Iran Newspaper

دلدادگی به چابهار با «سوران»

- بهنام ناصری خبرنگار

ابوالفضل جلیلی از آن دسته از فیلمسازان ایرانی است که با وجودموفقیت­هایمتعددشد­رجشنوارهها­یبینالمللی، فیلمهایش به لحاظ نمایش عمومی در ســینماهای ایران چندان توفیقی در تمام سه دهه گذشته نداشتهاند. او بارها در ســطح بینالمللــ­ی مــورد تحســین قــرار گرفتــه و جوایز متعــددی را از آن خود کرده اســت. «گال»، «رقص خاک»، « ِدت یعنــی دختر»، «یک داســتان واقعــی» و «دلبران» از جمله آثار جلیلی هستند. او که از آغاز سالجاری در چابهار مشغول پروژه سینمایی «سوران» بود، مدتی است آن پروژه را متوقف کرده و بنا دارد از آغاز ســال 98 بار دیگر ســراغ آن بــرود. در گفتوگــوی زیر او از حال و هــوای این فیلم، دالیل توقف آن، شــروع آن همزمان با ســال جدید و مسائل دیگر گفته است. ■ از حال وهوایی فیلم «ســوران» بگویید و اینکه چرا موقتاً متوقفشد؟ ســال گذشته قرار شد فیلم سینمایی «سوران» را در چابهار بســازم که فیلمــی در مورد بچههای نوجوان چابهار اســت. تصمیم داشــتم که ضمن ساخت فیلم، کار دیگری هم در قالب ساخت یک کانون فرهنگی برای بچههای آن منطقه انجام بدهیم. در جریان ساخت فیلم، قرار شد منطقه آزاد چابهار در پروژه مشارکت کند. همکاری منطقه آزاد چابهار قدری طول کشید و کار موقتاً متوقف شد. در این فاصله من مشغول کار دیگری شدم و شنیدم گفتهاند جلیلی به خاطر طول کشــیدن همکاری منطقــه آزاد، لج کــرده در حالی که اینطور نیست. من دلم برای چابهار پر میزند و عاشق آن منطقــه و مردمان خوب و باصفــا و مؤمنش بویژه بچههای چابهارهستم. ■ بنا دارید آن را در آینده ادامه بدهید؟ من بابت دیر شدن کار از بچههای خوب چابهار عذرخواهی میکنــم و قــول میدهــم کــه از فروردیــن 98 نــه تنهــا کار فیلم «ســوران» را از ســر بگیریم، بلکه کمک کنم که کانون فرهنگی آنجا هم هر چه زودتر راه بیفتد و بچههای منطقه که اســتعداده­ای هنری بســیار خوبی بویژه در زمینه شعر و ادبیــات بیــن آنها هســت، بتواننــد جایی برای جمع شــدن دور هم و پرورش استعدادهای­شــان داشته باشند. این مرکز میتواند با همکاری مســئوالن منطقه آزاد و شهر چابهار به خوبی راهاندازی شود و یک کار فرهنگی ماندگار را در تاریخ آنجا رقم بزند. ■ گفتید«سوران»مثلاغلبکار­هایشمادرمو­ردنوجوانها است. قصه به مسائل بومی منطقه هم مربوط است؟ بلــه، فیلم «ســوران» بــه لحــاظ محتوایی فیلمــی در مورد یــک پســر نوجــوان بومــی چابهــاری اســت که هویــت خود را جســتوجو میکنــد. همانطــور کــه میدانیــد بعضی از بچههایــی کــه در آن مناطــق زندگی میکنند، چــون یکی از والدینشان پاکستانی است، شناسنامه ندارند. من چندین مــاه پیگیــر قضیــه بــودم و مســئولین چابهار هــم قولهای مســاعدی دادنــد که کمک کننــد. این فیلم در راســتای این تالشها اســت. عوامل و دســتاندرک­اران فیلم «سوران» را بچههای بلوچ تشکیل میدهند. ■ عالقه شما به چابهار از کجا میآید؟ من ســالها در آن منطقه کار کــردم و تعداد زیادی هنرمند در رشــتههاًو زمینههای مختلف هنری از میانشــان کشف کــردم. اصال دلیل اینکه پیگیر راهاندازی کانون فرهنگی در چابهار هستم، وجود استعدادهای هنری تحسینبرانگ­یزی اســت که در آنجا دیــدهام. عالقه من به چابهــار و مردمش به حدی اســت که چه بسا بعد از ســاخت فیلم و راهاندازی کانون فرهنگی، خودم هم در چابهار ماندگار شوم.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran