Iran Newspaper

مؤل ‌فترین‌فیلمنام ‌هنویس‌سینمای‌ما

- احمد طالبی نژاد منتقد سینما و فیلمنامهنو­یس

ســالهای منتهــی بــه آغــاز دهــه 20 خورشــیدی، در تاریخ معاصر در کنار همه حواشــی تمامنشــدن­یاش بــا زادروز نامهــای بزرگی عجین شــده اســت. عالوه بر عبــاس کیارســتمی، داریــوش مهرجویــی، آیدین آغداشلو و مســعود کیمیایی که سایهشان همچنان بر ســر هنر و فرهنگ ایران ســنگینی میکند باید به ناصر تقوایی اشــاره کرد که با فیلمها، داســتانها، عکسها و درسگفتارها­یــش در ســالهای گذشــته چــراغ راه هنرمنــدان بســیاری بــوده اســت؛ فیلمســازی که فعالیت جدیاش را با دستیاری در «خشت و آیینه» ابراهیــم گلســتان شــروع کــرد و خیلــی زود در قامت یکی از فیلمســازا­ن موج نوی ســینمای ایران اعتباری کمنظیــر بــرای خــودش بــه دســت آورد. کارگــردان کــمکاری که ســختگیریه­ای شــخصی خــودش در کنار دســتانداز­های دولتی و مدیریتی مانع اســتمرار فعالیتش در سینمای ایران شده است و خیلیها را در حسرت تماشــای فیلم جدیدی از او نگه داشته است؛ حســرتی که بــه نظر میرســد حــاال دیگر به افسوســی بیپایــان منتهی شــده باشــد. بــا اینکه تقوایی بیشــتر بهعنــوان ســازنده آثــار مانــدگاری مثــل «آرامش در حضور دیگران» و «ناخدا خورشید» شناخته میشود اما بهعنوان هنرمندی چندوجهی تجربههای موفقی هم در عرصههایی مثل مستندسازی و داستاننویس­ی داشته اســت. به مناســبت زادروز او از شش هنرمند، نویســنده و مدیــر فرهنگــی خواســتهای­م روایتهای خود را از تجربههــای تقوایی در زمینههای کارگردانی، مستندســاز­ی، داستاننویس­ــی، فیلمنامهنو­یســی، عکاسی و تدریس بنویســند و وجوه متنوع زندگی این چهره سرشناس را بررسی کنند. میتــوان با قاطعیت گفت که نقطه قوت همهآثارسین­ماییناصرتق­وایی،فیلمنامه است.درظاهرهیچن­سبتیاوجهمش­ترکی میان ساختههای تقوایی نمیتوان یافت و به همین دلیل برخی از روی ناآگاهی او را سینماگری مؤلف نمیدانند. اما او را باید مؤلفترین ســینماگر ایرانی دانست؛ چرا که با وجود عدم سنخیت موضوعی و حتی مضمونی، آثارش یــک وجه مشــترک پررنــگ دارنــد و آن امضای تقوایی اســت که ریشــه در ســابقه ادبی و نگرش ناتورالیست­ی او بهعنوان یک پرورشیافته فرهنگ جنوبی دارد. تقوایی در آبادان زاده شــده و رشــد یافته. در جایی که به گفته خودش در کتاب «به روایت ناصر تقوایی» تألیف نگارنده، از کودکی در معرض همزیستی مســالمتآم­یز فرهنگها بوده اســت. از وقتی چشم باز کرده، چندیــن ســینما در کار نمایــش بهترینهــا­ی ســینمای جهــان همزمان بــا نیویــورک و لندن بودهانــد و ایــن فرزنــد یــک گمرکچــی متوســط الحال، از آن خوان گسترده فرهنگی بهرهها برده و خود را از اغلب همنســالنش متمایز کرده و از ســوی دیگر در کنار برخی از فرهیختگان جنوبی قرار گرفته که غیرمســتقی­م سمت اســتادی او را داشــتهاند. بویــژه دو مترجم برجســته و تأثیرگذار یعنی نجف دریابندری و صفدر تقیزاده و البته ابراهیم گلســتان؛ کسی که کمکارترین نویســنده و فیلمســاز روزگار خود بوده و هســت اما بیشترین تأثیر را بر فضا و شرایط فرهنگی و هنری ایران داشته و به راستی باید گلستان را کاشف نه چندان فروتن برخی نخبگان دانست که دو نفرشان اظهر من الشمس هستند؛ فــروغ فرخــزاد و ناصــر تقوایــی. همیــن روابط به مثابه یک دانشگاه آزاد واقعی، تقوایی را در زمینه قلمزنــی و کارگردانی، به درجه اجتهاد رســاند؛ در داستاننویس­ــی و فیلمنامهنو­یسی که پیشه اصلی اوســت. کافــی اســت فیلمنامهها­ی چاپ شــده او را بخوانیــم. حتــی اگــر فیلمهــای ساختهشــده از آنهــا را هــم ندیده باشــیم، هنگام خواندن احســاس میکنیم در یک ســالن سینمای باشــکوه مثل سینما تاج آبادان که حاال شــده اســت ســینما نفت و دیگر رونق و شــکوه گذشــته را هم

 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran