Iran Newspaper

رواج پوتینیسم در سطح جهان

- برت استیفنر مترجم: وصال روحانی

چیزهــای زیــادی تحت عنوان تضمیــن صددرصد در دنیای سیاســت وجود نــدارد امــا یکی از این مــوارد معدود را در روســیه جســتوجو کنیــد؛ آنجا که والدیمیر پوتین حکم میراند. پوتین این روزها روی «دور» افتاده است و بهتر بگوییم ایدهها و نوع برخورد وی و آنچه «پوتینیسم» خوانده میشود، در حال جا افتادن هرچه بیشتر در سطح اروپا و حتی جهان است. ســازمان موســوم بــه «اتحادیــه شــمالی» که ضــد مهاجران اســت و نهضت پرطرفــدار 5« ســتاره»، گرایــش آشــکاری به رئیــس جمهوری روســیه دارند. صدراعظــم جــوان اتریــش که سباســتین کــورز نــام دارد، به لطــف ائتالف با حــزب دســت راســت افراطــی «آزادی» کــه در ســال 2016 با حزب «روســیه متحــد» متعلق بــه پوتین پیمان همکاری بســت، به اداره امور در این کشــور مشــغول اســت و براســاس ایــن تفاهمنامــ­ه، دو ســو هیأتهایــی را به خاک یکدیگــر فرســتاده و به تبادل ایدههــا و تجربیــات میپردازنــ­د. انتخابات ماه سپتامبر (شهریور) آلمان هم جای پای احزاب «چپ افراطی» و دستراستی «آلترناتیــ­و بــرای آلمان» را که هــر دو با محافل مرتبط بــا پوتین میانه خوبی دارند، محکمتر و عمیقتر کرد. فهرســت پوتینیها هنوز کامل نشــده اســت؛ در یونان دولت الکســیس ســیپراس که از 2015 ســر کار اســت و دســت چپی به حســاب میآید، با دولت مرکزی مســکو میانه خوبی دارد، در مجارســتان دولت دست راستی ویکتور اوربان هم با پوتین داد و ستد میکند و در فرانسه هــم هرچند مارین لوپن افراطی و روسگرا به ســال 2017 به امانوئل مکرون باخت اما دوم شدنش در انتخابات معانی بسیاری میداد و محصول آرایی بیشمار از جانب مردم بود. ■ نوعی برد برای روسها حتی در بریتانیا هم میتوان پوتینیســم مورد بحث را رصد و شناســایی کرد؛ در ســال 2015 جرمی کوربین در شــرایطی در حزب کارگر این کشور به قدرت رسید که همیشه از سیاستهای روسیه تأسی جسته و ناتو را عاملی خطرساز برای صلح جهانی خوانده اســت. از همین منظر حتی تأیید و شــروع اجرای برگزیت (جدایی بریتانیا) از اتحادیه اروپا نوعی برد برای روسها اســت، زیرا بریتانیا را از غرب اروپا خواه ناخواه دور کرده و به سمت سوسیالیستی خواهد کشــاند که به سرکردگی دولت مسکو در شــرق اروپا ریشه دوانده و اضمحالل کمونیسم در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 هم آن را زایل نکرده است. ■ آنها که دست دوستی ندادند مخالفان پوتین به مواردی اشــاره میکنند که دولت مســکو در حمایت از وی افــرادی را از صحنه خارج کرده اســت که دســت دوســتی به وی نــداده بودند و یکــی از بارزتریــن مثالهای آنان مرتبط با آناپولیتا کوفســکایا اســت که یک روزنامهنگا­ر مستقل و منتقد کرملین بود و در روز 7 اکتبر 2006 به قتل رسید و اینکــه چنــان روزی از قضا ســالروز تولــد پوتین هم هســت، از دید مخالفان اهــل طعنــه وی البد فقط تصادفی و از ســر قضا و قدر اســت. در همه حال و با هر نگاهی کرملین در دوره پوتین توانســته است با قدرتنمایی کامل مقابل امواجی بایســتد که با دولت مســکو ســر ناســازگار­ی داشــتهاند. نحوه برخورد کرملین با انگلیسیها از وقتی ترزا می نخستوزیر بریتانیا طی سخنانش در پارلمان این کشــور اتهاماتی آشــکار را بهدلیل مسمومیت سرگئی اسکریپال، جاســوس ســابق روس و دخترش متوجه روسها کرد، بخوبی نشانگر چنان رویکرد و تقابل قدرتمندانه با رقبای سیاســی اســت، تــو گویی کرملین اصرار دارد کــه به طــرف بریتانیایی بگوید: «خودت را خســته نکن، تو ضعیفی و ما قدرتمند». ■ حضوری موفق در نقاط بحرانخیز دعوای روسیه با بریتانیا سبب شد طرف انگلیسی کمترین فرستاده و نماینده ارشــد سیاســی را در مسابقات جام جهانی فوتبال امســال که در خاک روسیه برگزار شــد، داشــته باشــد ولی حتی همیاری ســایر دولتهای مطرح اروپای غربی شــامل فرانسه و آلمان و پیوســتن صوری امریکا به آنها در زمینه لزوم حس مســئولیتط­لبی روسها در قبال صلح جهانــی، کرملین را به جهاتی ســوق نداده اســت که مخالفانش به آن امید بســته بودند و پوتین در ســوریه و عراق و ســایر نقــاط بحرانخیز خاورمیانه هم کارهــای دلخواهش را انجام داده و دائماً در حال یارگیری بوده اســت. بدتر از همه اینکه اروپا حتی قدرت یــا تمایــل انجام یک نوع حرکــت تحریمی تأثیرگذار را روی روسها نداشــته اســت و حتــی مجازاتهــا­ی اقتصادی اعالم شــده توســط امریکاییها که در دوره باراک اوباما مطرح و ظاهراً اجرا شد، توسط جانشین وی دونالد ترامپ سســت شــده و این بدون تأثیرپذیری از این فرضیه و احتمال قوی اســت که دولت روسیه و برخی نزدیکان پوتین تا چه حد در پیروزی ترامپ در انتخابات 23 ماه پیش کاخ سفید نقش و دست داشتهاند. اروپاییهای غربی بسیار امیدوار بودند ترامپ در تقابل با پوتین بسیار جدیتر باشــد امــا او به هر دلیل قابــل درک یا غیرعقالیی قصــد تضعیف کرملین را نداشــته و فقط گاهی در حرفهایش نشانههای روسیستیزی ظاهری حس شــده اســت و این امر اصوالً دغدغه ترامپ و مسألهای مهم برای وی نیست. مورد توجهترین مسأله برای ترامپ در دوره زمامداریاش پیشتاز جلوه دادن امریکا در مناسباتش با اروپای غربی بوده و او وقت و صرافت این را ندارد که با اروپای شرقیها و بویژه روسیه در بیفتد و عایدی چنین تقابلی را بسیار کمتر از ضررهای آن میداند. ■ تفحصبینتیج­ه شــاید بزرگتریــن دغدغه اروپای غربــی در تقابلهای ناتمــام و نافرجامش با روســیه، درک نکــردن اقدامات رقیب و غیرقابل پیشبینــی بودن حرکات پنهانــی روسهــا در صحنــه سیاســت اروپــا باشــد. هک شــدن سیســتمهای اطالعاتی و رایانهای مرکزی در برلین و لندن و پاریس و رم نیز اسباب نگرانی ســران دولتهایشان نیســت و اگر احزاب متمایل به روسیه در انتخابات آنها پیشتازی کنند، باز هم واقعهای ریشهدار شکل نگرفته و مهمترین خطر، آگاه شدن روسها از جزئیات کارهای اداری و چرخههای اجرایی در اروپای غربی از طرقــی اســت که ســران دولتهای غربی هرچه بیشــتر دربــاره آن تفحص میکنند، کمتر از چگونگی آن سردرمیآورن­د. دلیل اصلیتری که ســبب شــده روشهای حکومتی پوتین برای سایرین هم اغواکننده باشــد و وی را مورد تقلید خویش قرار بدهند، چگونگی وارد شــدن او به امور حســاس مختلف از دریچه قدرت و برخــورد آمرانه و مقتدرانه او با مسائل مختلف است. برخی روشهای او آشکار و قابل تشخیص و براساس نص قانون است اما آنهایی که هراسآفرینا­ند به مواردی مربوط میشود که وی در خفا و به شکلی که فقط طرف سیاسی و رقیب حزبیاش میفهمد او را از صحنه خارج میکند. پوتین به نوعی از کارایی سیاسی مجهز است که شاید محصول ســرکوب مطلق رقبایش نباشــد اما بیارتباط با راههای خطرناک و پشــتپردها­ی نیســت که ســایر تشــنگان قدرت در دیگر نقاط جهان آن را در آیین کاری خویش قرار میدهند. ■ از کجا تا به کجا اینهــا را قیاس کنید با رفتارهای سرشــار از تردید ســایر ســران اروپــا در ‪15 01،‬ ســال گذشــته تا پی ببرید چرا پوتینیســمًبدون اینکه دیگران تأییدکننده یک کمونیســم اضمحاللیاف­ته باشــند، دائما بیشــتر وارد روشهای سیاسیشان میشــود و چگونه رفتار دولت مســکو بخشهایی از مانیفست سایر دولتها را از خویش متأثر میسازد. دیوید کامرون، ماتئو رنزی، نیکوال سارکوزی و ژان کلود یونکر همگی از نداشتن یک نظم و ترتیب پوتینی در کارهای خود آسیب اساسی دیدند و حتی آنگال مرکل «قدرقدرت» بارها کوشیده است از استیال و اقتداری در کارش بهره گیرد که نخستین نشانه شناسایی پوتین است.

منبع: ‪New York Times‬

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran