درنگی بر ریشهشناسی نام آذربایجان
در گام نخســت بایستی به این نکته پرداخت که ناهمگونی دربارهی نام آذربایجان، بیشتر به انگیــزهی گرایشهای سیاســی قدرتها بودهاست، و پیش از سال .م1918 و گسترش نفوذ شوروی در قفقاز، در مورد نام آذربایجان ناهمگونی در میان پژوهشگران دیده نمیشد. نــام «اتورپاتــکان» که امــروزه آن را با نام «آذربایجان» میشناســیم، برای نخستین بار در سدههای ســوم و چهارم پیش از میالد به گونهی نوشــتار درآمد. نــام «آذربایجان» به گمان بسیار پس از گسترش کیش اسالم در ایران رایج گشت. با این حال، در نوشتههای کهن یونانی، گرجی، ارمنی و سریانی بارها با صورتهای گوناگون این نام برخورد میکنیم. پیش از آن که نام «اتورپاتکان» در نوشتهها نمود پیدا کند، گســترهی تاریخی آذربایجان بخشــی از سرزمین ماد به شــمار میآمد، و به گزارش عنایتاهلل رضــا، «ماد کوچک» نامیده میشــد. برخی از پژوهشگران تاریخ، از جمله بارتولد، ریشــه نام اتورپاتکان را از واژهی «آتورپــات» میداننــد و اتورپات را ساتراپ (شهرب) ســرزمین ماد در واپسین روزهــای فرمانروایی دودمان هخامنشــی میشناســند. درآینــده نام اتورپــات به ماد افزوده شــد، چنانچه در برخی نوشتههای از «ماد آترپاتن» سخن میرود. تاریخنگاران آتورپات را ساتراپی میشناسانند که از افتادن ماد کوچک به دســت اسکندر، جلوگیــری کرد. ســپس دودمــان اتورپات در آذربایجــان بازماند، به گونــهای که حتا گزارشهایی از روزگار شاهنشــاهی اشکانی دیده شــده که از نیرومندی این دودمان در آذربایجان ســخن میگوینــد. تاریخنگاران سدههای نخستین اســالمی، نام آذربایجان را برگرفتــه از واژهی «آذربــاد» میداننــد که بیپیوند با گزارش باال نیســت؛ چنانچه ابنفقیه، محمــد بن اســحاق همدانی، در کتاب خود به دو گزارش تکیه کردهاســت، یکــی گزارش ابنمقفع و دیگری گزارشــی از تاریخنــگاری ناآشــنا. ابنفقیــه چنیــن آورده اســت:«ابنمقفع گویــد: آذربایجــان بــه نام آذرباد بــن ایران ...اســت، و گویند آدربادبن بیوراســب.» دیدگاههای گوناگونی نیز در برخی نوشــتههای کهن ســریانی و پژوهشهای نوین دیده میشــود که برای جلوگیــری از درازگویی در ســخن، از گفتن آنها پرهیز میکنیم. با این حال، در ریشهی ایرانــی نــام آذربایجان (اتورپاتــکان) هیچ گمانی نیســت. همچنین بایــد گفت که نام اتورپات، یک نام رایج در ایران باســتان بود و گستره به کارگیری آن، نه تنها آذربایجان که سراسر ایران را در برمیگرفته است.
یارینامهها: .1959 جوانشــیر قراباغی، میرزا جمال، تاریخ قراباغ، نسخه خطی همراه با ترجمه، باکو، - عنایــتاهلل، رضــا. «اران». در دایرةالمعارف بزرگ اســالمی. ج. .7 تهران: بنیاد دایرةالمعارف اســالمی، .1375 تهران،7631 زریــاب، عباس. «آذربایجــان»، دایرةالمعارف بزرگ اسالمی، ج 1، 1380 عنایــتاهلل، رضا، اران از دوران باســتان تا آغاز عهد مغول، تهران: انتشارات وزارت امور خارجه، %DUWROG 9 9 6FKLQHQ\D Y ,,, 0RVFRZ S