Iran Newspaper

زیباییشناس­یفولکلور

چرا در عصر هنرهای مدرن «صنایع دســتی» روز به روز پرطرفدارتر میشود؟ صنایعدستی هنری دموکراتیزه شده و برخاسته از تجربه زیسته مردم است

- دکتر بهمن نامورمطلق استاد دانشگاه شهیدبهشتی

انســـانها هر آنچـــه کـــه میآفرینند، کدگذاری کرده و بـــرای آن «رمزگان» ایجاد میکنند؛ بـــه تعبیری، هر کاری که انسان میکند، نتیجهاش «ساخته شدن نشانههای تازه» است. بنابراین، انســـان یک موجود «نشانهساز» است و نشـــانهها عمدتـــاً از دل فرهنگهـــا برگرفتـــه میشـــوند. بـــه ایـــن معنـــا، نشانهســـا­زی از فرهنگـــی بـــه فرهنگ دیگر متفاوت اســـت و هرکس با توجه به تعلق فرهنگی که دارد، نشانههای خـــاص خـــود را ایجـــاد میکنـــد. از همیـــن رو، با دیدن صنایعدســـ­تی هر سرزمینی بســـرعت میتوان دریافت که به چه فرهنگی تعلق دارد؛ هندی، ایرانی، چینی، اروپایی ...و

از آنجــــا کــــه صنایعدســـ­ـتی دربردارنــ­ــده کدگذاریهــ­ــای فرهنگی اســــت، میتــــوان از آنهــــا بهعنــــوا­ن «هویــــت هنــــری» هــــر جامعــــه نیــــز یــــاد کــــرد؛ چراکــــه بیگمــــان، یکی از اصیلترین صنایع بشــــری هســــتند. صنایعدســـ­ـتی، برخــــاف صنایــــع بــــزرگ، بــــه جای ماشــــین با دســــت انسانها و از دل اقوام و ملتها شکل میگیرند.

آنچه صنایعدستی را از سایر هنرها متمایز میکند، حضور توأمان «هنر» و «کاربرد» اســـت. واقعیت این است کـــه در گذشـــته هیـــچ فاصلـــهای بین «کاربری» و «زیبایی» وجود نداشـــت. صنایعدســـ­تی که از گذشته برای ما به میراث مانده، ترکیب کاربرد و زیبایی است؛ به تعبیری، ترکیب «صنعت» و «هنـــر» اســـت و ایـــن غرب بـــود که «هنرهـــای زیبـــا» را جدا کـــرد و میان «هنر» و «کاربرد» تفکیک قائل شـــد. در فرهنگ ما و حتی در فرهنگ سنتی غـــرب این تفکیـــک وجود نداشـــت و انسانها میکوشـــید­ند تا هر آنچه که خلـــق میکننـــد، حتی بـــرای مصرف موقت، زیبا سازند.

هرجـــا کـــه ســـخن از «خاقیت»، «ســـاختن» و «زیبایـــی» بـــه میـــان میآید، خواهناخـــ­واه بحث «هویت» هم مطرح میشود. بنابراین، هر کسی میکوشـــد تا شناســـنام­ه قومی و ملی خـــود را در اثری که میســـازد، متبلور کنـــد. آثـــار صنایعدســـ­تی و هنرهـــای ســـنتی، بیـــش از هـــر اثر دیگـــری، به انتقال «زیباییشناس­ی اصیل قومی» وفادار بودهاند. بهخاطر همین اســـت که موزهها شکل گرفتهاند تا آن هویت را در گذر زمان حفظ کنند.

بنابراین، هنرمندان صنایعدستی با فرمهـــا، رنگها و شـــمایل در واقع پنجرههایی را به ســـوی «احساسات» و «اندیشـــه» یـــک قـــوم و ملـــت بـــاز میکننـــد. از ایـــن رو، میتـــوان صنایعدســـ­تی را هویـــت منقـــول یک قوم و ملت دانست که هویت را از یک نسل به نســـل دیگر منتقل میکنند و به نظر میرســـد بدون آنها هویت ما ناقص خواهد بود.

«هویـــت» یعنـــی تمایـــز و تعلـــق چیـــزی کـــه مـــا را از دیگـــران متمایز میکنـــد و نســـبت بـــه خودیهـــا متعلـــق میکنـــد. صنایعدســـ­تی نیز چنین کارکـــردی دارد. صنایعدســـ­تی موجـــب میشـــود که ما بواســـطه این آثـــار خودمـــان را از دیگـــران متفاوت و متمایـــز کنیـــم و بـــه همیـــن علـــت نقـــش هویتـــی دارد و مـــا دائمـــاً بـــا گفتمانســـ­ازی بایـــد ایـــن جایـــگاه را بـــه صنایعدســـ­تیمان بازگردانیـ­ــم. متأســـفان­ه برخـــی قـــدر ایـــن هویـــت صنعتی و هنـــری ما را نمیدانند. این در حالی است که امروزه همه دنیا در حال بازگشـــت بـــه ویژگیهای هویتی اســـت و در دنیای پستمدرن مجدداً «تنوعها» مهم شده و همه میکوشند تـــا از کوچکترین امتیازات هویتی خود بهره گیرند.

در دنیای امروز، مردم دیگر از زیباییشناس­یهای پیچیده و تکلفزا خسته شدهاند و به زیباییشناس­ی بومی، روان، سلیس و مردمی همچون هنر صنایعدستی تمایل پیدا کرده اند. هنرمندان صنایعدستی با فرمها، رنگها و شمایل، در واقع پنجرههایی را به سوی «احساسات» و «اندیشه» یک قوم و ملت باز میکنند. از این رو، میتوان صنایعدستی را هویت منقول یک قوم و ملت دانست که بدون آنها هویت ما ناقص خواهد بود.

ما امروزه در عصر صنایع «خاق» و «فرهنگـــی» زندگـــی میکنیـــم و صنایعدســـ­تی هم از ویژگی خاقیت و کدگذاریهــ­ـای فرهنگـــی برخوردار اســـت. اهالـــی صنایعدســـ­تی بـــا هزینههـــا­ی بســـیار پاییـــن «هویت» و «زیباییشناس­ی» فرهنگ ما را منتقل میکنند. این صنایع، صنایعی مردمی اســـت و به تعبیری، «زیباییشناس­ـــی فولکلـــور» در آنهـــا کدگـــذاری شـــده اســـت که اتفاقـــاً در دنیای امـــروز، به زیباییشناس­ـــی مردمـــی و فولکلـــور توجـــه ویژهای میشـــود و گویی مردم از زیباییشناس­ـــیهای پیچیـــده و تکلفزا خســـته شـــدهاند و میکوشند تا بـــه ســـمت زیباییشناس­ـــی بومی، روان، ســـلیس و مردمی حرکت کنند. بـــه تعبیـــری، صنایعدســـ­تی، هنـــری دموکراتیزه شـــده و برخاسته از تجربه زیسته مردم است.

نســـل امروز، نســـل جســـتوجوگ­ر است و با صنایعدســـ­تی بیش از نسل گذشـــته ارتباط برقـــرار میکند، فقط مشـــکل ما ایـــن اســـت که این نســـل تشویق نمیشـــود. به نظر میرسد که رمانها، ســـینما، اشعار ...و چندان به انعکاس صنایعدستی التفات ندارند. مـــا باید در حـــوزه گفتمانســـ­ازی هنر بومیمان بیش از این ســـرمایهگ­ذاری کنیم.

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran