روزنههای «امید» بسته نیست
«ایران » با مشارکت صاحبنظران و فعاالن سیاسی موضوع سرمایه اجتماعی دولت و حاکمیت را ارزیابی می کند
اختیار یا قدرت عالیه یکپارچه دولت برای وضــع و اعمــال قوانیــن در ســرزمینهای تحت صالحیت خود یا «نظام» به معنای دســتگاه سیاســی یــا «دولــت» بــه معنای کنشگر اصلی صحنه بینالمللی که دارای جمعیتدائم،قلمرومشخصوحکومت برخــوردار از حاکمیــت اســت و در روابــط بینالمللی،حقوقیمعیندارد. ایــن مالحظــات و تعاریف متعــدد که هر کــدام بــار معنایی متفــاوت و ویژه خــود را دارد، طرح تحلیلهایی درباره رابطه مردم بــا دولــت یــا رابطه مــردم و حکومــت را با حساســیت و خویشتنداری بیشتری همراه میکند؛بویــژه زمانــی کــه بحــث تعمیــم دادن نیز پیش میآید. نمونه روشــن آن را میتوان در جریان تبلیغات انتخاباتی دید. زمانی که دو یا دهها کاندیدا هر کدام از زبان «مردم»سخنمیگویند. البته که نمیتوان منکر شــد ممکن اســت بخشــی از جامعه هــم رأی یا هم نظر یک کاندیدا باشــند، اما قطعاً تعمیم آن رأی و نظر به اکثریت مردم، پیش از آنکه مقرون بــه واقعیت باشــد، یــک ترفنــد تبلیغاتی اســت؛ هر چند که قطعاً یــک طرف یا یک گــروه، شــمار بیشــتری از مــردم یــا همــان «اکثریت»رانمایندگیمیکنند. نمونه منفی و متأخر این ترفند، در جریان اعتراضهــای دی مــاه گذشــته از ســوی برخــی کانالهــای تلگرامی دیده میشــد کــه گاه کوچه یا خیابانی را نشــان میدادند و مدعــی عصیــان و ناامنی در یک شــهر و حتــی کل کشــور میشــدند. رویههایــی که در ماههــای گذشــته نه تنها از ســوی برخی خبرگزاریهــای بینالمللی بلکه از ســوی برخی دولتها دنبال شد. بــا ایــن همــه نمیتــوان چشــم خــود را روی رویدادهــای یــک ســال گذشــته بســت؛ اعتراضهایــی پراکنــده، گاه صنفــی و گاه غیر صنفیوکور.همچنیناعتصابهاییپراکندهتر که بــزرگ ترینش اعتــراض کامیونــداران بود. اعتراضهایی که هم پیام داشــت و هم پیامد. بازگشــت بخشــی از تحریمهــا و عــدم ثبــات اقتصادی و احساس ناامنی نیز واقعیتهایی اســت که نمیتوان از نظر دور داشت، اما آیا از مجموع اینها میشــد به این نتیجه رسید که یک سیســتم در حال فروپاشــی است یا مردم چنان دچــار ناامیدی و بیاعتمــادی به دولت و حکومــت و حاکمیت هســتند کــه دیگر هیچ تدبیریکارگرنیست؟ پاســخ به ایــن ســؤال، قطعاً منفی اســت. نــه تنهــا ایــران بلکــه هیــچ کشــوری کــه از حداقــل اســتانداردهای دموکراســی و توســعه برخــوردار اســت، بــا اعتراضها و اعتصابهــای پراکنــده دچــار اضمحــالل نمیشــود امــا در عیــن حــال ناامیــدی و نارضایتــی فزاینــده بویــژه آنکــه براحتــی تسری مییابند، مؤلفههایی نیستند که هر حکومتی براحتی از کنار آن بگذرد. حال چه این نارضایتی واقعی باشد یا سطحی یا القا شده یا اغراق شده. شــاید بــر همیــن اســاس اســت کــه رئیسجمهــوری ســنتی تــازه بنــا نهــاده و ضمن دعوت از جامعه شناسان و نخبگان اینعرصه،دستیاریبهسویرسانههایی دراز کــرده کــه معتقــد اســت میتوانــد در جنگ رســانهای جدید که به موازات جنگ اقتصادی، سرمایههای اجتماعی را هدف گرفته است به یاری دولت، حکومت و البته مردم،بشتابند.
نه تنها ایران بلکه هیچ کشوری که از حداقل استانداردهای دموکراسی و توسعه برخوردار است، با اعتراضها و اعتصابهای پراکنده دچار اضمحالل نمیشود اما در عین حال ناامیدی و نارضایتی فزاینده بویژه آنکه براحتی تسری مییابند، مؤلفههایی نیستند که هر حکومتی براحتی از کنار آن بگذرد. حال چه این نارضایتی واقعی باشد یا سطحی یا القا شده یا اغراق شده