دیوارزندانهاکیفروم یریزد؟
نشــانههای پاییز زودتر از همه روی برگهای پهن و پنجهای درختان چنار مینشــیند. سر و صدا و جنب و جوش کالغها و کبوترها بیشــتر میشــود و نــگاه پرحســرت گربههای پــارک، کبوترهایی را بدرقه میکنند که به آنها نزدیک اما همچنان دست نیافتنیاند. اما آنچه چهره بــاغ موزه قصر را در ایــن روزهای آغازین پاییز در ســاعت هفــت صبح بــا تابســتان متفاوت کرده، رفتوآمد پســران و دختران روپوش به تنی است که کوله بر پشــت، راهی مدرسهاند. پارک، میانبر نشــاط انگیزی اســت که خیابان «مرودشــت» را بــه «پلیس» وصــل میکند و اینخوششانسیبزرگیبرایبچههااستکه در مسیر مدرســه میتوانند کودکی و نوجوانی را ناب و خالص تجربه کنند، بدوند، سربهســر هم بگذارند، ســوژههای جدیــد را در پارک به یکدیگر نشان دهند و به مدرسه بروند. مردان و زنــان ســن و ســال گذشــتهای هــم کــه برای ورزش صبحگاهی به پارک آمدهاند، با دیدن بچهها، تصاویر دیروز و امروز را در ذهن شــان مقایسهمیکنندواینتصاویربهسوژهصحبت و گپوگفــت تبدیــل میشــود؛ کودکــی آنها و کودکیفرزندانونوههایشان.
کودکــی این بچههــا بــا کودکی بســیاری از جوانانی که در این محله ساکنند تفاوت دارد؛ تا 15 سال پیش، زندان قصر تمام حجم خود را بر این منطقه تحمیل کرده بود. نشانههای زنــدان فراتــر از دیوارهــای یکنواخــت و بلنــد آجــری قرمزی بــود که تاجی از ســیم خــاردار بر ســرش نشــانده بودنــد. از ســه راه زندان که وارد خیابان پلیس میشــدی، غبار دلتنگی و غربت در تمام خیابان پلیس ریخته بود و بوی مشمئزکنندهفاضالبزندانمشامرامیآزرد.
خانوادههــای زندانیــان شهرســتانی از بامــداد در پــارک کوچــک روبــهروی زنــدان و پیاده راههای اطراف اتــراق کرده بودند و برای ســاعت مالقــات لحظــه شــماری میکردنــد. بساط عریضه نویسها هم که درخواستها و نامههای خانوادههای زندانیان را مینوشــتند گــرم بود و کاســبی چند اغذیه فروشــی هم به خاطــر شــلوغی همیشــگی روبــهروی زنــدان رونق داشــت. دانشآموزان آن سالها از میان جمعیت عبــوس، غمگین، شــرمنده، نگران و منتظر بیرون زندان میگذشــتند، از البه الی ماشــینهای پلیس و ونهــا و مینی بوسهای ویژه حمل زندانیان و سواریهایی که رانندگان آنها مقصدهای ترمینال و راهآهــن و دادگاه را فریــاد میزدنــد، راهی برای خــود مییافتند و درحالیکهسعیمیکردنددرهواییکهبهبوی فاضالب زندان و دود سیگار و ماشین آلوده بود در حد الزم نفس بکشند، با گامهای پر شتاب راهی مدرســه بودند. سال 1383 که دیوارهای بلند قصر اســیر چنگال بولدوزرهــا و بیلهای مکانیکیشدویکییکیفروریخت،همسایهها از پشــت بامها و پشــت پنجرهها و کنار خیابان و پیــادهرو، فروریختن همــه خاطرههای تلخ و تصویرهای آزاردهندهای را که با این همســایه بد داشتند تماشا میکردند. هر سال که از نبود زندان میگذشت منظره پیش رویشان سبزتر و با نشــاط تر میشد و رنگ زندگی جای خالی زندان قصر را بیشتر پر میکرد.
زنــدان قصــر اولیــن زنــدان کشــور بــود که پــس از تصویب قانون انتقال زندانها و مراکز اقدامــات تأمینــی و تربیتــی موجود بــه خارج از شــهرها، در ســال 1380 از تهران خارج شد. هرچند مشموالن این قانون فقط زندان قصر نیست. در شمال غرب تهران، زندان اوین هر روز به کوهنوردان و شهروندانی که میخواهند لحظههایــی پــر نشــاط را در ارتفاعــات درکــه تجربه کنند، خوشامد میگوید و غمی غریب دردلشانمیریزد.همسایههایپاییندست زنــدان هــم بینصیــب از غــم و دلتنگیهای زندانیاننیستند.عرصه34هکتاریاینزندان کــه روزگاری خانه ســید ضیاالدین طباطبایی -نخســتوزیر آخرین شاه قاجار و همداستان رضاخــان برای تشــکیل دولت کودتــا - بود بر دامنه کوههای البرز و روی ســر تهران چنان جا خوشکردهاستکههرنفسیدراینمحدوده طعــم دلتنگی و دلهره زنــدان دارد. مذاکرات سلســلهوار و بینتیجه برای خروج این زندان کهمصوبههاوتأییدیههایهیأتدولترادارد هنوز به نقطه پایان نرســیده اســت. جلســات کارشناســی برای تبدیل زندان اویــن به پارک همچنان در حال انجام است. رئیس سازمان زندان ها اعالم کرده ما زندان اوین را رایگان به شهردارینمیدهیم.بایدتعهداتشهرداری به سازمان زندان ها و طرح نهایی تبدیل آن به فضایتفریحیوپارکمشخصباشد. ■ زندانهای جدید میزبان ندارند
هرچند بر اساس برآوردها حدود08 زندان در مراکــز شــهری و بعضــاً در مرغوبتریــن یــا پــر تراکمترین مناطــق جمعیتی شــهری هســتند اما انتقــال 20 زندان بر اســاس قانون برنامه ششــم توســعه در اولویت قــرار گرفته است. این 20 زندان بیشتر در کالنشهرها واقع شدهاند.تیرماهامسالهیأتوزیرانباپیشنهاد مشترک وزارت دادگستری و سازمان زندانها و اقدامــات تأمینی و تربیتی کشــور، آیین نامه بهبــود وضعیــت زندانهــا و بازداشــتگاهها و تســریع در انتقــال زنــدان هــا بــه خــارج از محــدوده شــهرها را تصویــب کرد. تســریع در انتقال زندانها به معنای آن اســت که قانون انتقال زندانها از محدودههای شهری از رکود 81ساله خارج شود.
یــک منبــع آگاه قضایــی در گفتوگــو بــا «ایــران» میگویــد: «واقعیــت ایــن اســت که از زمــان تصویــب قانــون انتقــال زندان هــا از محدودههای شهری عمالً اقدام خاصی برای خروج زندانها بر اســاس تکالیــف این قانون انجام نشــده اســت. حتی تعطیلی و تخریب زنــدان قصــر را هــم نمیتوان به حســاب این قانــون گذاشــت. برچیده شــدن زنــدان قصر بر اســاس توافق ســازمان زندان ها با شهردار وقــت تهران صورت گرفت و در چارچوب این