Iran Newspaper

هامونیها در انتظار یک قطره آب

گزارش «ایران» از اجرای طرح «نذر آب» در مناطق محروم سیستان و بلوچستان

- مهسا قوی قلب خبرنگار

در امتداد جادهای کــه زاهدان را به هامون وصــل میکنــد روزگاری پراز گندمــزار بود. امــا معضــل بیآبــی دامــان گندمزارها را هم گرفته اســت. هیــچ راهی بــرای پرآب شــدن دریاچــه وجــود نــدارد، مگــر اینکــه کشــور افغانستان ســد «کجکی» را باز کند تــا حداقــل در فصــل تابســتان «هیرمند» اندکــی پرآب شــود. چند ســالی اســت که شاهد مرگ ماهیها هستیم. کشتزارهای گنــدم، جــو و باغهــای انگــور همگــی در معرض خطر جدی قــرار دارند. ریزگردها هــم منطقــه را احاطه کــرده، دلیل هجوم ریزگردهــا هم همین بیآبی اســت. بر اثر کم آبی و خشک بودن تاالب، ریزگردهای منطقــه بیــش از حــد زیــاد شــده و همین قضیــه هــم ســبب ایجــاد بیماریهــا­ی شــدید ریوی در منطقه شــده است. با این اوضاع وخیم و بروز انواع بیماریهایی که از نبــود آب بــه وجــود آمــده، در خانههای بهداشــت هم خدمــات درمانــی خاصی ارائــه نمیشــود. مــردم مجبورنــد بــرای درمان بیماریهای تنفسی به زابل بروند. قبل از وقوع خشکسالی تاالب بینالمللی هامــون، ۰۸ درصــد نیــاز مــردم را تأمیــن میکرد. ماهیگیری، کشــاورزی و دامداری مشــاغلی بودنــد کــه اکثــر مــردم منطقه از طریــق آنهــا ارتــزاق میکردنــد. بعــد از گذشــت دو دهه دیگر تقریباً این مشــاغل جزو مشاغل منسوخ شده هستند. به گفته مــردم و اهالی منطقه تا همین چند وقت پیــش هنــوز میشــد از کشــاورزی ارتــزاق کــرد، اما حاال نبود آب، کشــاورزی را هم به بنبست رسانده است و زندگی جمعیت 44 هزارنفری هامون را به مخاطره انداخته است. بســیاری از مردم منطقه برای تهیه نان شــب خــود مجبورنــد از نانواییها نان قــرض کننــد. حوالــی هامون به روســتایی بهنام «صیادان سفلی» میرسیم. دومین سالی اســت که ســازمان هالل احمر برای اجــرای طرح «نــذر آب» به ایــن منطقه و البتــه دیگر مناطــق محروم اســتان، آمده اســت. یکــی از تانکرهای ۲هــزار لیتری که سازمان برای کمک به رفع کم آبی تدارک دیده، در خانه دهیار روســتا که ۲۳۱ خانوار در آن زندگــی میکننــد، جاگــذاری شــده است. همان طور که از نام روستا پیداست، «صیــادان ســفلی» در ایام قدیــم بهدلیل رونقماهیگی­ریچنیننامگ­ذاریشدهبود. خودروی پرایدی توجهم را جلب میکند. صنــدوق عقب بــاال زده شــده و تا خرخره بــا گونیهای ســفیدرنگی پر شــده اســت. عالمت میدهم تا بایســتد، شیشــه پایین اســت. هرم گرما قابل توصیف نیست و تا مغز سر از شــدت تابش آفتاب، میسوزد. رو بــه راننــده خودم را معرفــی میکنم. با خوشروییازم­اشینپیادهم­یشود.خانواده همهمراهشهس­تند.همسر،مادروچهار بچه قد و نیم قد که صورتشان کامالً آفتاب ســوخته شــده و هر چهــار بچه تقریبــاً کم ســن و ســال هســتند. از بار داخل صندوق برایــم میگویــد: «ماهیهــای «هامــون» همه مردند، دیگر کالً نمیتوانیم صیادی کنیم، چند روز اســت کــه از صبح تا غروب همــراه خانــواده بــه «هامــون» میرویم و ماهیهای مرده خشک را جمع میکنیم و میفروشیم، ماهیهای خشک شده پودر میشوند و خوراک دام میشوند، از صبح تا غــروب همه با هم کار میکنیــم و روزی حدود ۰5هزار تومان عایدمان میشــود. » جثه بیشــتر کودکان منطقه نصف حالت طبیعی اســت دلیل آن هم کامــالً واضح اســت. بچههایــی کــه از صبح تا غــروب با دســتهای کوچک مشــغول جمع کردن ماهیهای خشــک هستند به سختی تنها یک وعده غذایی در روز غذا میخورند، آن هــم قطعاً غذایی بــدون پروتئین، لبنیات و هیــچ میــوهای، قوت غالب ایــن کودکان حبوبات و نان اســت همین سبک غذایی بد هم سبب وجود ســوء تغذیه و رشد کم نزدیــک بــه صددرصــد کــودکان مناطــق محرومسیستا­نوبلوچستان­است.مردی کــه دم در حیــاط خانهاش به تماشــای ما ایســتاده بــود، بــه داخــل خانــه دعوتمان میکنــد. وارد اتاقــی 6 در 4 میشــویم کل خانه همین یک اتاق اســت. چندین بچه قــد و نیــم قد داخــل همین اتــاق کوچک هســتند. یکی خوابیــده یکی چهاردســت و پــا راه مــیرود. بقیه هم مشــغول بازی و سرو صدا. احمد شروع میکند به صحبت کردن: «دو هفته اســت کــه رودخانه کامالً خشــک شــده و نمیتوانیــ­م شــکم زن و بچهمانراسی­رکنیم.» خیلی از همین مردم که قوت الیموتی هم در سفره ندارند، درگیر دو یا چند همسری هســتند و بــه هیــچ عنــوان نمیتواننــ­د از پس هزینههای اولیــه زندگی برآیند. البته ایــن اواخر که مشــکالت اقتصــادی از قبل بیشــتر شــده، آمار معتادان هم بــاال رفته و همیــن امــر ســبب افزایــش آمــار طالق در بین سیســتانیه­ا و بلوچها شــده است. در منطقــهای که آثار به جا مانــده از ادیان بــزرگ هــر بیننــدهای را مبهــوت میکند، مــردم بــدون هیــچ گونــه امکاناتــی روز را به شــب میگذرانند و جای تأســف بســیار دارد. همســر دوم احمد با خجالت داخل میشــود، آرام میپرســم: «چــه غذاهایی بیشــتر درســت میکنــی؟» ســر را بــه زیــر انداختــه و با صدایــی آرام و حــزن آلود در جواب میگوید: «بیشتر حبوبات یا اشکنه میخوریــم، تنهــا درآمــد شــوهرم یارانــه است، پولی برای خرید نان هم نداریم. »

■ اجرایطرح«نذرآب»برایدومینس­ــال متوالی

رئیــس ســازمان داوطلبــان هــالل احمــر بــا اشــاره بــه اجرایی شــدن طرح «نذر آب» در 4 اســتان کشــور به «ایران» میگویــد: «نــذر آب» امســال در چهــار استان سیســتان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان و خراسان جنوبی برگزار شد، این در حالــی اســت کــه این طــرح همچنان در اســتان سیســتان و بلوچســتان ادامــه دارد. محمد نصیری در ادامه میافزاید: سال گذشــته بخش اعظمی از سبدهای غذایی، لــوازم التحریر و تانکرهای آب از منابع جمعیت هالل احمر تأمین شــده بــود امــا در ســالجاری، جمعیــت حتی یــک ریــال هــم هزینــه نکــرده و تمامی هزینههــا را خیریــن پرداخــت کردهانــد. در کنار هر اســتان یک خیریه هم حضور داشــت و بارهــا دیدیــم کــه خیریههــا به کــرات مایــل هســتند ماهانه بــه مناطق محــروم سرکشــی کننــد و کمکهــای ادامــه دار داشــته باشــند. بــه گفتــه او امســال در طــرح «نــذر آب» در اســتان سیستان و بلوچســتان ۳۷۲ عدد مخزن آب نصــب شــده، ۰56 مــورد کلرزنــی و ســم زدایی انجام شــده و بــه 4۳۸۳ نفر خدمــات آموزشــی ارائه و بــه 4۷۳۲ نفر نیــز خدمات فرهنگی داده شــده اســت. تعــداد بهــره وران خدمــات درمانی نیز ۷۰۸۰۲ نفر بودهاند.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran