Iran Newspaper

وقتی پنبه از ینگی دنیا آمد

- فرزانه ابراهیمزاد­ه خبرنگار

«در خصوص پنبه ینگی دنیا که تخم او را به حسبالحکم امنای دولت علیه به دارالخالفه طهران به جهت کاشـــتن آوردهاند و تفضیل طور کاشـــتن آن را در روزنامه گذشته نوشته شده حسبالحکم این تخم در میان چند نفر از امرا و اعیان و صاحبان امالک دارالخالفه طهران و اطراف تقســـیم شـــد و از آنکه تقســـیم کردن تخم پنبه مزبور در دست مباشر روزنامه بوده خواهش میکند که هرکس که این پنبه را میکارد درست محافظت نمایند که معلوم شود در کـــدام خاک خـــوب بهعمل میآید و آب هوای کدام زمین بهتر و به آســـایش میکند.» این خبر که ظاهراً به خواســـت همین مباشـــر روزنامه بعد از اخبار شـــاهی در شـــماره 68 روزنامـــه وقایعاتفاق­یه که به تاریخ ماه رجـــب 1268 قمری برابر با 03اردیبهشت 1231 شمسی منتشر شده است خبر از واردات آزمایشی بذر یکی از محصوالت مهم کشـــاورزی در زمان ناصرالدینش­ـــاه قاجار دارد. اتفاقی که حداقل براساس اسنادی که در دسترس است تا آن زمان سابقه زیادی نداشت. این پنبه که براساس نوشته همین شماره توسط فردی امریکایی در آذربایجان برای نخستین بار کشت شـــده، پیش از این یک بار نتیجه خوبی در زمینهای شمال غرب ایران داشـــته است. نکته قابل توجه اینکه خبر به گزارش دیگری که نه در روزنامه قبلی که در چند شـــماره پیشـــتر درباره کیفیت و درخشندگی پنبه ینگی دنیا یا پنبه امریکایی گزارشـــی مبسوط نوشته است که بخشی از آن را در همین شماره روزنامه هم میتوانیم بخوانیم. نویسنده ضمن بر شمردن برخی خصوصیتهای این پنبه نوشـــته است: «در ینگی دنیای شمالی که این قدر از این پنبه میکارند درختش چند ســـال میماند. اما هنوز معلوم نیست که در والیت ایران نیز آن طور بماند یا نه. گویا در بعضی از ممالک محروســـه ایران مانند ینگی دنیای شمالی بماند و درخت شود. مستر استاکین که پارسال این پنبه را در اورمی آذربایجان کاشته و خوب به عمل آورده است. ننوشته که درخت آن مانده یاددرآورده­اند و دور نیســـت که آنچه در اورمی کاشـــته شـــده طاقت ســـرمای آذربایجان را نیاورده و اما در گرمسیر عربستان و فارس و غیره ظاهر این است که خوب بماند و تا چند سال بار دهد.» البته بهنظر میرســـد که نویســـنده این خبر نمیدانسته که پنبه درختی ندارد کـــه بماند و بهصورت بوته به عمل میآمده اســـت. اما اینکه سرنوشـــت این بذرهایـــی که به دســـت امـــرا و زمینداران داده شـــد معلوم نیســـت. هرچند میدانیـــم در همان زمان هم بهترین پنبه ایران در گرگان و حوالی آن کشـــت میشد. خبر اول این شـــماره اما خبر توقف و تفرج شاه جوان آن روزگار در باغ اللهزار اســـت. باغی که در اردیبهشـــ­ت ماه که فصل رویش الله است بسیار زیبا بوده است. البته این خبر نشان میدهد که هرچند ناصرالدینش­اه که در این زمان بیســـت و دو سه ساله بود و هنوز ســـودای فرنگ رفتن به سرش نزده بود تا به عشق شـــانزهلی­زه و کاخ تویلری پاریس باغ الله باالی ارگ سلطنتی و خیابان کناری آن را بســـازد برای تفریح به اللهزار میرفته است. باغی که روزگاری نه خیلـــی دورتر از این تاریخ خیابان فرنگی مآب پایتخت میشـــود و حاال از آن همه شکوه تنها ویرانه سینماهایش مانده است. از اخبار حادثهای این شماره از روزنامه اما خبر جالبی از گم شدن پنجاه و سه اشـــرفی کربالیی حیدر عالف اســـت. ماجرا از این قرار بود که این کربالیی این اشـــرفیها را در کیسه کرده و به همســـرش میدهد. همسرش هم آن را روی نانهـــای تازه میگذارد. پســـر چهار ســـاله آنها به هوای نان خوردن کیســـه را برداشـــته و به کوچه میرود. بعد از ساعتی مادر متوجه نبودن پولها میشود چادر به ســـر به کوچه میرود تا از شـــوهرش بپرســـد آیا او پولها را برداشته یا نه: «طفل خود را در کوچه دیده اســـت که کیسه پول در دستش هست و بازی میکند. کیســـه را گرفته به خانه میآورد و شمرده است درست بوده و عیب و نقصی نکرده و کسی در کوچه و محله جرأت نکرده پول را از آن طفل بگیرد.» خبر قابل خواندن دیگر در این شـــماره خبری درباره عکاسی است که از گازت یا روزنامههای فرنگی ترجمه شـــده است: «چند سال پیش از این شخصی در مملکت فرانسه طرح گرفتن شکل اختراع کرده بود که عکس هرکس و هر جا را که بخواهید بگیرد و در تخته صاف و نقره میگیرد که به عینها شکل شخص یا هر چیزی را که بخواهد در آن نقش میبندد و این کار متداول شد و چندین استاد این کار به مملکت ایران آمدند و حال در این دولت علیه هستند.» اما خبر تازه درباره عکاســـی این بود که در ایـــن زمان عکسهایی در انگلیس گرفته میشـــد که برجســـته اســـت مثل اینکه روی ســـنگ نقش بسته باشند. این تصاویر آن قدر جذاب اســـت که پادشاه انگلســـتا­ن و تزار روس و سلطان عثمانی خواستار داشتن نسخههایی از آن بودند.

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran