Amordad Weekly Newspaper

کابوس زاگـرس ؛ مـرگ بلـوط

گفتوگو با مظفر افشار پدر بلوط ایران

- نویسنده نگار جمشیدنژاد

به آتش میکشــند جنــگل را و درختان جان ســخت بلوط آرامآرام زیر شعلههای سرکش، تاب از دســت میدهند و بر خاکستر خویش مینشــینند. باد مویهکنان گیسو میبرد و به سوگ بلوط مینشیند. به آتش میکشند جنگل را و جان را و جهان را ... زاگرس پهناورترین گسترهی رویشگاه بلوط در ایران است، گسترهای که بخش چشمگیری از سرچشمههای آب شیرین ایران را فراهم میکند. این گسترهی ســبز در پی پدیدههای طبیعی و انســانی گاهگاه دچار ویرانی میشود. ویرانیای که بازگشــتی ندارد و و دیر یــا زود پیامدهای دهشــتناک آن که اکنون گریبانمان را گرفته است، زمینگیرمان میکند. مهندس مظفر افشــار، نامور به پدر بلوط ایران زادهی مهرماه ۱۳۳۱ خورشیدی در خرمآباد است وی که از پشتیبانان زیستبوم و از نیکاندیشان مدرسهساز استان لرستان است بیش از ۰۳ سال است که در حوزهی پشتیبانی زیستبوم با اولویت نگاهداری، کاشت نهال و بازیابی جنگلهای بلوط میکوشد. وی در گفتوگو با امرداد از شوندهای (:دالیل) ویرانی جنگلهای بلوط گفت. به گفتهی این کنشگر زیستبوم زاگرس با نزدیک به ۰۰۳۱ کیلومتر درازا و پهنای ۰۰2 کیلومتر، از واپسین شــهر آذربایجان غربی، پیرانشهر، آغاز میشود و تا کردستان، کرمانشاه، ایالم، لرستان، چهارمحالبخ­تیاری، کهکیلویه و بویر احمد، فارس و بخشی از خاور (:شرق) خوزستان دنباله مییابد. رشــته کوه زاگرس 45 درصد آب شیرین کشور را فراهم میســازد و سرچشمهی کرخه،کارون، زایندهرود و رودهای ســیمره، دز، کشکان است. دو ســوم زاگرس، جنگل، بهویــژه جنگلهای بلوط، است. اما درختان بلوط در آستانهی از میان رفتناند. اگرچه پیامدهای ازمیان بردن جنگل بر ویرانی سیل امسال بهویژه در لرستان افزود، اما پیش از آن ویرانیها آغاز شــده بود تا جاییکه یک میلیون و ۰۰2 هکتار جنگل و یک میلیون هکتار مرتع در لرستان در حال از میان رفتن است و چارهی آن در دست خود ماست».

انسان‌سب ‌بساز‌زوال‌بلوط

پدر بلوط پافشــاری میکند کــه نگاهبانی از جنگلهای زاگرس بر دوش مسووالن کشوری اســت و آنها میتوانند از شــتاب ویرانشدن جنگلها و ویرانگریها­ی انســانی بکاهند. اما دشــواری اینجاســت که تاکنون کار درخور و بازدارندها­ی انجام نشده است. وی در دنباله گفت: «جنگلهای بلــوط، در 55 کیلومتری خرمآباد و در آبشــار نوژیان، گســترهای نزدیک به ۰8۱ کیلومتر در ۰۰2 کیلومتر دارد. شاید یک در هزار این گستره، بیماری زوال بلوط هم نداشته باشد. ویرانگریها بیشتر انسانی است». افشار خشکسالی را یکی دیگر از دستمایههای ویرانی بلوطها دانســت و افزود: «زیر برگ بلوط زبرتر از روی آن اســت. خشکسالیهای پشت هم سبب شــده بود که برگها شسته نشوند و شستهنشدن ریزگردها بر روی برگ بلوط پدیدهی زوال بلوط را در پی داشــته باشــد. اما در سه تا چهار سال گذشته ریزش باران سبب شستوشو، جوانهزدن و سرسبزترشدن درختان شده است». پدر بلوط چندان هم ناامید نیست چنانچه در ادامه گفت: «در چنین وضعیتی آگاهیرسانی و آموزش جلو بسیاری از آسیبها را میگیرد». مظفر افشــار با اشاره به آســیبهای گستردهی ریزگردها افزود: «ریزگردهــا آلودهاند و افزونبر آســیبی که به جنگلهای بلوط میرسانند، سبب بروز بیماری میشــوند. ایــن آلودگیها به زمان جنگ هشت سالهی ایران و عراق و جنگ آمریکا با عراق بازمیگردد. گلولههایی که از سالحهایی همانند کاتیوشاها و موشک شلیک میشد درصدی اورانیوم ضعیف شده، درون خود داشت. نکته اینجا اســت که اورانیومها در سطح خاک ایران و عراق پخش شدهاند. در نتیجه، ریزگردهای آلوده حرکت میکنند و به مرزهای جنوب که میرســند سبب ویرانی(:تخریب) و زوال بلوطها میشوند». افشــار یافتههای خود را پشتوانهی دیدگاههاش خواند و گفت: «حرفهایی که میزنم برپایهی مستندات است. در خانه ننشستهام و نظر بدهم. با انجمنهای محیطزیستی ارتباط دارم. گاه شده اســت که دو روز در جنگلها بودهایم و عکس گرفتهایم. پس برپایهی مســتندات و دیدههای خودم حرف میزنم.» آنگاه برای نشــان دادن برایندی از ویرانــی جنگلها، از آمارهای دولتی ســخن به میان آورد: «برپایهی آمار دولت، 95 درصد آتشسوزی جنگلها عمدی دانسته شده است. ســتادهای بحران استانها هم همین را گفتهاند. اما آنچه آمارهای ما میگویند 98 درصد آتشسوزیها عمدی است. بــا این همه آنچــه نگران کننده اســت، پیامد آتشسوزیها اســت. به کوتاهی میتوان گفت که آتشســوزی، یعنی تبدیل پهنهی جنگل به کشتزار. جدای از این، کشمکشهای مرزی برای بهدســت آوردن مرتع و چرای دام هم در آتش گرفتن جنگلها دخالت دارند».

بلــوط،‌نجا ‌تبخش‌زاگر ‌سنشــینان‌در‌ قحطی‌0231‌خورشیدی

افشار از رویدادی تاریخی یاد کرد و یادآور شد که چگونه در گذشــتهای نهچندان دور، میوهی بلوط توانست جان مردم را نجات دهد و گفت: «بلوطها نقــش بزرگــی در زندگی مردم زاگرسنشــی­ن دارنــد. در قحطی سراســری شــهریور ۰2۳۱، زاگرسنشینه­ا نان بلوط درست میکردند و خود را از مرگ نجات میدادند». اما بلوط برای مردمان زاگرسنشین سودمندیهای دیگری هم دارد. به گفتهی پدر بلوط: «بلوط بهترین خوراک دام است. زمانی که در دامداریها بیماری نیوکاسل (اسهال دامی) همهگیر میشود، بلوط بلغور شده را با دانهی مرغ آمیخته میکنند و برای درمان بیماری به کار میگیرند. بلوط همچنین برای دســتگاه گوارش سودمند است و آن را میتوان بهترین دارو دانست. نکتهی درخور نگرش این است که از جنگلهای بلوط برای درآمدزایی مردمان زاگرسنشین هم میتوان بهره برد. افزونبر این که بلوط در صنعت هم کاربــرد دارد. مادهی اولیــهی کارخانههای رنگســازی از پوست بلوط، به نام "َجفت"تهیه میشــود. در روســتاها نیز از پوست بلوط برای درستکردن مشک آب بهره میبرند».

درآمدزایی‌از‌بلوط‌راهکاری‌برای‌نگاهبانی‌ جنگ ‌لها‌

افشــار پافشــاران­ه از دولتمردان میخواهد که به جنگلها نگاهی درآمدزا داشــته باشــند و همچنین با رســاندن سوخت به جنگلنشینان از بریدن درختها جلوگیری کنند و میگوید: «اگر زاگرسنشینا­ن بدانند که بلوط برای آنها درآمدزا اســت هرگز به کشتار درختها دست نمیزنند یا نمیگذارنــ­د، دیگران چنین کنند؛

چون درآمد آنها به بلوط وابسته میشود». وی گلهمندانــ­ه افــزود: «با برخــی دولتمردان همچون اســتاندار­ان و فرمانداران، گفتوگوها کردهام. دربارهی جنگلها حرفها زده میشود اما کاری عملی صورت نمیگیرد». افشار که بیشتر میپسندد به «رودخانه»، «خانهی رود» بگویــد، نگران از ویرانگریها­ی انســانی از بارندگیهای­ی در ســطح بارندگی آغاز سال 89۳۱ خورشــیدی، در چنددههی پیش یاد میکند: «در گذشته آسیبهای مالی و جانی بارندگیها کمتر بود، اما اکنون چون جنگلها و مراتع از میان رفتهاند و به خانهی رود هم دستدرازی شده، بارندگی آسیب جانی و مالی بیشــتری پدید میآورد. در جاهایی مســیر رودخانه را کوچک کردهاند و باریکشدن بستر رودخانه، طغیان رود را در پی دارد». افشــاردر دنبالــه از نقش آمــوزش در نگاهداری از جنگلهــای بلوط یاد کــرد و گفت: «آگاهی دادن به مردم و کار فرهنگی نقش بســیاری در نگاهبانی از جنگلها و محیطزیســت دارد. من کارگاه آموزشیای را بنیادگذاری کردم که ساالنه ۰۰87 َتن ورودی دارد. از این شــمار، ۰۰76 َتن دانشآموزان هستند. باور من بر کار فرهنگی است. همین آموزشها اســت که روســتاییا­ن را بر آن میدارد جلو کسانی که درختان را میبرند بگیرند. این آگاهیها روز به روز بیشتر میشود. میبینم که مردم روســتاها کمتر زباله میریزند این بسیار امیدوارکنن­ده است. بارها به سازمان منابع طبیعی و مســووالن گفتهام که باید به مردم آموزش داد. کودکان کارگاه آموزشی من ۰۰52 تا ۰۰۰۳ نهال کاشتهاند. میتوان گفت به اندازهای نهال پرورش دادهایم که اکنون بیش از اندازه نهال داریم». افشــار با اشــاره به سرســختی درخت بلوط در رویارویی بــا کمآبی ادامه داد: «بــرای نمونه در بخش شمالی پارک اللهی تهران درخت بلوط 44 ساله داریم. مسووالن رفتند و دیدند، هرچند نه با عشق و دلبستگی. درختان بلوط هشت ساله، در خرمآباد به میوه رسیدهاند در صورتی که این روند در ۰4 ســال رخ میدهد. درخت بلوط را در سال نخســت تنها ۰۱ - 2۱ روز آب میدهند. در سال دوم 8۱ تا ۰2 روز و در ســال سوم اندکی بیشتر. در ســالهای چهارم و پنجم نیازی به آب دادن ندارد. پس باید تهران را زیر پوشش درختان بلوط برد کاشت این درخت در تهران جواب داده است». سخن پایانی افشــار راهکاری برای فضای سبز تهران و صرفهجویی در بهرهبردن از آب اســت. به گفتهی وی میتوان در تهران بهجای کاشت درختان برگسوزنی به کاشت درختان برگپهن پرداخت. بلوطهای زاگرس بهدلیل پایداری و نیاز کم به آب باید جایگزین درختان برگســوزنی بشوند که اگر چنین کنیم دیگر نیازی به برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی تهران نیست».

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran