Amordad Weekly Newspaper

مهربان‌و‌پریدخت

- نویسنده بوذرجمهر پرخیده

«مهربان»‌در‌ســال‌9621‌خورشیدی‌در‌ کرمان‌زاده‌شــد.‌او‌فرزنــد‌خداداد‌بود.‌از‌ نخســتین،‌دختر‌بزرگ‌مهربان‌که‌اکنون‌ در‌آمریــکا‌زندگــی‌م ‌یکنــد،‌دربار‌هی‌ پدربزرگش‌ـ‌خداداد‌ـ‌پرســیدم.‌گفت‌در‌ خردســالی‌که‌به‌همراه‌پدر‌و‌مادرش‌به‌ کرمان‌م ‌یرفته،‌چند‌بار‌او‌را‌دیده‌اســت.‌ نخســتین‌از‌خان ‌هی‌پدربزرگ‌یاد‌م ‌یکند‌ که‌کهن‌و‌بسیار‌بزرگ‌بوده‌و‌نهر‌آبی‌از‌ میان‌آن‌م ‌یگذشته‌و‌هر‌بامداد‌یک‌جاشو‌ نهر‌را‌جارو‌و‌پاکیزه‌م ‌یکرده‌است‌و‌بیش‌ از‌این‌چیزی‌از‌پدربزرگ‌به‌یاد‌ندارد.‌ خداداد‌3‌فرزند‌داشــت:‌مهربان،‌کشور‌ و‌فرنگیس.‌فرنگیس‌هیچ‌گاه‌زناشــویی‌ نکرد‌و‌کشور‌5‌فرزند‌ـ‌2‌پسر‌و‌3‌دختر‌ ـ‌داشت. مهربــان‌دور ‌هی‌دبســتان‌را‌در‌کرمان‌ گذراند.‌ آمــوزگار‌ و‌ مدیر‌ مدرســ ‌هی‌ او‌ کیخسرو‌شاهرخ‌بود.‌ کیخســرو‌ شــاهرخ‌ از‌ دور‌هی‌ دوم‌ مشــروطیت،‌ نمایندگی‌ زرتشتیان‌ را‌ در‌ مجلس‌شــورای‌ملی‌بر‌دوش‌داشــت.‌ او‌تا‌کشــته‌شــدنش‌ـ‌در‌تیرماه‌9131‌ خورشیدی‌ـ‌در‌جایگاه‌نمایندگی‌مجلس،‌ فرنشــین‌(:ریاست)‌کارپردازی‌مجلس‌و‌ فرنشینی‌انجمن‌زرتشتیان‌خدمت‌کرد. مهربان‌خــداداد‌پس‌از‌پایــان‌دور‌هی‌ دبســتان‌به‌تهران‌آمد.‌در‌رشــت ‌ههای‌ حســابداری،‌ادبیات‌فارســی‌و‌انگلیسی‌ دانش‌آموخته‌ و‌ حســابدار‌ تجارت‌خان ‌هی‌ ارباب‌جمشــید‌شــد.‌در‌آن‌زمان‌ارباب‌ جمشــید‌نمایند ‌هی‌زرتشتیان‌در‌دور ‌هی‌ نخست‌مجلس‌مشــروطیت‌بود.‌کار‌او‌ بان ‌کداری،‌صرافی‌و‌بازرگانی‌در‌تهران،‌ کاشــان،‌ اصفهان،‌ شــیراز،‌ هندوستان،‌ پاریس‌و‌لندن‌بود. مهربان‌مهر،‌نخست‌فرنشینی‌حسابداری‌ تجارت‌خان ‌هی‌جمشــیدیان‌را‌در‌کاشان،‌ ســپس‌در‌اصفهان‌و‌تهــران‌بر‌دوش‌ داشــت.‌در‌آذرمــاه‌3921‌خورشــیدی‌ حســابدار‌مجلس‌شورای‌ملی‌شد‌و‌پس‌ از‌دو‌سال‌به‌فرنشینی‌حسابداری‌مجلس‌ رسید‌و‌تا‌سال‌8331‌خورشیدی‌مدیرکل‌ حســابداری‌مجلــس‌بود.‌او‌05‌ســال‌ پ ‌یدرپی‌هموند‌انجمن‌زرتشتیان‌تهران‌ بــود.‌نیمی‌از‌این‌05‌ســال‌را‌افتخاری‌ کار‌حسابداری‌و‌تقریرات‌انجمن‌را‌نیز‌بر‌ دوش‌گرفته‌بود.‌او‌در‌میان‌زرتشتیان‌به‌ «مر‌لونجی»‌نامور‌بود.‌ مهربــان‌ مهــر‌ در‌ ‌29 بهمــن‌ ‌1353 خورشیدی‌ـ‌در‌48‌سالگی‌ـ‌درگذشت. همســر‌ مهربان،‌ پریدخت‌ نامور،‌ زاد ‌هی‌ تهران‌بود،‌پدرش‌نامدار‌نام‌داشت‌و‌اهل‌ یــزد.‌نامدار،‌پدر‌پریدخــت،‌مردی‌بوده‌ بلندباال‌و‌خو ‌شبرورو.‌نوه‌اش‌ـ‌نخستین‌ ـ‌از‌پدربــزرگ‌مــادری‌اش‌این‌گونه‌یاد‌ م ‌یکند‌کــه‌در‌کودکی‌هنگامی‌که‌او‌را‌ بغل‌م ‌یکرده‌آن‌قــدر‌فاصله‌اش‌از‌زمین‌ زیاد‌می‌شــده‌که‌ترس‌از‌بلندی‌داشته‌ است!‌نامدار‌تا‌پایان‌زندگی‌در‌ادار ‌هی‌دارایی‌ و‌انبار‌گندم‌تهران‌خدمت‌کرد.‌او‌پس‌از‌یک‌ عمل‌جراحی‌در‌تهران‌در‌گذشت. مادر‌پریدخت،‌ســرور‌برخــوردار‌بوده‌که‌8‌ فرزند‌داشته‌است:‌4‌پسر‌و‌4‌دختر‌که‌یکی‌از‌ دخترها‌ـ‌پریدخت‌ـ‌به‌همسری‌مهربان‌مهر‌ درمی‌آیــد.‌نام‌دیگر‌دختران‌ســرور‌و‌نامدار:‌ زمرد(همسر‌ نوشــزاد)،‌ ایران(همسر‌ آفاق)‌ و‌ پریوش(همسر‌رستم‌سروش).‌‌ سرور‌برخوردار‌یک‌خواهر‌داشته‌به‌نام‌منور‌ برخوردار‌که‌همســر‌رســتم‌آبادیان‌بود‌و‌2‌ برادر(دای ‌یهای‌پریدخت)؛‌یکی‌دکتر‌سهراب‌ برخوردار‌که‌پزشــکی‌را‌در‌5031‌خورشیدی‌ در‌مدرســه‌طب‌دارالفنون‌به‌پایــان‌برد.‌او‌ چندی‌در‌بهــداری‌و‌بیمارســتا­ن‌کرمان‌و‌ فارس‌و‌پس‌از‌آن‌در‌تهران‌خدمت‌کرد‌و‌در‌ تهران‌درگذشت.‌و‌دیگری؛‌مهربان‌برخوردار‌ بود‌که‌در‌شرکت‌نوبنیاد‌تلفن‌خدمت‌م ‌یکرد. پریدخت‌چهار‌برادر‌داشــته‌است:‌کیخسرو‌ نامور‌نامی،‌دکتر‌داروساز‌بود‌و‌میان‌چهارراه‌ الله‌زار‌ و‌ چهــارراه‌ مخبرالدولـ­ـه‌ «داروخانه‌ نامی»‌را‌اداره‌م ‌یکرد.‌سه‌برادر‌دیگر؛‌فریبرز‌ نامور‌در‌مجلس‌شــورای‌ملی،‌جمشید‌نامور‌ لیسانســیه‌کشــاورزی‌در‌بانک‌کشاورزی‌و‌ فرزان‌نامور‌لیسانسیه‌زبان‌فرانسه‌در‌مجلس‌ شورای‌ملی‌خدمت‌م ‌یکرده‌اند. پریدخت‌نامور‌با‌ســازما ‌نهای‌زنان‌زرتشتی‌ آن‌روزگار‌همــکاری‌داشــت.‌او‌به‌دختران‌ زرتشــتی‌خیاطی‌و‌آشــپزی‌آموزش‌م ‌یداد.‌ پریدخت‌در‌سال‌5631‌خورشیدی‌درگذشت. مهربان‌خداداد‌مهــر‌و‌پریدخت‌نامدار‌نامور‌ در‌واپســین‌سا ‌لهای‌سده‌سیزدهم‌زناشویی‌ م ‌یکننــد‌و‌بهــر‌هی‌این‌پیوند‌چهــار‌فرزند‌ م ‌یشــود:‌بوذرجمهر،‌زاد‌هی‌1031،‌فرهنگ،‌ زاد ‌هی‌2031،‌نخستین،‌زاده‌7031‌و‌مهوش،‌ زاده‌5131‌خورشیدی. «نخســتین‌مهــر»‌در‌52‌مهرمــاه‌7031‌ خورشــیدی‌در‌تهران‌زاده‌شد.‌او‌بزرگ‌ترین‌ دختر‌مهربان‌و‌پریدخت‌اســت.‌نخستین‌از‌ دبیرستان‌ انوشیروان‌ دادگر‌ دانش‌آموخته‌ شد‌ و‌از‌دانشگاه‌تهران‌کارشناسی‌مامایی‌گرفت.‌ او‌ســا ‌لها‌در‌بیمارستا ‌نهای‌جهانشاه‌صالح،‌ حمایت‌مادران‌و‌کودکان‌و‌دانشــگاه‌تهران‌ کار‌کرد.‌سخت ‌یها‌کشید‌و‌به‌گفت ‌هی‌خودش‌ همه‌زندگی‌اش‌مبارزه‌بوده‌است.‌با‌گشتاسب‌ اســپیتمان‌پیوند‌زناشــویی‌بست‌که‌بهر ‌هی‌ آن‌2‌فرزند‌به‌نا ‌مهای‌آذین‌و‌آبتین‌اســت.‌ دلبســت ‌هی‌کشیدن‌نقاشی‌اســت‌و‌می‌گوید‌ تابلوهایش‌را‌به‌همه‌ی‌خویشان‌داده‌است. «مهوش‌مهر»‌8‌ســال‌بزر ‌گتر‌از‌نخستین‌ است.‌او‌کارشناس‌زبان‌انگلیسی‌از‌دانشگاه‌ تهران‌است‌و‌در‌کتاب‌خان ‌هی‌وزارت‌مسکن‌ کار‌م ‌یکــرده‌اســت.‌پس‌از‌61‌ســال‌کار،‌ بازنشسته‌شــده‌و‌به‌کانادا‌م ‌یکوچد.‌مهوش‌ با‌شــاپور‌دارابی‌پیوند‌همسری‌بسته‌است‌و‌ یک‌پسر‌به‌نام‌اردشیر‌دارد. سرگذشــت‌2‌پســر‌مهربــان‌و‌پریدخــت؛‌ «بوذرجمهر‌مهر»‌و‌«فرهنگ‌مهر»،‌هر‌کدام‌ داســتانی‌‌اســت‌خواندنی‌که‌در‌شمار ‌ههای‌ آینده‌به‌آ ‌نها‌خواهم‌پرداخت.

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran