابــر تاخت و تاز حمله ارتش اسکندر ایستادگی کردند. کوهستانهای حاشیهی جنوبی زاگرس نیز، که جای زندگی مردمان گوناگونی از کشــاورزان و دامپروران ایالمی و ایرانی بــود، به نام میهن پارسها و منطقهی مرکزی فرمانروایی آنها اهمیت داشت. این آفرینه (:اثر) نشان میدهد که ایرانیها توانستند بزرگترین فرمانروایی را در تاریخ خاور نزدیک با باســتان پیش از اســکندر پایهگذاری کنند. در این میان فارس جایگاه واالتری دارد.
* «برگرفت شــاهنامه به عنوان آیینهای برای پادشــاهان در ســدههای میانی» نسرین عسگری، انتشارات: بریل 2016 این کتاب از میان گسترهای از بنمایههای سدههای میانی نشان میدهد که آفرینهی فردوســی به نام کتاب حکمت و پند برای پادشــاهان و نخبگان دربار است. خواندن شاهنامه در چنین بســتر محتواییای به روشــن شــدن چم (:معنای) داستانهای رازآلود این آفرینه کمک شــایانی میکند. دستاورد مهم این نوشتار، شناسایی گونهی ویژهای در ادبیات به نام اختیارات شاهنامه (متنگزینــی از شــاهنامه) دربرگیرندهی چکامهگزینی دســتهبندی شده بر پایهی درونمایه در میان شــاهنامه اســت که درونمایهی آنها کشورداری و پادشاهی اســت. همچنیــن این پژوهش روشــن میسازد که وارون پندار همگان شاهنامه در ســدههای 11 و 12 یعنــی پیــش از کهنترین نســخه دبیــرهای (:خطی) در دست از شاهنامه در تاریخ 1217 میالدی کتابی نامدار بوده است. روشهــای شــاهنامه هماننــد آیینهی شهریاران اســت. نویســنده به پژوهش روایــت اردشــیر، 241-224( میالدی) بنیادگذار دودمان ساســانی، در شــاهنامه میپردازد. به گواه ادبیات زرتشتی اردشیر در شاهنامه به عنوان چهرادی (:شخصیتی) رهاننده اســت. در چنین بســتری گفته میشــود که چرا ایدهی پیوند پادشاهی و دین به عنوان جستاری(:موضوع) مهم در همهی آیینههای ایرانی سالطین در قرون وسطی، بیشــتر به اردشــیر وابسته شده است. نگارنده همچنین دورهی اردشیر در شــاهنامه را با 9 آفرینهی ایرانی پندآموز برای فرمانروایان در قرون وسطای آغازین میسنجد تا نشان دهد که تصویر اردشیر در شــاهنامه برابر با پایههــا و بنیادهای اخالقی-سیاســی نمایش داده شــده در آفرینههای ایرانی-اسالمی پس از این در باب فرزانش فرمانروایان اســت. پژوهش تطبیقی در این بخش از کتاب ریشههای پیش از اســالم برخــی مفاهیم اصلی در ادبیات پندآموز ایرانی-اســالمی سدههای میانی را دنبال میکند.