Iran Newspaper

۷۷ سال بیخبری از گمشدگان جنگ

گشتی در آرامستان ۵۰۱ لهستانی مهاجر در اهواز

- حميد حاجیپور گزارشنويس وضعيت کنونی قبرستان لهستانیها در سال 1397

«زمانـــی كـــه ميـــدان ميـــوه و ترهبـــار حصيرآبـــا­د رفـــت آن طـــرف شـــهر، آرامســـتا­ن ارامنـــه و كلدانیهـــ­ا و آشوریها و مزار 105 لهستانی مهاجر شـــد پاتوق معتادانی كه بـــرای تأمين هزينه موادشـــان حتی به سنگ قبرها هـــم رحـــم نمیكردنـــ­د.» نگهبـــان آرامستان مسلمان است. او اطالعات كاملی از گذشـــته قبرســـتان مسيحيان اهواز دارد. به قول خودش شـــب و روز ششـــدانگ نگهبانی میدهـــد تا باليی كه ســـالها پيش ســـر آرامســـتا­ن آمد، تكرار نشود.

عـــادل ديلمی كه دو ســـال اســـت نگهبـــان آرامســـتا­ن مســـيحيان اهواز شـــده، دربـــاره وضعيـــت گذشـــته اينجـــا میگويـــد: «قدمت آرامســـتا­ن بـــاالی 100 ســـال اســـت و از زمانی كه جمعيـــت مســـيحيان خوزســـتان بـــه داليل مهاجرت به شهرها و كشورهای ديگر كم شـــد، رفت و آمد به اينجا هم تحت تأثير همين علت قرار گرفت. تا زمانـــی كه ترهباریهــ­ـا در اين محوطه بودند، هيـــچ اتفاقی برای آرامســـتا­ن نمیافتـــا­د ولی از زمانی كـــه آنها را به منطقـــه ديگـــری منتقل كردنـــد، پای معتادهـــا به «پيـــچ ميدان» باز شـــد. اولش از ديوار باال رفتند و از قبرســـتان آهن و آلومينيوم دزديدند. بعد وقتی ديدند كســـی كاری به آنها ندارد، در را از جـــا كندنـــد و دو اتاق جانبـــی را هم تصرف كردند و قبرســـتان شـــد پاتوق معتادان. تصـــور اينكه چقـــدر معتاد بـــه آرامســـتا­ن رفـــت و آمد داشـــتند، غيرقابل وصف اســـت. آنهـــا برخی از سنگ قبرها را برای فروش كنده بودند تا اينكه چند نفـــر از فعاالن اجتماعی و ريچـــارد نـــوری از مســـيحيان اهـــواز، بـــرای نجات آرامســـتا­ن دســـت به كار شدند.»

از پيچ ميدان تـــا حصيرآباد فاصله زيـــادی نيســـت. خيابانی را كـــه از كنار آرامستان میگذرد، به تازگی آسفالت كردهانـــد و ابتـــدای خيابـــان راهبندی گذاشـــتها­ند تـــا تردد كمتر شـــود. ديوار قبرســـتان را ترميم كردهاند و در بزرگ قهوهای رنگـــی را كه دو صليب طاليی روی آن نقش بسته، كار گذاشتهاند.

وقتـــی وارد آرامســـتا­ن میشـــوم، ســـمت راســـت اتاق كوچكی است كه بـــه گفتـــه نگهبان، غســـالخان­ه اســـت. روی ديـــوار عكسهايی اســـت از زمان گذشـــته و حـــال آرامســـتا­ن. يكـــی از عكسهـــا مـــرا بـــرای چنـــد دقيقهای مقابـــل خـــودش ميخكـــوب میكنـــد؛ عكس بخوبـــی روايت میكنـــد كه چه بالهايـــی ســـر اينجا آمـــده. خبـــری از در ورودی نيســـت، آجرهـــا ريختهاند، درختها خشكيدهاند و انگار زلزلهای چند ريشـــتری چيزی جز يک مخروبه به جای نگذاشته.

نگهبـــان همراهـــیا­م میكنـــد و میگويـــد: «از زمانـــی كـــه قبرســـتان مرمـــت شـــد، پـــای گردشـــگره­ا هـــم بـــه اينجا بـــاز شـــده و گذشـــته از اينكه هموطنانمــ­ـان از آرامســـتا­ن بازديـــد میكنند، چنـــد هيأت از لهســـتان هم بـــرای بازديد آمدهانـــد. چند ماه پيش هـــم چنـــد لهســـتانی آمدند و ســـنگ قبرها را به دقت خواندند. يكی از آنها بعد از نيم ســـاعت فرياد زد و شـــروع كرد به خوشـــحالی؛ مزار پدربزرگش را پيدا كرده بود. زنگ زد به خانوادهاش ريچارد نوری، مسئول كليسای كلدانی و آشوری كاتوليک اهواز: چندی پيش پروفسوری همراه با چند لهستانی ديگر به اينجا آمد. از پدرش شنيده بود كه اقوامش به احتمال زياد در ايران دفن شدهاند. گشت و گشت تا موفق شد مزار مادربزرگش را پيدا كند. از خوشحالی در پوستش نمیگنجيد. چند وقت بعد دوباره با خانوادهاش آمد

و خبر خـــوش را به آنهـــا داد. كلی هم فيلم و عكس گرفت.»

با وقوع جنگ جهانی دوم و حمله ارتش نازی آلمان به كشورهای بلوک شـــرق اروپا بويژه لهســـتان كه ميان دو قدرت روســـيه و آلمان گيـــر كرده بود، بيش از 150 هزار لهستانی برای نجات جـــان خـــود از مســـير اتحـــاد جماهير شوروی وارد ايران و يكی دو كشور ديگر شـــدند. پس از پايان جنگ تعدادی از مهاجرانی كـــه در ايـــران بودند، قصد داشـــتند با رســـاندن خـــود به اهـــواز از ايـــران خـــارج شـــوند و به كشورشـــان بازگردنـــ­د كه تعـــدادی از آنها به دليل بيماری و كهولت ســـن در اين منطقه از دنيا رفتند و در آرامســـتا­ن آشوریها و كلدانیهـــ­ای اهواز به خاک ســـپرده شدند.

عـــادل ديلمی مزار 105 لهســـتانی مهاجـــر را در ســـمت شـــرقی و غربی آرامســـتا­ن نشـــان میدهـــد. تاريـــخ مرگ همـــه مربـــوط به ســـال 1942 تا ســـال 1945 است. به ســـختی میشود اســـم درگذشـــتگ­ان را خوانـــد. اســـم و مشخصاتشـــ­ان بـــه زبـــان لهســـتانی اســـت. ســـنگ قبرهـــای كوچـــک و متحدالشكل در چند رديف كه سفارت

لهستان به نشـــانه ادای احترام نصب كرده است. برای دستيابی به اطالعات بيشـــتر ســـراغ ريچارد نوری، مســـئول كليســـای كلدانـــی و آشـــوری كاتوليک اهواز را میگيرم. او به گواه بســـياری از مـــردم، تالشهای زيادی برای مرمت اين مكان كرده است.

ريچـــارد نـــوری كـــه مـــادرش را به تازگـــی از دســـت داده و او را در همين آرامســـتا­ن بـــه خـــاک ســـپرده، درباره وضعيـــت گذشـــته و حال آرامســـتا­ن میگويـــد: «وضعيت اينجا ســـالهای گذشـــته خيلی بغرنج بـــود تا جايی كه معتادها بـــه تصور اينكه شـــايد داخل قبرهـــا گنجـــی وجـــود داشـــته باشـــد، ســـنگها را از جـــا كنده بودنـــد. ما هم جرأت نداشـــتيم ســـریًبه آرامســـتا­ن بزنيـــم و ببينيـــم دقيقـــا چـــه اتفاقـــی افتـــاده. بـــه هـــر ترتيبی بود، ســـال 95 بـــه كمک چنـــد نفـــر از فعـــاالن حوزه ميـــراث فرهنگی و يكـــی از خبرنگاران به نام مجتبی گهســـتونی برای احيای اين مكان دســـت به كار شديم و به هر ترتيبـــی بود، مجوز مرمـــت را گرفتيم. در گام نخست كليســـا 105 ميليون در اختيارمـــ­ان گذاشـــت و در گام بعـــدی با كمک اســـتاندا­ری خوزســـتان كمک شايانی برای احيای بنا صورت گرفت. شهرداری منطقه 7 هم مشاركت كرد و نخالههـــا را از كنار آرامســـتا­ن تخليه و منتقل كـــرد و خيابان هم آســـفالت شـــد. با مرمت اتاقها، ســـردر و ديوار آرامســـتا­ن شـــكل قديـــم خـــود را پيدا كرد و از تردد معتـــادان هم جلوگيری شـــد.در ادامـــه بـــا زهكشـــی و كاشـــت نهـــال در محوطه داخلی، آرامســـتا­ن بـــه وضعيت بســـيار ايدهآلی رســـيد تا جايـــی كه ســـال گذشـــته گردشـــگرا­ن زيـــادی از اينجـــا بازديد كردنـــد. چند هيأت از لهســـتان هم بـــرای بازديد از قبور لهســـتانی­های مهاجـــر در جنگ جهانـــی دوم به آرامســـتا­ن آمدهاند و تنديســـی هم نصب كردهاند كه نشان از پراهميت بودن اقداماتمان بوده.»

نـــوری از حضـــور خانوادههــ­ـای مهاجـــران لهســـتانی هـــم خاطـــرات جالبی دارد: «چندی پيش پروفسوری همراه با چند لهســـتانی ديگر به اينجا آمد. از پدرش شـــنيده بود كه اقوامش به احتمال زياد در ايران دفن شدهاند. گشـــت و گشـــت تـــا موفـــق شـــد مزار مادربزرگش را پيدا كند. از خوشـــحالی در پوســـتش نمیگنجيـــ­د. چنـــد وقت بعد دوباره با خانوادهاش آمد.»

77 ســـال از جنـــگ جهانـــی دوم میگـــذرد. هنـــوز نـــام و داســـتانه­ای «كمپ پلو» يا همان كمپ لهستانیها در اهواز و ميان مردم زنده است. آنها نقش مهمی در ســـاخت كارخانه قند اين شـــهر داشـــتهان­د. عـــدهای از آنها برای هميشـــه ماندند، برخی به خاطر بيمـــاری و كهولت ســـن از دنيا رفتند و آنهايی كـــه توان رفتن داشـــتند، ايران را تـــرک كردند اما عشـــق به ايـــران را در دل زنـــده نگه داشـــتند. اكنون مزار 105 لهســـتانی مهاجـــر در آرامســـتا­ن كلدانیهـــ­ا و آشـــوریها­ی حصيرآباد اهواز، گاه و بیگاه ميهمان كسی است كه برای يافتن نشـــانی از قبر پدر، مادر يـــا مادربـــزر­گ و پدربزرگـــ­ش البهالی قبرها میگردد.

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran