Iran Newspaper

جای خالی قانون

- داریوش صارمی نکته روزنامه نگار

به تازگی خبری منتشــر شد مبنی بر اینکه درب شــورای شهر بروجرد توسط تعدادی خودسر که عمدتاً از مخالفین دولت هستند با آهن جوش داده شد و به نوعی توسط آنها پلمب شــد. این رفتار دور از قانون تعدادی خودســر در پلمب درب شورای شهر بروجرد من را به یاد خاطرهای از دهه شصت انداخت. «تابستان سال ۲۶۳۱ بود، بعد از چهار ماه حضور در جبهه برای مرخصی به بروجرد برگشــتم، ۶۱ســاله بودم عالقه فراوان به موهای بلند داشــتم، چهار ماه دوری از شــهر و عدم دسترســی به آرایشگر، فرصتــی را برایــم فراهم کرده بود که موهایم به اندازه کافی بلند شــود، در ایام جنگ عادت داشــتم با لباس شخصی به مرخصی میآمدم، اتوبوسهای بروجرد در دهه شــصت بهدلیل عدم پایانه مسافربری در خیابان سعدی بارانداز داشتند. از اتوبوس پیاده شــدم و خرامان خرامان به ســوی خیابان شهدا راه افتادم، از دور تعدادی جوان خشمگین را دیدم که با ریشهای نه چندان بلند و شلوارهای خاکی، دختران و پسران آراستهرابه­بادکتکوناس­زامیگرفتند.جوانانخشمگ­ین،بهنزدیکهای­منرسیدند، یکی از آنها موهای بلندم را در دستان خود گرفت و من را کشان کشان از این سو به آن سو میبرد، تا آمدم بگویم کی هستم و از کجا آمدهام کتک را خورده بودم. غمگین و ناراحت به سوی خانه راه افتادم، بچههای محل مژده برگشت من را از جبهه به مادرم دادند، مادرم در حالی که اشــک شــوق از گونههایش سرازیر بود خودش را سراسیمه به من رســاند، وقتی چهره غمگین و ناراحت من را بعد از ماه ها دوری مشــاهده کرد به تصور اینکه یکی از همرزمانم شــهید شــده با من همدردی کرد، من همچنان در سکوتی طوالنی به رفتار زشت و دور از قانون آن تعداد جوان خشمگین و هیجان زده میاندیشیدم. مادرم برای اینکه سکوت را بشکند و از سویی با من همدردی کند گفت: پسرم همسنگر عزیزت که شهید شده نامش چیست؟ چند سال داشت؟ و من پاسخ دادم نامش «قانون» است و هنوز به دنیا نیامده است.»

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran