Iran Newspaper

فعالیتهای این جوان، جان حیوانات زیادی را نجات داد ببرها دیگر از میان حلقه آتش نمیپرند

- یگانه خدامی گزارشنویس

بچه که بودیم خیلیهایمان عاشق سیرک بودیم. با آن همه تصویرهای رنگارنگی که تلویزیون از پریدن شــیر از میان حلقه آتش، راه رفتن ببر روی دوپا و ژانگولر بازی فیل پخش میکرد و آن پوســترها و بنرهای هیجانانگیز، این همه عشــق و عالقه عجیب و غریب هم نبود. نه ما که خیلی از بزرگترها هم دوســت داشــتند بروند سیرک و همه این شــیرینکار­یهای حیوانات وحشــی را که در حالت عادی جرأت نداشتیم از چند فرسخیشــان رد شــویم، تماشــا کنند.بزرگتر که شــدیم دیگر کمکم دلمان برای همه آن حیوانــات ســوخت. حیواناتی که در جنــگل و محل زندگیشــان دبدبه و کبکهای داشــتند و حاال اسیر و مجبور شــده بودند برای خنداندن ما کارهایی را انجام دهند که در ذات و زندگیشــان نبود. این ناراحتی برای بیشــترمان در حد همان دلسوزی ماند امــا بعضیها تالش کردند بســاط این داســتان را جمع کننــد. میخواهم قصه تالش برای جمع کردن سیرکهای حیوانات را بنویسیم.

از زندهخواری تا شیرینکاری قصــه شــادی مــدرس و تالشــش بــرای جمعآوری ســیرکهایی که در آن حیوانات در شــرایط بد نگهداری میشدند و مجبور بودند کارهایی انجام دهند که ما بخندیم، از سال 92 شــروع شد. عالقه به محیطزیست که همیشه در حد عالقه مانده بود و به مرحله تالش برای تغییر در شرایط محیطزیســت­ی ایران نرسیده بــود ایــن دفعه به شــکل دیگری پیــش رفت. همه چیز هم از نگاه رسانهها به سیرک شروع شــد: «میدیدم تبلیغات زیادی برای ســیرک میشد و رســانهها تصاویر و تبلیغات آن را به عنوان فعالیت مثبت منتشــر میکردند انگار کــه کار خوبــی انجام میشــود. به این مســأله حساس شــده بودم و وقتی جســتوجو کردم متوجــه شــدم ســیرک حیوانــات در بســیاری از کشــورها ممنــوع شــده اســت. گفتــم وقتــی فرهنگ مــا آزار حیوانات را قبول نمیکند چرا در ایران این کار انجام نشود؟!»

البته کار به راحتی این ســؤالی که خواندید نبــود. دو ســیرک بــزرگ در ایــران بودنــد کــه طرفدارانشا­نکمنبود.شادیمدرسهم­باید آنها را راضی میکرد و هم حمایت سازمانها و گروههــای مختلف را جلــب میکرد. البته به گفته خودش با جستوجوهایش فهمیده بود قبالً تجمعی برگزار شده اما بینتیجه مانده و دیگر هم ادامه پیدا نکرده بود.

اول از همــه بــا کســانی کــه مثــل خــودش فکــر میکردند یک تجمع برگــزار کرد اما قدم بعدی و مهمش نامه نوشــتن برای دو سیرک بــزرگ بود: «ســعی کردیــم با ســیرکها از در دوســتی وارد شــویم. نامهای نوشتم به خلیل عقاب و سیروس قهرمانی که دو سیرک بزرگ و معــروف ایــران را داشــتند و از آنها خواســتم حیوانات را از سیرکشــان حذف کنند. نوشتم فرهنگ ما این کار را نمیپذیرد. اما خب اوایل مقاومتمیکر­دند.»

کار تأثیرگــذا­ر بعــدی فیلمهایــی بــود کــه مدرس و دوســتانش در شــبکههای اجتماعی و بخصــوص فیسبوک که آن زمان هنوز برو و بیایی داشت و جریانهای زیادی در آنها جان میگرفت، منتشر کردند.

فیلمهایــی ناراحتکننـ­ـده و تلخ از پشــت صحنه ســیرکهای کشــور، از حیواناتــی که در شــرایط بد نگهداری میشــدند، از قفسهای کوچــک و تنــگ و ســختیهایی کــه حیوانــات میکشــیدند تا همــه آن حرکتهای عجیب و غریــب را یاد بگیرند و برای تماشــاچیه­ا اجرا کنند. حتــی فیلمی از نمایــش زندهخواری که در شــیراز اجرا میشــد. نمایشــی کــه در آن دو خر زنده مقابل شــیری انداخته میشد تا آنها را بخورد و مردم بلیت میخریدند تا تمام این ماجرا را تماشا کنند!

حــاال تماشــاچیه­ا بــه جــای آن نمایشهای به ظاهر جذاب آن روی سکه را میدیدند. شــادی مدرس ایــن فیلمها را به سختی پیدا کرد اما انتشار آنها در فیسبوک توسط او و دوســتانش موجی متفاوت ایجاد کرد. ایــن فیلمها را تلویزیون هم پخش کرد و همین باعث شــد تعداد بیشــتری از مردم بــا شــادی هم نظــر شــوند کــه باالخــره باید بســاط ســیرک حیوانــات را جمــع کــرد. این موج حتی باعث شــد سازمان محیط زیست هم کــه تا آن زمان مقاومت کرده بود با آنها همراه شود.

حــاال نوبــت قدم بعــدی بود: «اوایل ســال 95 سازمان محیط زیست اعالم کرد سیرکها فقط 3 ماه دیگر میتوانند از حیوانات استفاده کننــد. مــا دو حلقه گل فرســتادیم برای همان دو ســیرک و گفتیم حاال که قرار اســت سه ماه دیگــر ایــن کار را تمام کنیــد داوطلبانــ­ه زودتر ایــن کار را انجــام دهید. حلقههــای گل را روی صحنه انداختند گردن خلیل عقاب و سیروس قهرمانــی و بــا ایــن تقدیــر مردمی، خودشــان گفتنــد دیگر حیوان به ســیرک نمیبریم. حاال هم هیچ حیوان وحشــی در ســیرکهای ایران نیســت. خودشان هم از این کار راضی هستند. البته خلیل عقاب که سیرکش را جمع کرد و از ایران رفت اما از قهرمانی هم حمایت کردیم. او قبل از آن با 30 شیر نمایش اجرا میکرد. از طرفی همــان زمان باغ وحش تهران شــرایط خیلی بدی داشــت. کمک کردیــم و قهرمانی این حیوانات را منتقل کرد به باغ وحش و آنجا را بازســازی کرد که االن شرایطش بسیار خوب شده است.»

ایــن فعالیــت و تــالش شــادی مــدرس به تهــران محدود نشــد. بــا تبلیغاتی کــه او برای ایــن کار در فیسبــوک انجــام داده بــود اگر در شــهرهای دیگــر چنیــن ســیرکهایی برگــزار میشد مردم به مدرس خبر میدادند و او هم با ســازمان محیط زیســت تماس میگرفت و نشانی میداد. حیوان را از سیرک میگرفتند و بــه باغ وحش منتقل میکردند. این کار باعث شد کم کم همه ســیرکها متوجه ممنوعیت شوند و دیگر از حیوانات استفاده نکنند.

سالم ببر سیبری به آفتاب جمعآوری ســیرکهای حیوانــات در ایران کار بزرگی بود اما تنها فعالیت شــادی مدرس در زمینه محیط زیست نبود. او همان زمان که بــرای جمعآوری ســیرکها کار میکــرد درگیر یک قصه دیگر شد.

شــاید یادتــان بیایــد کــه ســال 89 یــک ببر ســیبری به ایــران آمد امــا دوره و زمانه بر وفق مــرادش نچرخیــد. جفتــش بیمــاری مرمــوز آن روزها یعنی مشمشــه را گرفــت و مرد و ببر باقی مانده مشــکوک بود به بیمــاری. هرچند هیچ وقت ثابت نشــد ببر ماده مشمشــه دارد اما همین شک و تردید باعث شد به قرنطینه برود؛ یک زندان 5 ساله.

ببر سیبری در یک قفس نگهداری میشد و آفتاب نمیدید. کسی دیگر یادش نمانده بود ببری در باغ وحش ارم منتظر است ثابت شود بیمار نیست و از زندان خالص شود.

شــاید به قول شــادی منتظر بودند بمیرد. امــا شــادی مــدرس ببــر را فرامــوش نکــرد و شروع کرد به پیگیری تا بتواند او را نجات دهد. کاری کــه به گفته خودش از طرح ســیرک هم ســختتر بــود: «با وزارت بهداشــت، ســازمان دامپزشــکی و مجلس مکاتبــه کردیم و تجمع برگزار کردیم. سازمان محیط زیست همکاری نکرد اما باالخره با کمک ســازمان دامپزشکی ببر از قرنطینه خارج شد.»

این اتفاق بعد از 5 سال و در سال 94 افتاد. روز شکســتن قرنطینــه، شــادی و دوســتانش مقابل باغ وحشی رفتند که قرار بود ببر سیبری به آنجا منتقل شود و عکسهایش را در دست گرفتنــد. عکسهایی که روی آن نوشــته شــده بود: «آسمان آفتابی مبارک».

خبر آزادی ببر ســیبری منتشــر شــد و همه از این نوشــتند کــه ببر باالخــره آفتــاب را دید. عکسهــا روی خروجــی خبرگزاریهـ­ـا قــرار گرفــت؛ یک ببر خوشــحال که با خیــال راحت

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran