Iran Newspaper

روایتی از زنان خاورمیانه

- یگانه خدامی خبرنگار

«ناظر مرگ» اوســت، بــا پیشزمینه مختصــری کــه خواندیــد حــدس اینکــه در چــه فضایــی نمایــش را تماشــا خواهید کرد، ســخت نیســت. بــه محــض آنکــه از راه پلــه «دا» قــدم بــه ســالن نمایــش بگذاریــد با فضای ســنگینی روبه رو میشوید که تداعیکننده یک زندان اســت و شما را آنچنــان مقهــور خود میکنــد که تا پایــان «قلعه» در ســکوت محض به تماشای این کار مینشینید. ■ ■

■ الیف شــافاک در ایران بیشتر با کتاب «ملــت عشــق» شــناخته میشــود امــا بهتر اســت از کتــاب «مــادرم دو بــار مــرد» نگذریــد. کتابــی کــه قصه و روایتــش بــا بقیــه آثــار شــافاک متفــاوت اســت. او در ایــن کتــاب نگاهــی بــه بعضــی فرهنگهــای ســنتی خاورمیانــ­ه دارد. نگاهــی کــه گاهــی منتقدانه اســت. در واقع قصه دربــاره دو خواهــر دوقلوســت کــه در یکــی از روســتاهای ترکیــه زندگــی میکنند و اتفاقاتی باعث میشــود از هــم دور بماننــد. امــا علــی رغم این دوری زندگــی آنها همیشــه به نوعی بــه هــم مرتبــط میماند. نام نســخه اصلــی کتــاب «شــرافت» اســت و در واقــع مفاهیمی مثل همین شــرافت زندگی این دو خواهر و فرزندانشــ­ان را تحت تأثیر قرار میدهد. این رمان نامزد جایزه ادبیات آسیامن در سال ۲۱۰۲ و برنــده داســتان زنان در ســال ۳۱۰۲ شــده؛ رمانی کــه در ابتدای آن میخوانیــم: «بایــد ایــن داســتان را روایــت کنم، حتی اگــر مخاطبم یک نفــر باشــد. باید آن را در آســمان رها کنم تا بتوانــد آزادانه در هوا غوطهور شود. من این آزادی را مدیون مادرم هســتم. بایــد این داســتان را امســال تمــام کنم، قبل از آنکه «او» از زندان آزاد شود». ■ مادرم دوبار مرد ■ نویسنده: الیف شافاک ■ مترجم: حسن حاتمی ■ نشر: رهی ■ سال انتشار: ۱396

قلعه نویســنده و کارگــردان: مهــدی رضایی بازیگــران: احمد شــاه قاســمی، عماد زارعی، امیرحسین دانشجو، رایان حبیبیان

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran