Amordad Weekly Newspaper

کارنامک فرهنگ مهر )3(

- نویسنده بوذرجمهر پرخیده

در‌زمــان‌نخســ ‌توزيری‌منصــور‌دو‌ رويداد‌حســاس‌و‌بنيادين‌رخ‌داد:‌يكی‌ قرارداد‌كاپيتوالسـ­ـيون‌بود‌كه‌در‌زمان‌ نخســ ‌توزيری‌اعلم‌در‌هيات‌دولت‌به‌ تصويب‌رســيده‌و‌ديگری‌افزايش‌نرخ‌ بنزين‌كه‌در‌زمان‌منصور‌و‌در‌پيشــگاه‌ شاه‌امضا‌شــده‌بود.‌منصور‌از‌دكتر‌مهر‌ خواست‌كه‌در‌مجلس‌و‌پيش‌از‌نشست‌ رســمی‌از‌اين‌دو‌دفاع‌كند‌و‌او‌كه‌با‌آن‌ ناهمدل‌بود،‌نپذيرفت. پس‌از‌كشــته‌شــدن‌منصور‌به‌دســت‌ فداييان‌اســام‌و‌نخس ‌توزيری‌هويدا‌در‌ 3431‌خورشيدی،‌او‌پست‌وزارت‌دارايی‌ را‌بــرای‌خود‌نگاه‌داشــت‌و‌دكتر‌مهر‌را‌ سرپرســت‌وزارتخانه‌كرد.‌ولی‌دكتر‌مهر‌ از‌اين‌روش‌كار‌ناخرســند‌بود‌و‌خواست‌ كه‌يا‌قانون‌را‌دگرگون‌كنند‌يا‌كنار‌هگيری‌ م ‌یكند،‌زيرا‌هم ‌هی‌امور‌وزارتخانه‌را‌به‌او‌ واگذار‌كرده‌بودند،‌ولی‌هويدا‌خود‌پســت‌ وزارت‌را‌داشــت.‌به‌ناچار‌هويدا‌برآن‌شد‌ كه‌جمشــيد‌آموزگار‌را‌بــه‌وزارت‌دارايی‌ برگزيند‌و‌دكتر‌مهر‌را‌معاون‌نخس ‌توزير‌ كند.‌او‌كــه‌از‌اين‌كارها‌ناخرســند‌بود،‌ با‌دعوت‌دولــت‌امريكا‌و‌با‌اســتفاده‌از‌ «بورسيه‌رهبری‌آيزنهاور»‌به‌آمريكا‌رفت.‌ در‌آمريكا‌2‌تلگــراف‌از‌هويدا‌و‌آموزگار‌ دريافت‌كرد‌كه‌زودتر‌برگردد‌و‌رياســت‌ هيا ‌تمديره‌و‌مديرعاملی‌«شركت‌سهامی‌ بيمه‌ايران»‌را‌بر‌دوش‌گيرد.‌فرهنگ‌مهر‌ در‌خاطراتش‌م ‌ینويســد‌كه‌از‌بازگشت‌ به‌نخســ ‌توزيری،‌وزارت‌دارايی‌و‌ديگر‌ كارهای‌گوناگون‌ديوانی‌خشنود‌نبوده‌چرا‌ كه‌خود‌را‌اهل‌ابتكارعمل،‌تصمي ‌مگيری‌و‌ اجرا‌م ‌یديده‌و‌اين‌پســ ‌تها‌تنها‌كارهای‌ مشورتی‌و‌پژوهشــی‌بودند‌و‌نه‌اجرايی.‌ گماشــتن‌او‌به‌اين‌جايگاه‌با‌هماهنگی‌ هويــدا‌و‌آموزگار‌و‌فرمان‌شــاه‌بود.‌اين‌ جايگاه‌كمتر‌از‌وزارت‌نبود.‌بيشتر‌وزيران‌ و‌مديران‌وزارتی‌پيش‌از‌او‌در‌اين‌جايگاه‌ بودند؛‌مانند‌حســنعلی‌منصور‌و‌چند‌تن‌ ديگر‌از‌وزيران.‌ پيش‌از‌دكتر‌مشرف‌الدوله‌نفيسی‌كسانی‌ كه‌مديريت‌بيمه‌را‌داشــتند‌نه‌آگاهی‌از‌ بيمه‌داشــتند‌و‌نه‌در‌پی‌يادگيری‌بودند.‌ در‌زمان‌فرنشــينی‌نفيســی‌بود‌كه‌در‌ اين‌ســازمان،‌ده‌نفر‌از‌دانش‌آموختگان‌ دانشگاهی‌به‌پاريس‌فرستاده‌شدند‌تا‌در‌ رشــت ‌هی‌بيمه‌بياموزند.‌از‌ديگر‌كارهای‌ مشرف‌نفيســی،‌خريد‌زمينی‌در‌فرحزاد‌ بــرای‌خانه‌ســازی‌و‌پشــتوان ‌های‌برای‌ بيمــه‌عمر‌بود.‌كار‌برجســته‌ســوم‌كه‌ نفيسی‌در‌دست‌داشت،‌ساخت‌هتل‌شاه‌ عباس‌در‌اصفهان‌بر‌روی‌كاروانســر­ای‌ مادرشاه‌كه‌به‌دستور‌شاه‌سلطان‌حسين،‌ آخرين‌پادشــاه‌صفوی‌به‌نــام‌مادرش‌ ساخته‌شده‌بود. دكتر‌مهر‌هنگامی‌كه‌فرنشــين‌بيم ‌هی‌ ايران‌شد‌توانســت‌با‌ياری‌متخصصان‌ كارآزمــود­ه‌و‌دلســوزی‌كه‌بــه‌ميهن‌ بازگشــته‌بودند،‌بيمه‌ايــران‌را‌از‌يك‌ سازمان‌وابســته‌به‌يك‌سازمان‌مستقل‌ و‌خودكفا‌برساند‌تا‌جايی‌كه‌دستور‌داده‌ شــد‌همه‌بيم ‌ههای‌دولتی‌به‌شــركت‌ ســهامی‌بيمه‌ايران‌داده‌شود؛‌حتا‌حق‌ بازرسی‌بر‌بيم ‌ههای‌بخش‌خصوصی. پروژ ‌ههای‌ناتمام‌بيمه‌از‌سوی‌دكتر‌مهر‌ پ ‌یگيری‌شــد.‌يكی‌از‌آ ‌نها‌هتل‌شــاه‌ عباس‌بود.‌مهنــدس‌ابراهيميان‌را‌برای‌ دنبال ‌هی‌ كار‌ برگزيد.‌ سرعت‌ باورنكردنی‌ مهنــدس‌ابراهيميــ­ان‌و‌هنرمنــدان‌در‌ بــه‌پايان‌بردن‌ســاخت‌هتــل‌پيش‌از‌ تاجگذاری‌و‌هزين ‌هی‌كم‌آن‌باورنكردنی‌ بــود.‌هتلی‌كه‌زيباتريــن‌و‌ديرينه‌ترين‌ هتل‌جهان‌بوده‌و‌هست. دكتر‌فرهنگ‌مهــر‌در‌كتاب‌خاطراتش‌ می‌نويســد:‌«...‌در‌همه‌مدت‌ساختمان‌ هتل،‌بــا‌آن‌كه‌تازه‌بــا‌پريچهر‌نادری‌ ازدواج‌كــرده‌و‌تشــكيل‌خانــواده‌داده‌ بوديــم،‌هر‌پنجشــنبه‌بعدازظهر‌پس‌از‌ انجام‌كارهای‌اداری‌در‌بيمه،‌به‌اصفهان‌ می‌رفتم.‌شــام‌را‌با‌همه‌كارگران‌در‌سر‌ يك‌سفره‌كه‌روی‌زمين‌پهن‌م ‌یكردند‌ م ‌یخورديــم.‌در‌اعيــاد‌ملــی‌و‌مذهبی‌هم‌ به‌همه‌آ ‌نها‌بر‌حســب‌مقام،‌ســكه‌طا‌از‌ ربع‌پهلوی‌تا‌دو‌پهلوی‌مــ ‌یدادم‌و‌به‌انواع‌ وســايل‌آ ‌نها‌را‌تشويق‌م ‌یكردم.‌باوركردنی‌ نبود‌كه‌اين‌هنرمندان‌گاهی‌تا‌ســاعت‌يك‌ يا‌دو‌بعد‌از‌نيمه‌شــب‌با‌دلسوزی‌كار‌كنند.‌ واقعا‌به‌صــورت‌يك‌خانواده‌درآمده‌بوديم‌و‌ در‌ب ‌هوجود‌آوردن‌چنيــن‌محيطی،‌مهندس‌ ابراهيميان‌سهم‌بزرگی‌داشت.‌...»‌ در‌زمان‌فرنشينی‌(:رياست)‌دكتر‌مهر‌بر‌شركت‌ بيمه‌ايران،‌او‌كتابی‌دربار‌هی‌شرك ‌تهای‌دولتی‌ و‌ادار‌هی‌آن‌نوشت‌كه‌از‌سوی‌دانشگاه‌تهران‌ به‌چاپ‌رســيد.‌پس‌از‌چــاپ‌اين‌كتاب‌دكتر‌ اكبری،‌فرنشين‌وقت‌دانشــكده‌علوم‌اداری‌ دانشگاه‌تهران‌از‌دكتر‌مهر‌خواست‌كه‌استادی‌ درس‌«شرك ‌تهای‌دولتی‌و‌اداره‌آ ‌نها»‌را‌بر‌ دوش‌گيرد‌و‌او‌پذيرفت. شــركت‌ســهامی‌بيمه‌ايران‌در‌سال‌4131‌ خورشــيدی‌ در‌ زمــان‌ رضاشــاه‌ و‌ روزگار‌ وزارت‌دارايی‌«داور»‌درســت‌شــد‌و‌آرمان‌ آن‌برداشــتن‌گامی‌برای‌استقال‌كشور‌بود.‌ نخست‌اين‌شركت‌زير‌نفوذ‌شرك ‌تهای‌بيمه‌ خارجی(مانند‌لويدز‌انگليس)‌بود.‌در‌آن‌هنگام‌ نزديك‌به‌51‌شــركت‌بيمه‌خارجی‌در‌ايران‌ كار‌م ‌یكردند‌و‌داور‌با‌دادن‌كارهای‌بيم ‌های‌ دولت‌به‌بيمه‌ايران‌توانســت‌آن‌را‌سرپا‌نگه‌ دارد.‌كار‌بيمــه‌ايــران‌با‌بيمه‌آت ‌ش‌ســوزی‌ و‌حم ‌لونقل‌آغاز‌شــد‌و‌ســپس‌بيمه‌عمر‌و‌ حــوادث‌و‌در‌زمان‌دكتر‌مهــر‌بيمه‌اجباری‌ شخص‌ثالث‌و‌بيمه‌كارگری‌حوادث‌اجتماعی‌ به‌خدمات‌آن‌افزوده‌شد.‌‌‌ آرمان‌دكتر‌مهر‌اين‌بود‌كه‌بيمه‌ايران‌شركتی‌ خصوصــی‌و‌غيردولتی‌باشــد‌و‌پيمان‌كاران‌ دولتی‌ناچار‌نباشــند‌كار‌خود‌را‌به‌بيمه‌ايران‌ بدهند‌ولی‌با‌آن‌مخالفت‌م ‌یشد.‌در‌اين‌ميان‌ دكتــر‌ايرج‌عل ‌یآبادی‌كــه‌از‌فرهيختگان‌و‌ دانش‌آموختگان‌بيمه‌بود‌پيشنهاد‌بنياد‌نهادن‌ «بيمه‌مركزی»‌را‌داد‌كه‌مانند‌بانك‌مركزی‌ بر‌كار‌بيم ‌ههای‌خصوصی‌و‌بيم ‌ههای‌خارجی‌ ديدوری‌(:نظارت)‌كند. دكتــر‌فرهنگ‌مهــر‌در‌اين‌بــاره‌در‌كتاب‌ خاطراتش‌چنين‌م ‌ینويسد:‌«...‌پس‌از‌تصويب‌ قانون‌بيمه‌مركزی،‌هويدا‌مرا‌مسوول‌تشكيل‌ آن‌كرد‌و‌گفت‌به‌جمشــيد‌آمــوزگار‌بگو‌كه‌ تصوي ‌بنامه‌آن‌را‌به‌هيات‌دولت‌بياورد.‌...‌سه‌ روز‌بعــد،‌اعلم،‌وزير‌دربار‌به‌من‌تلفن‌كرد‌كه‌ حاال‌كه‌قرار‌است‌رييس‌بيمه‌مركزی‌بشوی‌ آقای‌بختيار‌رييس‌شــعبه‌پنجم‌ديوان‌عالی‌ كشــور‌را‌كه‌بازنشسته‌شــده‌است‌به‌سمت‌ مشاور‌عالی‌حقوقی‌بيمه‌مركزی‌انتخاب‌كن.‌ ...‌چند‌روز‌بعد‌بــدون‌اطاع‌هويدا‌و‌اعلم،‌از‌ سوی‌شاهنشــاه‌به‌رياســت‌دانشگاه‌پهلوی‌ منصوب‌شدم.‌اي ‌نهم‌از‌شگفت ‌یهای‌انتصابات‌ در‌نظام‌گذشته‌بود.‌...» ...‌و‌دكتر‌مهر‌در‌دنباله‌خاطراتش‌می‌نويسد:‌ «‌...‌به‌اين‌ترتيب‌تشــكيل‌شركت‌سهامی‌ بيمه‌مركــزی‌به‌جواد‌منصور،‌وزير‌ســابق‌ تبليغات‌و‌دكتر‌همايون‌مشــايخی‌به‌عنوان‌ معاون‌فنی‌واگذار‌شــد.‌در‌اولين‌گزارشی‌كه‌ از‌سوی‌بيمه‌مركزی‌منتشر‌شد،‌جواد‌منصور‌ فكر‌تشــكيل‌بيمه‌مركزی‌را‌به‌شاه‌نسبت‌ داده‌بود‌كه‌درست‌نبود.‌روح‌شاه‌اصا‌از‌آن‌ ب ‌یاطاع‌بود.‌فكر‌از‌ايرج‌عل ‌یآبادی‌و‌مجری‌ آن‌من‌بودم.‌اين‌هــم‌از‌نوع‌تملق‌هايی‌بود‌ كه‌رووسای‌شــاغل‌به‌شاه‌م ‌یگفتند‌و‌همه‌ كارها‌و‌ابتكارت‌را‌به‌او‌نسبت‌م ‌یدادند.‌...» فرنشــينی‌دكتر‌مهر‌بر‌دانشگاه‌پهلوی‌شيراز‌ خود‌سرگذشت ‌یست‌خواندنی‌كه‌در‌شمار‌هی‌ آينده‌خواهيد‌خواند.‌

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran