Amordad Weekly Newspaper

آسمان سیمای ما ابری است!

- نویسنده بابک سالمتی

دیگر عادت کردهایم! به رفتار ناملی ســیمای ملی کشــورمان خو گرفتهایم! دیگر همچون گذشــته روانمان آزرده نمیشود، اعصابمان خراشــیده نمیشــود! به اینکــه چهرادهای (:شــخصیتهای) بد فیلمها و ســریالهای تلویزیــون نامهــای ایرانــی دارنــد، عادت کردهایم. انگار همین اســت که هســت! هر چه بیشــتر گفتیم، بیشــتر بر کار خویش پای ورزیدند. دیگر از ســیمایی کــه تنها نام ملی دارد چشــم آن نداریم که برای استوارسازی شناســهی (:هویت) ملی بکوشد یا دستکم برای نابــودی آن کاری نکند! بدتر از آن، در برخی از سریالهای شبکهی خانگی هم دیده میشــود که همین رویه به کار گرفته شــده اســت! چرایش پیدا نیست، خدا میداند. انگار کوششــی در کار است که ســلیقهی ایرانیان را در گزینــش نامهای ایرانــی برای فرزندان خود دگرگون کنند. اینکه در سینمای خانگی هم اندیشــهی پلید ایرانیزدای­ی از ســلیقهی نامگــذاری ایرانیان روا شــده باشــد ناگوار، ناپذیرفتنی و ترســناک است. چرا یک ایرانی با منش ملی خود اینچنین رفتار میکند؟ حتا اندیشــیدن به آن گستاخانه و گناهآلوده است، چه برسد به اینکه به کردار درآید! این تنها یک روی ســکه اســت، پرسشی نیز برجا است. سریالها و فیلمهای تلویزیونی چه نقشــی در بهبود فرهنگ ما دارند؟ در کدامیک دیدهایم که یکی از چهرادهای خوب داســتان، کتاب هم بخواند یا در نگاهبانی از زیســتبوم بکوشــد؟! کدامیــک مهربانی با جانــوران یا گرامیداشــ­ت حقوق دیگران را به ما نشان داده است؟! در کشورهایی که فرهنــگ مردمان برایشان ارزشمند است، از فیلم و ســریالهای تلویزیونی بیشــترین بهره را در بهبود فرهنگ مردمــان میبرنــد. ما چــه؟ البتــه نباید کار پســندیدهی برنامههــا­ی طنز را در شــادی مردممان نادیده بگیریم. در این روزگار غمفشان و سخت، شادی تنها داروی درمان دردها است. شوربختانه در ساخت برنامههای اینگونه نیز از آن ســوی بام افتادهایم. بر در و دیوار سینماها کمتر، فیلمی که طنز نباشــد دیده میشود. به گونهای که یک گردشــگر انیرانی (:غیرایرانی) به آســانی میتوانــد به ایران ما نام «کشــور فیلمهای طنز» بدهد. اگر کسی بخواهد فیلمی در موضوع دیگری ببیند، دستش خالی میماند. بدبختانــه فیلمهای طنزمان هم کمتر فرهنگ میسازند. بیشتر میکوشند بیننده را به خندیدن وادارند. درست است که گهگاه رفتارهای بدمان را بــه ما گوشــزد میکنند، اما کمتــر آموزنده هســتند. از اینکه ســلیقهی ما به طنز گراییده اســت هم بهره نمیبریم. ایــن دگرگونی در ســلیقه نیز خود جای اندیشه و گفتوگو دارد. تا زمانی که مردم خواهــان فیلمهای غیرطنز نباشند، سینمای کشور کمتر فیلمهای دیگری میســازد، ســرانجام ما میمانیم با فیلمهایی که تنها ما را میخندانند! درســت است که در این روزگار نیاز به شــادی و نبود آن در زندگی ایرانیان هشدارزا شده است، اما نباید گوناگونی و رنگارنگی فیلمهای سینمایی را - که بیگمان نیاز به آن اگر از نیاز به شــادی بیشــتر نباشد، کمتر نیست - از کف بدهیم. به آسانی میتوان گفت که سینمای ایران از فیلمهای آموزندهی اجتماعی در زمینههای ماجراجویان­ه، حادثهای، روانشناســ­ی، معمایی، علمی و ... تهی شــده است. نیاز به فیلمهای ارزشمند تاریخی بیش از هر زمانی به چشم میآید تا مردم را با گذشتهی خویش آشــنا ســازد و راه را برای رسیدن به آیندهای روشن هموار کند. آنچه این روزها در آســمان هنر ایران به چشم میآید، آبی و دلنواز نیست. ایکاش نهادهای دستاندرکار برایش بیندیشند.

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran