محدودکردنخالقیتهادربازارداغکپ یبرداری

اينکــه برنامــه نود در يک نظرســنجى کــه اخيراً انجام شــده در رتبه ســوم قرار گرفته، نشــاندهنده اشكالى است که در نظرسنجى وجود دارد. دليل آن هم اين اســت که اوالً اين نظرســنجى در زمانى انجام شــده کــه برنامــه نود تعطيل بــوده و ثانياً ايــن برنامه اخيراً بــا فراز و نشــيبهايى همراه بــود و حتى يكى دو نوبت پخش نشــد و طبيعتاً بخشى از مخاطبان خود را در آن سه هفته از دست داد؛ من معتقدم کــه اگــر بعد از پنج هفتــه از نيمفصل دوم ليگ برتــر، برنامه نود هر هفته پخش شود، قطعاً بار ديگر رتبه اول را به دست خواهد آورد.

نكتــه ديگــری در ايــن زمينــه ايــن اســت کــه تلويزيــون در مــورد برنامههای ورزشى خود يک تقسيمبندی انجام داده و انگار بنا دارد از چهرهسازی يک مقدار فاصله بگيرد. به هر حال به نظر من پايين آمدن رتبه تلويزيون در نظرســنجى به دليل عــدم تداوم پخش اين برنامــه بوده اســت. يكى از مشــكالت وًآســيبهايى کــه برنامههای تلويزيــون ما دارند، اين اســت که غالبــا کپىبرداری هســتند. همين اآلن ما شاهد پخش برنامههای کپىبرداریشده زيادی در تلويزيون هســتيم. مثــل همين برنامــهای که در نظرســنجى اخير رتبــه اول را کســب کرد. البته من اين برنامه را نمىبينم چون وقتى ديدم تا اين اندازه کپىبرداری است و تمام اتكايش بر يک چهره سينمايى است و از اين طريق ســعى در ســرگرم کــردن ِصرف بيننــده دارد، تمايلى بــرای ديدنش پيــدا نكردم. از اين دســت کپىبرداریها در تلويزيون زياد اســت. برنامه «دورهمــى» هم کپى از يک برنامــه خارجى بود؛ «خندوانــه» هم به نوعى کپى اســت؛ اين، آفتى اســت کــه تلويزيون به آن دچار اســت و نشــان مىدهد که ما فضای اين رســانه را بايد به سمت برنامههای بومى ببريم.

خيلى از مردم ما اين شبها با رغبت سريال تلويزيونى امريكايى «خانه کوچک» را تماشــا مىکنند. ايــن واقعاً مرا به فكر فرو مىبرد. من کودک بودم که اين ســريال پخش مىشــد و مىديديم. بزرگتر شــدم باز پخش شــد و باز ديديم. اآلن هم که پخش مىشــود، هنوز بيننــده دارد و ايــن نكته مهمى اســت که يک برنامه بعد از گذشــته حــدود پنج دهه همچنان در کشــور مــا بيننده دارد. چــرا؟ چون هم جنبه آموزشــى دارد، هم جذاب و ســرگرمکننده است، هم فرهنگى اســت ...و چــرا تلويزيــون مــا نتوانســته چنيــن برنامههايــى بــا ايــن جذابيتها بسازد؟ اين بيش از هر چيز ضرورت تجديدنظر تلويزيون در سياســتگذاریها و روشهايــش را يــادآوری مىکنــد. بســياری از انديشــمندان و منتقــدان حــوزه ارتباطــات از جمله «نيل پســتمن» معتقدند که تلويزيون امروزه در بسياری از کشورها دارد سطح سليقه مــردم را پايين مىآورد. من هم معتقدم که برنامههای کپىبرداری شده تلويزيون ما دارد سطح سليقه مخاطب ايرانى را پايين مىآورد و فقط به دنبال ســرگرم کردن اوســت. در حالى که وظيفه تلويزيون فقط ســرگرم کردن مخاطب نيســت و در کنار سرگرمى بايد آموزش بدهد و فرهنگسازی، متقاعدسازی و آگاهسازی کند.