Amordad Weekly Newspaper

تور‌و‌تورانيان‌در‌نوشت ‌ههای‌کهن‌ايرانی

- نویسنده گروه اندیشه

«تور و توران*: واژهی تور را میتوان در کتابها و نوشتههای گوناگون که از ادوار مختلف بهجای مانده و آثار ادبی ایران را تشکیل میدهند، یافت. در اوســتا یعنی کهنترین اثر ادبی و دینی ایران این واژه به شــکل تور دیده میشــود. در یشت سیزدهم (فروردین یشت) بند 1۲3و113 پدر دو تن از بهدینان و مزدیسنان و هواخواهان زرتشت و در یشت هفدهم (ارد یشت) بند 56و55 قبیلهای بدین نام خوانده شــده اســت. در یشت نوزدهم (زامیاد یشت) نیز به نام افراسیاب تور (=تورانی، از قبیلهی تور) برمیخوریم... تورها قبیلهای از سکاها بودند که در همسایگی ایران و به گفتهی مارکوارت در مجاورت سرزمین خوارزم و در مشرق رود آمو میزیستهاند. سکاها قومی هندواروپای­ی و با ایرانیان همنژاد بودهاند و زبانشان با یکدیگر پیوستگی داشته است و نباید آنها را با ترکان و مغوالن که بعدها جانشــین آنان شدند، اشــتباه کرد. اینها همانهایند که در زمان هوخشــتر پادشاه توانای ماد، یغماگری

را به کشــور ماد فرو ریختند و تــا کنار دریای مغــرب تاراجکنان پیش رفتند و با کورش بزرگ در مرزهای شمالشــرقی ایران دستوپنجه نرم کردند و سپاهیان داریوش بزرگ را در دشتهای اروپا ســرگردان کردند. نام ســه تیره از آنان در سنگنبشتهی داریوش بزرگ در نقشرستم آمده اســت از این قرار: سکاهای هومَورَگ، سکاهای تیزخود و سکاهای آنسوی دریا... ایرانیها از این همســایگان­ی کــه از هر حیث بهویژه تمدن و فرهنگ از ایشــان بهدور بودند و گاهوبیگاه شــهرهای آبادشان را تاراج میکردند و اندوختههای­شان را به یغما میبردند، دلخوشی نداشتند و آنها را دشمن میداشتند و همواره با ایشان در جنگ و ستیز بودند. گرویدن ایرانیان به آیین مزدیسنی و پیروی از دین زرتشت هم این دشمنی و کینهتوزی را دوچندان کرد. پــس از آنکه اقوامی دیگــر یعنی ترک و مغول به خاک ســکاها اندر آمدنــد و آنها را به ایران و جاهای دیگــر در پراکندند و تا مرزهای ایران فراتاختنــ­د. چون هــم از حیــث جنگجویی و یغماگری و دیویسنی با سکاها همانند بودند و هم جانشین سرزمینهای آنان شده بودند. ایرانیان نام دشمنان دیرین خود تور یعنی قبیلهای از سکاها را که بنا به مندرجات اوســتا و داستانهای ملی همسایهی نزدیک ایران بودند، به آنها دادند و تور و ترک با هم مترادف شد... با این ترتیب میبینیم که همیشــه بین تورها و ترکهــا فاصلهی زیادی موجود بوده اســت و هیچوقت با یکدیگر در تمــاس نبودهاند. وقتی تورها در مرزهای شــمالی ایران بودند، ترکها

در دشتهای آسیای شرقی و میانه میزیستند و هنگامی که اینان به مرزهای ایران رسیدند، تورها در جنوبیترین نقطهی ایران زندگی میکردند. اگرچه تورستان و یا توران (طوران) در زمان ساسانیان و پس از اسالم معنی مبهم داستانی را نداشته است و ضد ایران و جزیی از انیران نبوده است و سرزمین دشمنان ایران بهشمار نمیرفته است، بلکه قسمتی از خاک ایران بوده و حدود مشخص و معینی داشته اســت. ولی شاعران و داستانپردا­زان و مردم عادی هیچوقت توجهی به این امر نداشــتهان­د. برای آنان توران همان سرزمین داستانی و ساکنان آن، تورها یعنی دشمنان دیرین ایران بودهاند. نهتنها به ترکها یعنی ساکنین جدید این سرزمین نام کهن تور دادهاند بلکه گاه برای تورهای داســتانی و قدیمی هم نام ترک را بهکار بردهاند.»

به فرخندگی دهم دیماه 1291 خورشیدی، زادروز دکتر ماهیار نوابی

* این نوشــته بدون هیچگونه ویراســتار­ی و تنها کوتاهشدهی نوشتهای از کتاب مجموعه مقاالت ماهیار نوابی آورده شده است. یارینامه: 5تا31 ماهیار نوابی، مجموعه مقاالت، جلد یکم، به کوشــش محمود طاووسی، رویههای

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran