Amordad Weekly Newspaper

گردیه، پهلوانزِن داستان بهرام چوبین

- نویسنده عابد فضلی*

بازخوانی پروندهی زنی در روزگار ساسانی

گــردی، گردیگ، گردیک یــا گردیه به چم (:معنای) دلیر و پهلوان است. او خواهر بهرام چوبین، خواهر گردوی، همسر ُگستَهم (دایی خســرو پرویز) بود و ســپس همسر خسرو پرویز شــد. او همچنین مادر جوانشیر، پسر خسرو، نیز بود. جوانشیر در روزگار هرجومرج پس از کشــته شدن خســرو زمان کوتاهی فرمانروایی کرد. بهرام در سال 590 میادی بر هرمزد چهارم ساسانی شورید. برخی از تاریخنگارا­ن، مانند ابوحنیفه دینوری، نامه و پیشکش خفتانگیز هرمز را مایــهی خیزش بهرام دانســتهان­د. ابوحنیفه دینوری نوشــته است هرمز همهی خدمــات بهرام را نادیده گرفت و به ســردار کاردان خویش بدبین شــد و یک غلوزنجیر و کمربند زنانه و دوک نزد بهرام فرستاد و به او نوشــت همانا بر من آشکار شده است که جز میزان کمی از غنایم که به دستت رسیده اســت به سوی ما نفرســتاده­ای و این گناه من اســت که تو را ارجمند شمردم و اینک غلوزنجیــر و کمربند زنانــه و دوکی برایت فرســتادم تا غلوزنجیر را بــه گردن افکنی و کمربند را به میان بربندی و دوکریســی را پیشــهی خودســازی، چراکه ناسپاسی و حقناشناسی از اخاق زنان است. همراهان و یــاران بهــرام از خیــر فرمانــروا ناامید شــدند و گفتند هرگاه تو با مــا بر برکناری هرمــزد و خروج بر او همراهــی کنی، با تو همراه خواهیم بود. از ســویی دیگر، در خود تیســفون گستهم، دایی خســرو پرویز، موفق شــد برادر خود، وندوی، را کــه در پی بدگمانــی هرمز، به زندان افتاده بود از زندان بیرون بیاورد؛ آنها رهبری شــورش را بــر دوش گرفتند که در پایان شورشــیان پایتخت، توانستند هرمز را برکنار کرده و پســر وی، خســرو پرویز، را فرمانروا کنند. خسرو شــتابان از آذربایجان به پایتخت آمد و در ســال 590 میادی تاج بر ســر نهاد. در این میان گــردی بهرام را ســرزنش میکند که چرا سرسختی در برابر خسرو پرویز نشان میدهد و از او میخواهد مانند برادر دیگرشــان، گــردوی، در رکاب فرمانروا باشند. بهرام چوبین پس از شکست در نبرد پایانی با خســرو و سپاهیانش همراه با برجای ماندهی ســپاهش به سوی ترکان گریخــت و با مهربانی از ســوی خان ترک پذیرفته شــد. از این خان تــرک نامی برده نشده است. خســرو با پیشــکشهای­ی که برای خاتون، همســر خان ترک، فرستاد زمینههای کشته شدن بهرام را فراهم آورد. بهــرام در خــون غلتیــده بود کــه گردی شــیونکنان و بــا خراشــیدن رخ و کندن گیســوانش بدو رسید. بهرام پیش از مرگش او را به مردانشــین­ه، جانشــین خود، سپرد و خواســتار ارجمنــدی و پیروی از او شــد و خواست تا نامهای به خاقان ترک بفرستند و مرگش را گزارش دهند؛ او در آغوش گردی جان به جهانآفرین سپرد. در همین زمان خاقــان نامهای برای گردی فرســتاد و به او آرامشباد گفت و پیشــنهاد کرد که به همســری بــرادرش، نترا، درآید که از مدتها پیش دلباختهی او شــده بود. گردی نیز با احترام این پیشــنهاد را رد کرد، زیرا گویا از فریبکاری ترکان ترســیده بود. با مردانشینه و دیگر فرماندهان رایزنی کرد و تصمیم گرفــت مخفیانه به ایران برگردد. دیری نگذشــت که خاقان افــرادی را برای دستگیری آنها فرســتاد و سرانجام نترا در جنگ تنبهتن به دست گردی کشته شد. در راه گســتهم، دایــی خســرو پرویز، نزد گردیــه آمد و در مرگ بهرام گریســت و از رفتن نزد خســرو پرویــز او را پرهیزاند (:بر حذر داشــت) و سپس او را به همسری خود درآورد، ولی خســرو، که از گستهم بیمناک بود، به دســتیاری گــردوی، بــرادر بهرام، و نامــهای که به دســت زن او برای گردیه فرســتاد گردیه را به کشــتن گستهم فرمان داد و گردیه شــبی پنهانی گستهم را کشت و به خســرو پرویز نوشــت. منش او اثبات مشروعیت پیوندهای سنتی است. او پیوسته میکوشــد بهرام را به انجام وظیفه وادارد. با وجود اینکه پیروز نمیشــود، در تبعید نیز به دنبال او میرود. او پــس از مــرگ بهرام تنها در اندیشــهی بازگشت بود و دلیرانه در برابر همهی آزارها از آزادی خود دفاع میکند.

گردی، گردیگ، گردیک یا گردیه به چم (:معنای) دلیر و پهلوان اســت. او خواهر بهرام چوبین، خواهر گردوی، همسر ُگستَهم دایی خسرو پرویز بود و سپس همسر خسرو پرویز شد. او همچنین مادر جوانشیر، پسر خسرو، نیز بود. جوانشیر در روزگار هرجومرج پس از کشته شدن خسرو زمان کوتاهی فرمانروایی کرد. بهرام چوبین خواهرش را به همسری برگزیده بود.

* کارشناس تاریخ دانشگاه تهران یارینامه: داستان بهرام چوبین، آرتور کریستنسن

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran