Iran Newspaper

اشتغال 250 نفر از هر صد مگاوات تولید برق خورشیدی

چرا چراغ انرژیهای خورشیدی-بادی در ذهن وزارت نیرو روشن نمیشود؟ بادهای 120 روزه سیستان و بلوچستان میتواند کمبود برق کشور را جبران کند

- زهرا کشوری خبرنگار کارشناسان میگویند تولید انرژی از بادهای 120 روزه میتواند تهدید ماسهشنیها را به فرصت اقتصادی تبدیل کند

کفگیر بــه ته دیــگ خورد. ذخیــره آبی 66 ســد کشــور بــه کمتــر از 40 درصــد رســید. آب پشــت ســدها در تابســتان جاری نه کفاف تشــنگی را داد، نه چراغ همــه خانهها را روشــن کــرد. تاریکیها از مــرز ایــران هــم گذشــت. بصــره نیز در خاموشــی فــرو رفت. خاموشــی این شــهر عربی، خبر از قطع صادرات برق از ایــران بــه عــراق داشــت. از آن طرف ســر افغانها هم بــیکاله ماند و صدور بــرق بــه ایــن کشــور هــم متوقف شــد. پیشبینــی کارشناســا­ن محیط زیســت خیلــی زودتر از آنچه تصور میشــد! به واقعیــت پیوســت. آنهــا بارهــا هشــدار داده بودنــد که سدســازی و انتقال آب، نســخه اشــتباهی اســت که نــه تنها آب را در ایــران مدیریت نمیکنــد ، که درد را در پیکــره رنجــور آن میخشــکاند ولی موافقان سدســازی همیشه نیاز به تولید برق آبی را پیش کشیدند. سدها، امــا در تولیــد برق آبی هم کــم آوردند. درحالی کــه محیط زیســتیها در تمام ایــن مــدت، یــک پیشــنهاد را روی میز تصمیم گیران گذاشته بودند؛ «استفاده از انرژیهای پاک برای تولید برق.» این پیشــنهاد امــا هر بار از ســوی مســئوالن وقت، به گوشــهای پرت میشــد. چراغ اســتفاده از انرژیهــای خورشــیدی و بــادی در ســرزمینی کــه 85 درصد آن «بیابانــی» اســت، هرگــز در ذهن هیچ یک از تصمیــم گیران از جملــه وزارت نیروییها روشن نشد. ■ تبدیل تهدید بیابان به فرصت بیابانــی بودن بخــش زیادی از کشــور، فصــل مشــترک مخالفت کارشناســا­ن با سدســازی و لزوم ســوق دادن وزارت نیرو به ســمت تولیــد انرژیهــای پاک چون انرژی خورشــیدی اســت. محیط زیســتیها بارهــا اعــالم کردهانــد کــه سدســازی در منطقــه نیمــه خشــک و خشک اشــتباه غیرقابل جبرانی است. آنهــا تولید انرژی خورشــیدی و بادی را برای تولید برق به برق آبی، جلوی روی مدیران میگذاشتند، اما مرغ سدسازان یک پا داشت! نتیجه آن همه سماجت در ســد ســازی، تبدیل بخــش بزرگی از جلگههای کشور از جمله مرغوب ترین زمینهای کشاورزی خوزستان به بیابان بود؛ بیابانی که از دهان سد و تونلهای انتقال آب بیرون آمــد، به کانونی برای تولید ریزگردهای داخلی تبدیل شــد تا نفس شــهروندان چندین استان کشور را تنگ کنــد! البته این نفس تنگی تنها بهدلیــل ریزگردهــا­ی داخلی نبــود، اما تأثیر ریزگردهای خارجی را بیشتر کرد. «حمیدرضــا خدابخشــی» معــاون ســابق ســازمان آب و برق خوزستان در گفتوگو بــا «ایران» یکی از راهحلهای کانونهای ریزگرد داخلی در خوزستان را ایجــاد مــزارع انــرژی خورشــیدی میدانــد کــه میتوانــد ذرههــای گــرد و غبــار را زیــر صفحــات خــود زمینگیــر کنــد. بهگفتــه او، این راه حــل زمانی که نفــس خوزســتانی­ها از گــرد و غبارهــا گرفــت، آبادانیهــ­ا راهــی بیمارســتا­ن شدند، خرمشهریها نفس کم آوردند و اهوازیها هوا نداشــتند، به مســئوالن داده شــد، امــا آنهــا بــاز هــم سیاســت بیاعتنایی پیشه کردند. خدابخشــی میگوید:«یکــی از راهکارهــا برای کنتــرل ریزگردها، ایجاد نیروگاههــ­ای خورشــیدی در دشــت هاســت.» بهگفتــه او صفحــات پهــن خورشــیدی، چــون بادشــکن عمــل میکنــد و اجــازه نمیدهد خــاک بلند شــود. او بزرگتریــن مانع بــرای طلوع نیروگاههای خورشــیدی در دشتهایی را کــه کانون گــرد و غبار شــدهاند ،عدم ســرمایهگذ­اری در ایــن حــوزه میداند. بــه اعتقــاد خدابخشــی، نیروگاههــ­ای خورشیدی هرگز بهعنوان یک موضوع محــوری توجــه وزارت نیــرو را بــه خود جلب نکرده اســت... حاال کشور 5 هزار مــگاوات بــرق کــم دارد؛ ایــن آمــاری اســت که وزیر نیرو میدهــد. البته آمار کارشناســا­ن مســتقل، بیشــتر از آمــار آقــای وزیــر اســت و تــا 7 هزار مــگاوات برق هم میرســد. خدابخشی، شهریور و مــرداد مــاه هر ســال را، فصــل خالی شــدن ذخیره آب پشــت ســدها و کلید خــوردن خاموشــی میدانــد! امــا ایــن پایــان خبرهای بد آبی نیســت! دســته گل دیگر را «تغییر اقلیــم» بر آب داده اســت! از ذخیره برفی هم دیگر خبری نیســت. حتــی دماوند هــم از پس نگه داشــتن برفهایش برنیامد و ســیالب آن بــه جــان روســتاهای پاییندســت افتــاد. آورد رودخانههــ­ا هم کم شــده! خشکی به جان بستر رودخانه «زهره» و «جراحی» در خوزستان افتاده است! دیگــر آبی وجود نــدارد که برقــی از آن گرفته شــود. ایــران چارهای جز روشــن کردن چراغ انرژی خورشیدی ندارد! به گفته خدابخشی ،تولید برق خورشیدی یــا بادی همــان اندازه زمــان میبرد که برق آبی. برآوردها هم نشــان می دهد تنهــا در خوزســتان پتانســیل تولید 50 هــزار مگاوات بــرق خورشــیدی-بادی وجود دارد. خدابخشی ۳۱ هزار مگاوات آن را با توجه به شرایط و امکانات کشور قابل اجرا می دانــد، اما برنامه اجرایی آن تاکنــون بــه شــکل جــدی روی میــز مدیران نیامده است. ■ باد بکارید انرژی درو کنید انرژی خورشــیدی و بادی در سیســتان و بلوچســتان هــم راهــکاری اســت کــه الاقل ســه دهه اســت به دولتمــردا­ن و دیپلماتهای ایران پیشــنهاد میشود. کارشناســا­ن محیــط زیســت از جملــه «محمــد درویــش» معــاون ســابق ســازمان حفاظت محیط زیست کشور در گفتوگــو بــا «ایــران»، تولیــد بــرق از انرژیهــای بــادی و خورشــیدی ایــن اســتان و صادرات آن به افغانســتا­ن را یکی از راهکارهایی میداند که میتواند مســیر رایزنی دیپلماتیک برای گرفتن حقابــه هامــون و هیرمنــد را از ســمت افغانستان روشن کند. «ســید هاشــم اورعی»، رئیس انجمن علمــی انــرژی بــادی نیــز در گفتوگــو بــا «ایــران» میگویــد کــه سیســتان و بلوچســتان تــوان تولیــد روزانــه 5 هزار وات بــرق را از انرژیهــای پــاک دارد. این میزان دقیقاً همان اندازهای اســت که سدهای آبی در مرداد و شهریور ماه 97 کم آورده و رســانهها به نقل از وزیر نیــرو آن را تیتر کردهانــد. اورعی اعتقاد دارد میتــوان تــا 20 هزار مــگاوات برق از انــرژی خورشــیدی -بــادی در تمــام کشــور گرفت، اما درعیــن حال معتقد اســت:«مدیریت درســت و حســابی وجــود ندارد. مدیران عــادت کردهاند و دنبال کار جدید نیســتند.» نیروگاههای خورشــیدی- بــادی درحالــی جایی در تصمیــم گیریهــای مدیــران وزارت نیــرو ندارند کــه آمارهای اورعی نشــان میدهــد تولید هــر صد مــگاوات برق، 250 نفــر را در سیســتان و بلوچســتان از قاچــاق ســوخت در مرزها و حاشــیه نشــینی در تهــران نجــات میدهــد و صاحــب کار میکنــد. از ســوی دیگــر بیآبــی بســیاری از اهالــی سیســتان و بلوچســتان را در چنــد دهه گذشــته به اجبار به ســمت زمینهای کشــاورزی و باغهای گلستان برده، اما میزبان هرگز آنها را نپذیرفته است. زمینهای کشاورزی گلستان هم سفره اهالی جنوب شــرقی کشور را رنگ نداد و آنهــا جــاده سرنوشــت را بــه ســمت تهــران کشــاندند! فقــر چنــان در تن و جــان بعضــی از آنهــا ریشــه دوانده که بیابان نشــین اطراف پایتخت شدهاند و روزگار به ســختی میگذرانند. اورعی میگوید:«سیســتان و بلوچســتان­یها روزگاری در زمینهــای کشــاورزی خود دانه میکاشتند وگندم درو میکردند.» او اعتقاد دارد که آنهــا امروز میتوانند باد بکارند و «انرژی» درو کنند! اتفاقی کــه در آلمــان افتــاده و زمینهــای کشــاورزی به مــزارع تولید بــرق تبدیل شــده اند! اورعــی آمارهای دیگری هم دارد که هنوز نتوانسته توجه مسئوالن را به خود جلــب کنند. نیروگاههای برقی به گفته او هر سال 220 میلیارد لیتر آب مصرف میکند؛ اقبــال به نیروگاههای تجدیــد پذیــر میتوانــد همیــن مقدار آب را صرفــه جویــی کنــد. ایــن مقــدار به گفتــه اورعــی 56 درصد آبی اســت کــه از منابــع زیرزمینــی در بخشهای غیرکشاورزی مصرف میشود. هرچند هنــوز وزارت نیــرو بــه انرژیهــای پاک روی خوش نشان نداده، اما کارشناسان میگویند:«ایران امروز انتخاب دیگری نــدارد! آبــی نیســت و بایــد به ســمت باد و خورشــید رفــت.» البتــه آنها یک پیششرط دارند؛ مدیرانی تصمیم گیر شــوند که باور داشته باشــند هر بیابان، سنگفرشی از طال است!

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran