Iran Newspaper

فراتر از آمار و ارقام نگاهی هم بهاصلماجرا­بیندازید

- علیرضا رئیس دانایی

در تمــام ســالهایی که بهطور حرفهای بــا امر کتاب و مسائل پیرامونی آن ســروکار داشتهایم و شوق انتشار کتاب همۀ ما را به جستوجوی کتاب تهییج میکرد، هیــچگاه در مخیلۀ ما نمیگنجید کــه روزی «عدد» و «کمیت» همه چیز را ببلعد. حاال دیگر صحبتکردن از هر چیزی به واسطۀ «عدد» و «آمار» انجام میشود، بــدون آنکــه از کیفیت درونــی موضــوع و معایب آن چیزی گفته شــود. تعــداد مقاالت و تعــداد کتابها و تعداد نمایشــگاه­ها و تعداد کتابهــای فروشرفته و تعداد ناشــران را میشماریم بدون آنکه به درون این ً آمار«واقعا»نگاهیبیندا­زیم. حاال عالوه بر بازاری به نام نمایشــگاه بینالمللی کتاب تهران، برگزاری نمایشگاهها­ی استانی کتاب نیز به این چرخه اضافه شده است. تأکید میکنم که نمایشگاه بینالمللی کتــاب تهران را نیز از چرخهای که به آن اشــاره میکنم مجــزا نمیدانم. احتماالً هدف بانیان برگزاری نمایشگاه استانی کتاب، در خوشبینانهت­رین حالت، آن بوده که ضمن تبلیغ کتابخوانی تا آنجا که ممکن است آن را در دسترس همۀ خوانندگان در سراسر کشور قرار دهند. اما به جای آنکه از ناشر و موزع و کتابفروشی حمایت همهجانبه شود تا کتابیباکیف­یت،باتوزیعیدر­ستازکتابفر­وشیخریداری­شود،برگزاریاین­نمایشگاهها، این ســه نهاد را دور زدند و با رشــد «ناشران کتابساز» و کپیکاری و کتابسازی، چیزی شبیه به کتاب را به خواننده عرضه کردند. از سوی دیگر برخورد «آماری» متصدیان امور باامرکتابب­اعثشدتعداد­ناشرانیکهت­عدادآنهاحد­وداًبههفدههزار­میرسدسربلن­د کنند. نمیدانم در کجای جهان و در کدام کشور دیگری میتوان نمونهای را از این تعداد ناشــر مثال زد. از نشــانههای این وضع اخیر میتوان به چند معضل اشــاره کرد؛ اولین مورد مسأله کپی آثار باکیفیت است. ناشرانی که آنها را «ناشران کتابساز» مینامیم در کتابی که پیشتر منتشر شده است تغییراتی صوری میدهند به نحوی که به اصطالح «از قلمبیفتد»سپسباناممت­رجمیدیگرآن­رامنتشرمیک­نندومیفروش­ند.تخفیفهای عجیبوغریب «ناشــران کتابســاز» در این نمایشــگاه­ها که گاه به 70 درصد میرسد، ضمن افشای این مسأله، گواهی است بر این ادعا که اگر کتابی با06 یا07 درصد تخفیف به خواننده ارائه شــود و اگر حقالزحمۀ مترجمی را 10 درصد درنظر بگیریم، با در نظر گرفتن هزینههای چاپ، آوردۀ مالی ناشر عمالً هیچ است. پس مسأله را در جای دیگری و به طریق دیگری باید جست که بیتردید در این مقال نمیگنجد. دومین مسأله زیانی است که متوجه کتابفروشیه­ا و در نهایت خو ِد خواننده میشود. فرض کنیم در این زمانه که کتاب اینچنین مهجور است، شما صاحب یک کتابفروشی هستید و دائم در کنار شما نمایشگاهها­یی غولآسا برگزار میشود که نه جنبۀ نمایش و معرفی کتاب، بلکه «بازار»ی هستند که بسیاری از «ناشران کتابساز» با تخفیفهای عمده «جنس» خود را عرضه میکنند. وضع کتابفروش در این شرایط کامالً توضیح واضحــات خواهد بود. از این رو، کتابفروشــ­یها، بویژه کتابفروشــ­یهای شهرســتان، از ســر ناچــاری و اجبــار به فروش نوشــتافزا­ر و کادویی و وســایل تزئینــی روی آوردهاند. از بد روزگار حاال که نوشــتافزا­ر هم که اینچنین گران شــده، دیگر نمیدانم سرنوشت کتابفروشیه­اآنانرابهک­جامیکشد. مســأله ســوم، خواننــدگا­ن کتابهــای عمومــی از آنجا کــه ممکن اســت خوانندگانی حرفهای نباشند و از ترجمههای معروف و درست اطالع دقیقی نداشته باشند، در این نمایشــگاه­ها ترجمهای را خریداری میکنند که یا قالبی تغییریافته دارد یا ترجمهای درجه هشتم از اثر است. میتوان ادعا کرد که خوانندگان این کتابها بدون آنکه بدانند در آنــی واحــد، دو کتــاب میخرند؛ یکی قالب و پوســتۀ کتــاب و دیگری چیــزی بهنام ترجمــۀ اثر یا همــان محتوای کتاب که دیگر نمیتوان گفت از آن صاحب اثر اســت یا از آن مترجم. بهعنــوان نتیجهگیــر­ی و بهعنوان کســی که میتواند خــود را در این عرصــه تا حدودی کهنــهکار بنامــد برای خروج از گردونهای که هم به زیان ناشــر، مترجــم، مؤلف، موزع، کتابفــروش و خواننــده اســت بهتریــن کار همان حمایت از ســه ضلع ناشــر، مــوزع و کتابفروش است. این امر تنها هنگامی میسر میشود که تصمیمگیران و مسئوالن در مصاحبهها و جلسات به جای ارائه عدد و آمار و تعداد و رقم، دستکم «نیمنگاهی» به اصل ماجرا و حوزهای که در آن فعالند، بیندازند.

 ??  ?? مدیر مسئول نشر نگاه
مدیر مسئول نشر نگاه

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran