Iran Newspaper

اتهام زنی در عرصه هنر فضیلت نیست

- سیدمجتبیحس­ینی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی

هنر در فرآينــد اجتماعى امروز با اتکا بر رســالت شــهروندی و نظام تحول خواهى و رويکرد مردم محوری خود، از ســازمان و ســاختاری اقتصــادی و معیشــت آفريــن برخوردار اســت كه جمعیــت متکثــر پیوســته و وابســته بــه ايــن نهــاد، متأثــر از درآمدزايــ­ى و گــردش ســرمايهای آن هســتند. قاعدتــاً اين نهــاد نیز همچــون ديگر نهادهــای ذيل حمايــت دولت، زنده به اعتبارات بودجهای اســت. تصدی تولیــت اين حــوزه بهعنوان مأموريت اصلــى وزارت فرهنگ و ارشــاد اســامى در قانون تعريف و تبیین شــده و پرواضح است كه بنا به پیوستهای مأموريتى ديگر نهادها كه خود را دخیــل در اين تکلیف مىدانند و به همین دلیل از اعتبارات مشابهى برخوردارند، بخشى از امکان اعتباری و توان دولت، در اختیــار رويکردهــا­ی مــوازی قــرار مىگیرد و رشــد بىرويه دســت انــدركارا­ن غیرمتخصص اين حوزه كه بــا وجود اباغ مؤكــد شــورای عالى انقــاب فرهنگــى، در تصــدی و تولیت اختصاصى هنر كه به وزارت فرهنگ و ارشــاد اسامى واگذار شــده است، اسباب پريشــان احوالى مديريت هنر را رقم زده اســت. توزيــع اعتبارات و ســهم خواهــى روزافــزون متولیان غیرموظف، باعث شده است كه مديريت موظف هنر نتواند در چنین احوالى نقش خود را بدرستى ايفا نمايد و ناخواسته ضعف و كسالتى در رويکردهای آموزشى، تولیدی و نظارتى پديدار شــود كه آســیبهای آن صرفاً متوجه وزارت فرهنگ و ارشــاد اســامى مىشود. قابل پذيرش نیســت كه در سهم خواهــى اعتبــاری نهادهای مســئول و غیرمســئول، فرض بر مشاركت باشد اما در چرخه پاسخگويى و مطالباتى همچون اشــتغال هنرمندان و معیشــت جمعیت اين حــوزه، وزارت متبوع متهم و در بســیار وقتها مجرم تلقى شــود. امکانات محــدود و بضاعت قلیل ايــن وزارتخانه در مقابل جمعیت روزافزون هنر، فارغالتحصی­ان دانشــکدهه­ا، آموزشــگاه­ها و مؤسسات نامنطبق با سیاستهای فرهنگى كشور، همخوانى ندارد و توقع ســاماندهى و حمايت و نظارت از يک ســازمان كــه در توزيــع و تخصیــص اعتبــارات ســهمى مشــابه و گاه كمتر دارد، معقول و مشــروع نیســت. چه كسى بايد در برابر نظامهای آموزشى ناكارآمد و صدور مجوزها و گواهینامهه­ای هنری كه توسط سازمانهای غیرتخصصى و نامکلف صورت مىگیرد، بازخواســت شــود؟ ســازمانها­يى كه به ناگزير و به منظور دخیل دانســتن خــود، رويدادهای متعــددی را ايجاد مىكنند كه صرفاً منتج به بودجه خواری و هدررفت اعتبارات مىگــردد. اين روند مقصدی جز تضعیف مرجعیت وزارت فرهنــگ و ارشــاد اســامى نــدارد و تولیدات غیراســتان­دارد و ســلیقهای و روزمــره چنین فرآيندی، قطعاً منجر به ســقوط ســايق مخاطبان و ذبح كنشــگری حرفهای جامعه حقیقى هنر خواهد شد. اين بلیه نهادينه شده اكنون بهعنوان بحرانى در ســاختار هنر ملموس اســت و با يک حســاب سرانگشتى مىتــوان مصیبــت هزينه ســازیهای با اثــر در اين عرصه و ســرگردانى­های تولیتى را كه مانــع از تحقق نظام غیردولتى هنــر و ســرمايه آفرينــى در چرخــه اقتصــاد هنــر مىگــردد، متوجه شــد. امر معقولى اســت اگر شــرايط اقتصادی پیش رو را بهانــه كنیم و در تجمیع دســتگاهها­ی موازی و برچیدن رديفهــای اعتبــاری نهادهــای غیرمســئول تأكید كنیــم و با ترســیم دورنمای اين وضعیت، به نجات كشتى تاطم زده هنر و هنرمندان همت گماريم. پر واضح است كه كاروان هنر به متاع تولیــدات حرفهای و دســت آفرينهای پرمخاطب، ســربلند خواهد شــد و در كوتــاه زمانى مىتوان شــاهد تغییر سیاســتهای حمايتى و آوردههــای اقتصادی قابل توجه در اين حوزه شــد. اين اندوه همواره با ما هست و خواهد بود كه آنچه در سیاســتهای انقباضى مالى و فروهشــت درآمدی مردم از ســبد هزينههای خانوارها به ناگزير حذف مىگردد، هنر اســت و اين حذف، زمینه را برای سوءاستفاده­های رانتى و تشويش بازار مالى هنر و تقلیل معیشت هنرمندان فراهم مىكند و ناگهان داللهای هنری و كاســبان بىدرک و دردی كــه صرفــاً منفعت خــود را بــا مصــادره يک ســويه تولیدات هنری و كاالهای فرهنگى گره مىزنند ظهور مىكنند. تقلیل ارج و قرب هنرمندان بواســطه مديريت اقتصادی اين حوزه توســط ناواردان و ســودجويان نخســتین ابتای امر است كه بــه آن ابتائــات ديگری همچــون اولويت گیشــه، اختال در ارزش بخشىهای مبتنى بر منافع پیوست مىشود. فرصت بهنگامى اســت كه وزارت فرهنگ و ارشــاد اسامى به مثابه تفــرد نهادهايــى همچــون ســازمان نظــام پزشــکى، نظــام مهندســى ...و منحصــراً متولى ايــن حوزه يــا حداقل مرجع مديريت هنر اين جريان شود و سیاستهای خود را بر مبنای نیازمندیهـ­ـا و ضرورتهــای اجتماعــى تدوين نمايــد. اين خواسته در شرايطى است كه بسیاری از رويدادهای فرهنگى -هنــری كــه آبروی نظــام فرهنگــى و ســاختار هنری كشــور، نــام گرفتهانــد در ناهمواریهـ­ـای بودجــه و تخصیصهــای نامتوازنــ­ى كه آن هم نســیه وار محقق مىگردند محتضرند. چگونه مىتوان در چنین شــرايطى، قضاوتهای هدفمند و بیمارگونها­ی را كه با جهل به تهى بودن خزانه اعتباری هنر، به ناســزاگوي­ى و اتهام زنى و غائلهســاز­ی سرگرمند فضیلت دانســت؟ مجال مغتنمى اســت كه با آمايــش منصفانهای كــه متأثر از دســته بندیهــا و گرايشهای گروهــى و حزبى و جناحى نباشــد به دشــواری رسالت تولیت هنر و قبول داليل تأخیــر در تحقق آرمانها و اهــداف، ايمان بیاوريم و فرصت آفرين حوزه هنر شويم.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran