Iran Newspaper

با خاستگاه ادبی و دراماتیک

- محمدرضا اصالنی فیلمساز و پژوهشگر

برای بررسی و شناخت نگاه یک فیلمساز باید دید از چه سرچشــمهای به سینما آمده است؛ برخی از نقاشی، بعضی از موسیقی و تعدادی هم از ادبیات وارد این عرصه شدهاند. فیلمساز بــودن تقوایی ریشــه در نوولنویســ­ی و ادبیات مــدرن او دارد. تقوایی از بهترین نوولنویســ­ان ماســت. او از ادبیات مدرن آمــده، اولین کتاب نوولــش در دهــه ۰4 چــاپ شــد کــه متأســفانه خیلی کم دیده شــد و آنچنانــی که باید به آن توجه نشــده اســت شــاید به ایــن دلیل که مشغولیت سینما مثل بختک روی آدم میافتد و از مشغولیتهای دیگر باز میدارد. یکی از چیرهدســتی­های تقوایی نوولنویسی است کــه احتمــاالً به خاطر فیلمســازی­اش کنار گذاشــته و منتشــر نکرده اســت. به خاطر همیــن ویژگی یعنی خاســتگاه ادبی تقوایی بخش روایی کارهایش چشــمگیر اســت؛ همان چیزی که در فیلمسازهای ما کم است و نمیتوانند روایت را به ساختاری منسجم و دراماتیک برســانند اما بالعکس دیگران تقوایی آن را خیلی خوب بلد اســت. این ویژگی در مستندهای او نقش بنیادین دارد و مستندهای او فقط مستندهای گزارشی و اطالعاتی نیستند بلکه مستندهایی دراماتیک هســتند. تقوایــی در میــان نســل دوم کــه بعــد از رهنما و گلســتان و منوچهر انور وارد این عرصه شــدند مستندسازی دراماتیک است و درامهای روایی که در کارهای سینمایی و داستانیاش هست در اینجا هم نقش پررنگ دارد منتهی در وجه مستندش. میشود گفت آثار او حتی چندان نیازی به گفتار ندارد چون میتواند بدون تکیه بر گفتار ســاختار دراماتیک بدهــد، گرچه بهعنوان نمونه گفتار ادبی شــاملو نقش مهمی در مســتند «باد جن» او دارد ولی اگر به نحوه مواجهه دوربیــن و تدویــن و روایت تصویریاش از فضــا دقت کنید خواهید فهمید که بدون کالم هم روایتی کامالً دراماتیک داشته است. این شاخصه بخصوص در مستند «اربعین» پررنگتر است. مستند «اربعین» او مثل «برلین: سمفونی یک شهر» اثر والتر روتمن است که اگر چه برای دوره صامت اســت و نه موسیقی دارد و نه کالم، اما روایتــی ریتمیک، ســمفونیوا­ر و دراماتیک از برلیــن آن دوران ارائه میکنــد و ما این اتفاق مهم را در «اربعین» هم میبینیم که بدون اینکه گفتار داشــته باشــد تقوایی با اســتفاده از صــدا، ریتم تدوین و درعین حال کمپوزیسیون­های تصویری و گریزهایی کــه از فضا دارد این اثر را به داســتانپر­دازی نزدیک میکنــد ونه فقــط مستندســاز­ی، در واقع داســتانی از اربعیــن میگویــد و فقــط یــک مســتند از اربعین نمیسازد و به این ترتیب مرز بین مستند و داستان شکســته میشــود و درعین حفظ اصالت مســتند، روایت داســتانی از موضوع ارائه میکند. این ویژگی را حتی در کارهای اولیه تقوایی یعنی «نانخورهای بیسوادی» هم میبینیــم و او هیــچ گاه از این داســتانپر­دازی جدا نمیشــود. باید گفــت ناصــر تقوایی از بهترین داســتانگو­ها و درعیــن حال بهترین روایتگــر دراماتیک ســینمای ماســت بــدون اینکه این مســأله را به ســمت و ســوی سمبلیکشــد­ن یا هر نوع روایت رمزگونه بکشاند، در واقع او بیشــتر رمزشکافی میکند تا رمزپردازی. من بدون اینکه بخواهم بگویم تقوایی مستندســاز اســت - چون اصالً اعتقادی به این جداســازی ندارم، ســینما ســینما اســت و هر تصویر سینمایی، ســینما اســت همچنان که «روی اندرســون» عکاســی میکنــد و نه سینماتوگرا­فی که متحرک است؛ اما درون این عکاسی ثابت، ریتم بشــدت درونی تند و درامــا به وجود مــیآورد -، معتقدم تقوایی از مهمترین مستندسازها­ی سینمای ماست و در کارهای بعدیاش هم همواره نوآوریها و نحوه نگاه خاصی دارد بهعنوان مثال کاری که در مســتند «تعزیــه» کرده روایت عکاسگونهای از تعزیه اســت که تعزیه را شــدت داده، بــدون اینکه با تعزیه گرش مصاحبه کند، در واقــع از تعزیه گرش عکاســی کرده و امر وجودی و اگزیســتان­س او را بیرون کشــیده و نه فقط حرفــهاش را. ویژگیهای کاری تقوایی اتفاقی بســیار مهم در مستندســاز­ی اســت که متأسفانه دیده نشــده و درباره آن صحبت نشــده اســت و تا زمانی کــه ایــن شــاخصهها دیــده و بحــث نشــود نســل بعدی نمیتوانــد فراتر برود، دوبــاره از نو تکــرار میکند و آنقدر مجبور به تکرار اســت تا شاید به این ویژگی برسد. بر این اســاس الزم اســت با تحلیلهای علمی ایــن آوردهها به نسل بعدی انتقال پیدا کند تا سیر این روند تداوم داشته باشــد و نه اینکه از نو تجربه شــود و به قول احمدرضا احمدی مثل تاکســیمتر­هایی شــویم که هر بار تا به جایی میرســیم دوباره صفر میکنیــم و از نــو راه میافتیم. ما درباره تاریخ همیــن کار را کردیم، دربــاره اندیشــهها­ی فلســفی و هنرمان همیــن کار را کردیــم و این انقطاعها باعث شــد خودمان را از تاریخ چه تاریخ هنر و چه تاریخ اجتماعی و چه تاریخ سیاســی و تاریخ علمی حذف کنیم. به امید روزی که شــاهد برگزاری همایش هایی باشیم که تحلیل درستی از روند پدیدههای فرهنگیمان در آن اتفاق میافتد.

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran