Amordad Weekly Newspaper

نخستین‌آشنایي‌اروپاییان‌با‌عطار‌نیشابوری

- نویسنده چیستا پاکسرشت

پژوهشگران و ادیبان بر این باورند که آشنایي مردمان باخترزمین (:غرب) با عطار تصادفي و از راه ترجمهي منظومهاي وابســته (:منسوب) به عطــار، به نام «پندنامه» یا «نصیحتنامه» بوده اســت؛ ایــن منظومه با ایــن بیت آغاز ميشــود: «حمد بيحد آن خــداي پاک را / آنکه ایمان داد مشتي خاک را». سعید نفیسي گمان (:تردید) ندارد که پندنامه دربرگیرنده­ی آفرینههای (:آثار) نژادهی (:اصیل) عطار است. «هرمان اته» بیهیچ اظهار عقیدهاي دربارهی نژادگی پندنامــه آن را در جرگهی آفرینههای عطــار ميآورد و حتا تصریــح ميکند که این منظومه در ســنجش با منطقالطیر مقبولتر اســت، اگرچه زبان آن به پــاي منطقالطیر نميرسد. در دیباچهی چاپي از پندنامه، که در سال 1381 خورشیدی چاپ شد، فرشید اقبال مينویســد که پندنامه از مثنویات نامور عطار است و بيگمان از او است، اما استاد محمدرضا شــفیعيکدک­ني این کتــاب را به هیچ روی از عطار نميداند. در نیمهي دوم سدهي هجده «فون اشتویمر» بخشهایی از ایــن آفرینه را به التین ترجمه و در ســال 1775 میالدی در وین چاپ کرد. در دیگر کشــورهاي اروپایي نیز این پندنامه بود که عطار را به اروپاییان شناســاند. در سال 1819 میالدی یک روحاني مســیحي به نام «هیندلي» ویرایشــي از پندنامــه را در لندن چاپ کــرد. او بر ارزش دانشــی این منظومه در یاری به اســتعمارگ­ران بــراي پي بردن به ســاختار ذهني مسلمانان پافشــاری میکرد. «سیلوستر دوساسي» نیز در نیمهي دوم سده 18 و ســالهای آغازین ســدهی 19 ویرایش دیگري از پندنامه را چاپ کرد که چندین بار بازچاپ شــد. بر پایهی «کتابشناســ­ي عطار»، که علي میرانصاري به دست داده است، نخســتین ویرایش این منظومه در سال 1878 میالدی و واپسین آن در سال 1819 میالدی در فرانسه انجام شده است. به هر روی، دومیــن ترجمهي پندنامه به دست «گابریل التین» در هلسینکي انجام شد. در ســال 1871 میالدی در آلمان و در ســال 1821 میالدی در روسیه از این منظومه ترجمههایي شد. نگاهي بــه انبوه چاپهــاي پندنامه، هم رونق اســتثنایي این منظومه را در بیرون از ایران نشان ميدهد، هم بازگویندهی آن است که در گذشته به نژادگی آن و چهراد (:شخصیت) دانشی عطار کاري نداشتهاند. بــه گمان بســیار درونمایــه­ی اخالقي پندنامه بود که خوانندگان را دلبســتهی خود ميکرد. پندنامه به شــوند (:ســبب) سبک ســادهاش مدتها در هند و ترکیه کتاب درســي بود. اروپاییان که نخست از راه این دو کشور با آفرینههای زبان فارسي آشــنا شــدند طبعا منظومهي پرهواخواه پندنامــه را از نگر (:نظر) دور نداشــتند و توجه آنها را جلب کرد. در جوامع بستهي روزگار گذشته سنجهی (:مالک) خوبي و بدي کتابهــا ارزش اخالقي آنها بود و کمتر به ارزش هنري آفرینه توجه ميشد؛ این است که پندنامه، که ثابت شده است از عطار نیســت و نميتوانــد بازگویندهی باورهای او باشــد، چنان از ســوی مردم پذیرفته شــد که هیچ خردهای (:نقدی) از آن ضروري به نگر نميرسید.

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran