جشنوارهای نوپا و در مسیر بلوغ
یازدهمین دوره جشنواره تجسمی فجر همچنان در حال برگزاری است
این روزها در گرماگرم برگزاری جشنواره تجســمی فجــر هســتیم؛ هرچنــد ایــن جشــنواره تحتالشــعاع جشــنوارههای فیلم و تئاتر فجر واقع شده و تا حدودی در حاشــیه قرار گرفته اســت. جشــنواره تجســمی فجر امســال یازدهمین ســال خود را پشــت سر میگذارد؛ جشنوارهای کــه از هشــتم بهمن مــاه آغاز شــده و تا ۵1 اســفند مــاه بهکار خــود ادامه خواهد داد. آنچه از ابتدای این جشنواره تاکنون نظــر اهالــی و منتقــدان این حــوزه را به خــود جلب کرده و در این بین رســانهها نیــز منتقــد آن بودهانــد، بالتکلیفی این جشــنواره اســت. جشــنوارهای کــه هنوز نتوانسته مثل سایر جشــنوارههای دیگر دنیا ســاز و کار مشــخصی داشــته باشد. کارشناســان در ایــن رابطــه بیینالهای بینالمللــی و ازجملــه ونیــز را مثــال میزنند که فضایی بــرای ارائه ایدههای ساختارشــکن و آثار نو هنرمندان اســت و از این منظر، تکلیفش کامالً مشخص است. از طرفی حراجی ها و گالریها هم تکلیفشان روشن اســت و جایی هستند بــرای فــروش آثار هنــری؛ اما جشــنواره تجســمی فجر چه مأموریتی دارد؟ هم فضایی اســت برای ارائه ایده هنرمندان و هم محلی اســت برای فــروش آثار. از ایــن هــم که بگذریــم بعد از گذشــت 11 سال از برگزاری این جشنواره، اهالیاش معتقدندکههمچناننوپاست! ■ اگر خانه تجســمی داشتیم، وضعیت بهتریداشتیم «ما پیش از انقالب 5 بیینال داشــتیم. اما بعد از انقالب همه آنها منتفی شدند و دوباره از صفر شــروع کردیم. آن هم با قوانین متفاوت و به گونهای دیگر و البته در ســطوحی پایین تر. انگار در مملکتی برگزار میشود که هرگز بیینالی نداشته. نوع نقاشیها بازاری بود و اصالً شباهتی به آثار حاضر در یک جشنواره نداشتند؛ بتدریج کمی یاد گرفتیم، البته آن هم با گسست و نه بهطور مداوم.» اینها را فرح اصولی نقاش معاصر- کــه خود نیز در چند جشنواره مطرح بینالمللی داوری کرده است - میگوید. اصولــی میگویــد: «بیینال و جشــنواره معیارش متفاوت است. نباید جشنواره وارد حــوزه خریــد و فــروش شــود. ایــن کار را حراجیهــا و گالریهــا انجــام میدهنــد. وظیفــه جشــنوارهها معرفی هنرمنــدان پیشکســوت و همچنیــن کشــف اســتعدادهای نوظهــور اســت؛ چون جشنواره فضایی است برای اینکه هنرمندان جوان و آوانگارد دیده شــوند. بهتر اســت نگاهمان را به ماجرا عوض کنیم.» او ادامه میدهد:«جشنواره سینما و تئاتر چندین ســال اســت که بــه طور مــداوم برگزار میشــود اما جشــنواره تجســمی تقریبــاً بعــد از ســه دهه پــس از پیروزی انقالب و 11 سال است که برگزار میشود. هر دفعــه هــم سیاســتگذاریش عوض میشــود. ما جایی مثل خانه ســینما که تمام دست اندرکارانش را دربرمیگیرد، نداریــم. اگــر مــا هــم خانــه تجســمی داشــتیم و همه هنرمندان این حوزه در آن فعالیــت میکردند، مــا هم بیینال یا نمایشگاه ساالنه خود را بخوبی برگزار میکردیم.» اصولــی ادامــه میدهد:« لزومــی ندارد ایــن رویدادها صرفــاً دولتی باشــند. اگر بخش خصوصی هم در کنار اینها باشد، رقابت بیشتر هم میشود. برگزاری یک بیینال شــرایطی دارد. باید دبیرخانه و دبیر مســتقل داشــته باشــد و درباره آن پژوهش شود و با جشنوارههای دیگر دنیا در ارتباط باشد. سینمای ایران موقعیت خوبی در جهــان پیدا کــرده و اهالیاش فهمیدهاند که تک فیلمســاز هیچ وقت دیده نمیشود اما وقتی یک جریانی در ســینما رخ میدهد میگویند، سینمای ایــران خــوب اســت.امیدوارم این اتفاق برایتجسمیهمبیفتد.» او در ادامــه ســخنانش از افــرادی حرف میزنــد که بــه خاطــر داوریاش در یک رویــداد دولتی او را ســرزنش کردهاند. با این حــال او برای کشــف اســتعدادهای نوظهورداوریجشنوارهراپذیرفتهاست. او در ایــن باره میگوید:«من رویدادهای زیــادی را داوری کــردهام و هیــچ چیزی برایــم مهمتــر از این نیســت که نقشــی در کشــف اســتعدادهای جــوان داشــته باشــم. البته نباید منکر شــد که این تنها جشــنوارهای اســت کــه بودجه مناســب دارد اما باید این بودجه خرج هنرمندان خوب شــود. ۰8 درصد بخش تجسمی فجربایدانتخابیباشد.» ■ ضعف و بالتکلیفی به خاطر نوپا بودن جشنوارهاست برخی کارشناســان یکــی از ضعفهای مهــم جشــنواره تجســمی را قهــر هنرمنــدان این حوزه بر ســر مناقشــات سیاســی در دوران ریاســت جمهــوری نهم و دهم با وزارت فرهنگ میدانند. جمــال رحمتــی، کاریکاتوریســت، کــه تجربــه حضــور در جشــنواره متعــدد بینالمللــی را دارد، میگویــد: «آن
مقطعــی کــه جشــنواره تجســمی فجر کارش را آغــاز کــرد، همزمــان شــد بــا یک مقطع سیاســی در ایــران. در حوزه کارتونیســتها و کاریکاتوریســتها یک دودســتگی بــه وجــود آمــد و در شــروع جشــنواره فجــر عمده هنرمنــدان مهم و کارشــناس شــرکت نکردنــد. آن هــم بهدلیل آن فضای سیاسی بود. فضایی کــه هنرمندان بســیاری بــه خاطرش با وزارت فرهنــگ قهــر کردنــد و همیــن باعثشدبیشتربچههایشهرستانیدر جشنوارهشرکتکنندکهعمدتاًفعالیت نمایشگاهیداشتندتامطبوعاتی.» رحمتــی بــا اشــاره بــه انحصــاری بودن جشــنواره تجســمی در ســالهای اول تشــکیل آن، تصریــح کرد:«چند ســالی این جشنواره به شکلی ضعیف و نحیف برگزار شــد و این ناشــی از سیاســتهای غلــط و انحصاری بــود که در ســالهای آغازین جشنواره وجود داشت. اما با تیم جدیدی که اکنون آمده باید گفت، شکل
جدیدی را تجربه میکنیــم و انحصار از جشنواره گرفته شده و افراد جدیدی وارد این عرصه شــدهاند. این باعث شده آن دو دســتگی و انحصــار آغازین شکســته شــود و همه با هر نوع گرایش سیاســی و دستهبندی شرکت کردند. من معتقدم ایــن ضعــف و بالتکلیفی همچنــان به خاطر نوپا بودن این جشــنواره اســت که آرام آرام با مشارکت طیفهای عمومی تصحیحمیشود.» ■ ذات جشــنوارههای دنیــا متعلــق بــه هنرمندانومردماست امــا بهــرام کلهرنیــا، اســتاد دانشــگاه و گرافیســت، ساختار و تغییرات جشنواره تجســمی را متفــاوت ارزیابــی میکنــد و تحــوالت بنیانــی آن را امیدبخــش میدانــد:« در دوران جدیــد بــه ســبب توســعه مدنــی و گســترش کّمــی جمعیتها این اتفــاق درون اجتماعی بــه کارکردهــای دیگری نزدیک شــدند. در کشــورهای اروپایــی کوشــیدند
جشنوارههایشان ذات درون اجتماعی خــود را حفــظ کننــد؛ یعنــی متعلق به مــردم و اهــل فرهنــگ باقــی بمانــد و خــود برایــش تصمیــم بگیرنــد. ایــن تلقــی بســیار درســتی بــود. اعتراضها، انتقادهــا، تحــوالت زندگی و معیشــتی همــه در جشــنوارهها کشــف میشــوند. همــه منتظرند هر ســاله مثالً جشــنواره ونیز کی برگزار میشود و در مورد زندگی انســان چه داوری جدیدی را به نمایش میگذارد؟ جشنوارهها ارادههای انسانی راتحققمیبخشند.» او درادامــه تصریــح کرد:«جشــنواره فجر تجســمی با فاصلــه طوالنی بعد از انقــالب و با فاصله طوالنی از جشــنواره فیلــم فجــر توســط تعــدادی از مدیران دولتی بهوجود آمد. آن هم در شرایطی که انجمنهــا و هنرمندان مســتقل آثار گوناگون خود مثل تصویرسازی، نقاشی، خطاطــی ...و ســالها بــود که نتوانســته بودند بیینالهــای خود را برپــا کنند. از ســوی دیگــر هــم یکســری از هنرمندان در بدو امر بــا این حرکت قهر کردند و پا پیش نگذاشــتند و ما ســالهای طوالنی شاهد رنجش هنرمندان بودیم؛ هرچند این تنها فرصتی بود که میتوانســتند از آن اســتفاده کننــد. در نهایت جشــنواره تجســمی فجر به یک جشــنواره ناپخته بالغ نشده و آزمایشگر تبدیل شد.» کلهرنیــا در ادامــه افــزود: «جشــنواره چندیــن دوره بــا ایــن خصلــت کار کرد. سیاســتمداران دیدنــد جشــنواره نقص بزرگــی دارد. از چنــد نفــر از نقاشــان پیشــگام کار اجــاره کردنــد و بــه نمایش گذاشــتند و ایــن رفتــار درســتی نبــود. جشــنوارهای بــود که بــا جعــل و تظاهر میخواســت فضــا را ســاماندهی کنــد. دورهای طوالنی این سیســتم عمل کرد. من بهعنوان کسی که چندبار در کنار آنها بودم و کوشیدم این جشنواره را به سمت و سویی هدایت کنم که مطابق با سمت و ســوی هنرمندان و اهل فرهنگ باشــد این انتقاد را بــر آن وارد میدانم و تمام انتقاداتم براساس تاریخ است.» او افزود:«درحقیقت جشنواره بهصورت پیمانــکاری بــه افــرادی داده میشــد تا کارهایــی انجــام دهنــد. ایــن کار بســیار غلطــی اســت. جشــنواره بایــد ســازوکار مشــخصی داشــته باشــد، اما هــر وقت فصلــش میرســید چنــد نفــر جمــع میشــدند و کار میکردنــد کســی انتظار فجر را نمیکشــید، اما همگان در انتظار کن یا ونیز بودند. واقعیت این اســت که جشــنواره تجســمی فجر چندین ســال نتوانســت ارزش نقاشــی و خطاطــی و کاری گرافی ایرانی را درست شناسایی و معرفیکند.» او ادامه داد:«اما با وجود این، با تحوالتی کــه در دوره جدید در سیســتم مدیریتی وزارت فرهنگ رخ داده به نظر میرســد اراده وتمایالت جدیــدی به وجود آمده اســت. اگــر بتوانیم با ایــن تکنیک پیش برویم، جشنواره میتواند به یک میثاق فرهنگــی تبدیل شــود. آن چیــزی که ما نداریــم همیــن اســت. فجر بــا بهترین امکانــات و ســرمایهگذاری دولتــی کار کرد. نتیجه آن باید برای روزگار منفعتی داشتهباشد.بایدواقعیت،تولیدفرهنگ و هنر باشد. آنچه من در جلسات متعدد معاونت امورهنری شنیدم این است که وعده داده شــده که بیینال هنر ایران را راهانــدازی کننــد. مــا مشــارکت بزرگتر نیــاز داریم یعنــی فجر جایــگاه جهانی خود را به دســت بیاورد و کوشش کند تا با شــجاعت بگوییم فجر یک جشــنواره مدنی است و ما در کنار آن میایستیم.»