یحییبونوشیفتهامامخمینی(ره)بود
یحيىبونوبهدليلسانحهرانندگىدرگذشت.ایناندیشمند فرانســویبرایســخنرانىوتبليغایاممحرمبهساحلعاج سفركردهبود.اویکىازچهرههایبرجستهعلوماسالمىبود كهدرسال۹۷۹1بامطالعهآثار«رنهگنون»فيلسوفمسلمان فرانسوی،بهدیناسالمگرویدهبود.
دكتر يحيى بونو در ســال 1957 از پدری مســيحى و مادری يهودی در شــهر فرايبورگ آلمان متولد شد. گرايــش بــه مطالعــات اديــان او را بــه ســفرهای تحقيقاتــى فــراوان و فراگيــری زبانهــای متعدد هدايت كرد، تحت تأثير نوشــتههای رنه گنون، فيلسوف مسلمان فرانســوی به مطالعه اســالم روی آورد و در ســال 1979 رســماً به دين اســالم تشــرف يافت و نــام خود را هــم از كريســتيان به يحيى تغييــر داد. انديشــههای عرفانــى امام خمينــى او را در سال 1991 به ايران كشاند. نكته محوری اين هجرت وی اصالتى بود كه در تشيع راستين ديده و تجربه كرده بود. رســاله دكترای وی در دانشگاه سوربون گواه علمى اين اشتياق زايد الوصف او بود. نخستين بار حدود 30 سال پيــش وی و همســر لبنانــى و پسرشــان را در جريــان كنفرانسى در هتل استقالل تهران ديده بودم. چند سال بعد، شــايد حدود 23 ســال پيــش او را در مركز ترجمه قــرآن در قــم ديدم كــه با مرحــوم دكتر جــواد حديدی روی ترجمه فرانســوی قــرآن كار مىكردند. آخرين بار، حدود 7 ســال پيــش در جريان كنفرانســى كه ميهمان حرم مطهر حســينى در كربال بوديــم، حدود يک هفته با ايشــان برخورد داشتم. اشــتياق وی به درک لحظات زيارت وصف ناشــدنى بود. در ســفر دورهای به ســامرا، كتابــى بــه فرانســوی را بههمراه داشــت و بــه هر نقطه از حــرم كــه مىرفــت همه چيــز را در آن كتاب بررســى مىكرد، اگــر جايى از كتاب مطابق آنچــه مىديد نبود، اين موارد كمبود و كاســتى را در دفتری فوراً يادداشــت مىكــرد. هنــگام خــروج از حــرم مطهــر عســكريين در ســامرا، رو به من كرد و گفت در غرب و در فرانسه برای معرفــى يک هنرمند عــادی چقدر هزينــه مىكنند، در حالــى كه اين همه شــخصيتها و اماكــن مهم دينىتاريخى شــيعه را شــما هنوز به دنيا معرفى نكرده ايد. حرفــش اين بــود كه مســئوليت معرفى كــردن تاريخ، مفاخــر و اماكــن مهــم فرهنگــى شــيعه را فقــط شــما شــيعيان بايد بر دوش بكشــيد و نبايد بــه انتظار كمک ديگــران وقــت را بــه بطالــت بگذرانيــد. مرحــوم دكتر يحيى علوی (همان كريستيان بونو معروف فرانسوی) چراغى بود كه هر جا نياز بود، به همانجا مىشتافت. تا آنجا كه خبر دارم، از آفريقا گرفته تا كشورهای عربى، در مشــهد، قم، تهران، نجف و كربال هــم حضوری مؤثر و همدالنه داشــت. اين اواخر بيشتر با عالمان حوزههای علميه كربال و نجف مراوده و همكاری داشت. خداوند ايشان را با ائمه اطهار عليهمالسالم محشور بفرمايد.