Iran Newspaper

یهودیان در خیمه ایرانیان

- حسینسلیمان­ی عضو هیأت علمی دانشگاه مفید قم

مایــک پمپئــو، وزیــر امــور خارجــه امریــکا، همنــوا بــا نتانیاهــو، نخستوزیردو­لتاسرائیل،دراظهارنظر­یکهازاوتعج­ببرانگیز نیست، به دشمنی تاریخی ایرانیان با قوم یهود و اهتمام ایرانیان بــه نابودی یهودیــان پرداخته اســت. این ادعا کامــالً مخالف آن چیزی اســت که در متــون مقدس یهودی آمده اســت یا عالمان یهودی به آن باور دارند.

با بررسی تاریخ یهود در سه هزار سال گذشته متوجه میشویم کــه ایــن قوم دوام و بقای خود را از یک ســو و دســتاورده­ای دینی و فرهنگیاش را، از ســوی دیگر، کامالً مدیون دو فرهنگ و تمدن اســت: ایران و اســالم. یهودیان تا پیش از اســالم به مدت 12 سده در ایران حضور گســترده داشــتند. آغاز این حضور به دوره تبعید بابلــی 538-586( قم) برمیگــردد. بختالنصــر، پادشــاه بابــل، بــا ویــران کــردن اورشــلیم و معبد سلیمان، یهودیان را به بابل، در بینالنهرین، تبعید کرد تا کامالً در دسترس او باشند. در این دوره همان سرنوشتی در انتظار سبط یهودا، بازماندگان قوم اســرائیل، بود که کمتر از 200 سال پیش آشــوریان برای اسباط دیگر بنیاسرائیل رقم زده بودند: از بین رفتن کامل ویژگی نژادی آنها و ادغامشان در میان اقوام و ملل دیگر به گونهای که امروز آنها را اسباط گمشده اسرائیل میخوانند. سرنوشت سبط یهودا، امــا به گونــهای دیگر رقم خورد. در ســال 538 قم، کوروش، پادشــاه پارس، که فقط یک سال از به کرسی نشستنش میگذشت، بابل را فتح کرد و به یهودیان اجازه داد تا به اورشلیم بازگردند و با بازسازی معبد ویرانشده سلیمان زندگی دینی و اجتماعی خویش را از نو آغازکنند. یهودیان بازگشته با مشکالتی فراوان دست به گریبان بودند و اگر حمایت کامل پادشــاه ایران نبود به هیچ روی نمیتوانســ­تند بر اقوام و اســباطی که این شــهر و منطقه را در اختیار گرفته بودند غالب شوند.شکوفاترین دوران حضور یهودیان را در ایران میتوان ســدههای دوم تا پنجم میالدی دانســت. دورانی که از آن سخن میگوییم بدترین دوران حضور یهودیت در سرزمین فلسطین است. با حضور رومیان در این منطقه و مشخصاً همزمان با آغازین سالهای تقویم میالدی، یهودیان اوضاع اســفناکی یافتند. شــکنجه و آزار فراوان از یک سو و توهین به معبد و منع امور عبادی و قضایی آنان از ســوی دیگر، تنگنایی شــدید برای یهودیان پدید آورد که اوج آن در دو جریان قابل دیدن اســت: نخســت ویرانی معبد دوم در ســال 70 میالدی و رانده شــدن یهودیان از شــهر اورشــلیم و دیگری آغاز دوران آوارگی بزرگ (دیاسپورا) در ســال 135 میالدی و اخراج یهودیان از کل ســرزمین موســوم به یهودا. در این دوره پرآشــوب، بســیاری از یهودیان به بابل که بخشــی از امپراطوری ایران بود کوچیدند و ایران به نخستین پایگاه اجتماعی و دینی یهودیان تبدیل شد.اشاره وزیر خارجه امریکا به داستان نه چندان قطعی «استر» در کتاب مقدس یهودی است: در دوران حکومت خشایارشاه وزیر او، هامان، به دلیل کینهای که از یهودیان به دل دارد، تصمیم میگیرد یهودیــان ایــران را قتل عــام کند. او پادشــاه را نیز با خود همداســتان میکند اما ملکه یهودی خشایارشــا­ه، استر، با نقشهای که پسرعمو و قیم او، مردخای، میکشد، موفق میشــود پادشــاه را پشــیمان کند و چوبه داری که برای یهودیان فراهم شــده، ماهان و همدســتان او را به باال میکشــد. در روز ســیزدهم ماه ادار یهودی، یهودیان با جلب حمایت پادشاه، بیش از 75 هزار نفر از ساکنان ایران را کشتند (کتاب استر، باب نهم) و این پیروزی را با نام عید پوریم جشن گرفته و میگیرند.

البتــه این آمار از کشــته شــدگان، میتواند اغراق آمیز تلقی شــود اما اگــر این آمار را بپذیریــم مفهومــش این اســت کــه یهودیان میهمان در ایــران، حــدود 10 درصد از جمعیت آن روز ایران را قتل عام کردهاند. در میهمان نوازی و کرامت ایرانیان همین بس که طی این سالیان طوالنی و به رغم تغییر حکومتها و نظامها، به آرامگاه این دو شخصیت یهودی، یعنی مردخای و استر، تعرضی نشده و با آنها مانند مکانهای مقدس برخورد شــده اســت. غرض از بازخوانی این اتفاق، نه نفرتپراکنی است و نه نمک پاشیدن بر زخمهای تاریخی. این اتفاق حتی اگر رخ داده باشد و حتی اگر آمار کشــته شــدگان را درســت بدانیم خللی بر روابط ایرانیان با شــهروندان یهودی وارده نکرده است، شهروندانی که ایرانیاند و بیش از ما از تعابیر نانجیبانه پمپئو و نتانیاهو و نظام صهیونیستی رنج میکشند و آسیب میبینند.

متنکاملیاد­داشترادر«ایرانآنالی­ن»(ri.noi)بخوانید

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran