از کار این کارگردان غفلت نکنید
نگاهی به فیلمی با روایتی مدرن در دنیای معاصر
جف نیکولــــز کارگــــردان 40 ســــاله امریکایی این روزها مشــــغول ساخت ششــــمین فیلم خود در مقــــام کارگردان اســــت. فیلمســــازی که تــــا اینجا عالقه خود را به داســــتانهای روانشناسانه و به لوکیشــــنهای خلوت و شــــهرهای کوچــــکَبه ما نشان داده اســــت. به عالیق او باید مایکل شنون را هم اضافه کنیــــم، بازیگری که در هر 5 فیلمی که نیکولز تا این زمان ســــاخته، بازی کرده است. شــــنون چهرهای خشک و خشن دارد اما در فیلم پناه بگیر پدری مهربان اســــت، همسری وفادار و دلسوز است، مردی اســــت که برای خانوادهاش هــــر کاری انجام میدهد. اما مشــــکلی برایش به وجود آمده. احتمال ابتال به شیزوفرنی. داســــتان فیلم ســــریع شــــروع میشــــود و این را به عنوان یک نکته مثبت ذکر میکنم. در چند نمای ابتدایی کرتیس به آســــمان تیره و به ابرهای ســــیاه دوردســــت نگاه میکند. باران میگیرد. بارانی زرد و کثیف که نشــــان از خبری هراســــناک دارد. او باور دارد که طوفانی هولناک در راه اســــت. کابوسهای شــــبانهاش بــــر نگرانیهــــای او میافزایــــد. روابــــط خانوادگــــی، کاری و اجتماعــــیاش دچار مشــــکل میشــــود. او با طبیعت نمیتوانــــد مقابله کند اما میتواند برای دفــــاع و نجات خــــود و خانوادهاش کاری انجام دهد: ساخ ِت یک سرپناه. کرتیــــس بــــاور دارد کــــه واقعــــهای در پیش اســــت بنابرایــــن تالش میکند تا برای خانــــوادهاش کاری انجــــام دهد. مخاطــــب هم بــــا او همراه اســــت تا جایی که کرتیس پیش مادرش میرود و ما متوجه میشــــویم او از ســــالها پیــــش بــــه خاطــــر ابتال به شــــیزوفرنی تحت درمان است. مادر در 03سالگی دچار شــــده و کرتیس اکنون 35 ســــاله اســــت. این اطالعــــات بیشــــتر از آنکــــه باعث شــــک در ذهن کرتیس شــــود، مخاطب را به شــــک میانــــدازد که آیا کرتیس فقط یک روانپریش اســــت یا باور او به اتفاقی آخرالزمانی درســــت است؟ فیلم را خراب نمیکنم تا از این دو ساعت روایت ساده، بیادعا و بیآالیش لذت ببرید. تأثیری که نیکولز برای نــــگارش فیلمنامه از متون کهن و کتاب مقدس گرفته کامالً مشــــهود اســــت. شبیهترین داستان شــــاید نوح باشد. نجاتبخش بــــاور دارد، ایمــــان دارد و همیــــن بــــرای خــــودش دلیل محکمی اســــت تا مبارزه کنــــد. او میخواهد خانــــوادهاش را نجــــات دهــــد. موعظــــهای در کار نیســــت. رســــالت، حمایــــت از خانــــواده اســــت و متقابالً اگر خانواده بخواهند در امان باشند باید به نجاتبخش، به پدر، به همسر ایمان داشته باشند. کشتی نجات اما یک پناهگاه است، زی ِر زمین. فیلم بــــا بودجه 5 میلیــــون دالری در حالــــی که از جلوههــــای ویــــژه در حد نیــــاز و به دقت اســــتفاده کرده باعث جلب توجه منتقدان شــــد و توانســــت در جشنوارههای ســــاندنس و کن خوش بدرخشد. فیلمبــــرداری باوقــــار و بیآالیــــش، کیفیــــت اثر را در ســــطح باالیی نگه داشــــته اســــت. فیلمبردار از قاب عریض و عمــــق میدان در حــــد ادای دین به وسترنهای امریکاییهای به اندازهای که عظمت طبیعت را جلوه کند به حد کفایت اســــتفاده کرده. کارگــــردان هم دچار هیجان کاذب نشــــده اســــت. اطالعات را به اندازه و بموقع به مخاطب میدهد. اغــــراق و بزرگنمایی نمیکند. حس تعلیق را برای مخاطــــب به رخ نمیکشــــد. خالصه جــــف نیکولز چهــــرهای دوســــت داشــــتنی از خــــود به ما نشــــان میدهد. از آن کارگردانهایی که دوســــتداری کار بعــــدیاش را حتمــــاً ببینی. و توصیــــه میکنم کار بعدیاش را حتماً ببینید: .2012-دام اگر پناه بگیر باعث شد منتقدان به نیکولز توجه کنند، دستاورِد ماد، اقبال عمومی برای کارگردان جوان بود.