Iran Varzeshi

در نیمهنهایی و فینال هم گل بزنم، راضی میشوید؟ منشا:‌مه ‌مترین‌گل‌بازی‌را‌سیدجالل‌زد

- زهرا اسدی ‪Zahra Asadi‬

مطمئن بودم که گل میزنم. دروازهبان سر راهم بود و اگر شوت میزدم، ممکن بود یکجوری توپ را دفع کند. برای همین او را هم دریبل زدم و از هیجان خودم هم داشتم با توپ میرفتم توی دروازه. لحظه عجیب و غریبی بود. خیلی استرس داشتیم اما هواداران به ما انرژی میدادند و اجازه ندادند ناامید شویم.

حتی اگر بدبینها درســت گفته باشــند که گادوین منشا دوشنبه شب برای مشــتریان خارجیاش فوتبال بازی کرد، آن گلی که زد میارزید به همه گلهای نزدهاش. گلی که پل صعود پرســپولیس شــد و انگار شکستهنفســ­ی و فروتنی را هم به مهاجم نیجریهای یاد داده کــه گل اول، گل کاپیتان را از آن مهمتر میدانــد. مهم، حضور دوباره در جمع چهار تیم برتر قاره کهن بود که پرســپولیِس محــروِم برانکو از پس آن برآمد و حاال امیدوارانه چشــم دوخته به جام قهرمانی آســیا که حاال خیلی فاصله ندارد از دســتهایش. این همان چیزی اســت که منشــا مهمتر از گل سرنوشتســا­ز خود میدانــد و میگوید که با همتیمیهایش برای به دســت آوردن آن قول و قرارهایی گذاشــتهان­د. گفتوگوی امروز ما اما از همان گلی آغاز میشــود که صعود پرســپولیس را رقم زد. قول داده بودی بــه الدحیل گل بزنی اما دیگر داشتی بدقول میشدی.

خیلی بدشــانس بودم وگرنه همان شوتی که اول بــازی زدم باید گل میشــد. نمیدانم دروازهبان حریف چطور خودش را رســاند چون به نظر آمد که توپ اول به نوک انگشتان او خورد، بعد به تیر دروازه. اگــر آن توپ گل میشــد، اتفاق دیگری میافتاد؟

آنوقــت راحتتر میبردیم. شــاید حتی گل هم نمیخوردیم. بازی استرس باالیی داشت و ما نیاز داشــتیم که گل اول را بزنیم. بــرای همین میگویم راحتتر میبردیم.

آخرین باری که صحبــت کردیم، پیش از بازی رفت بود. گفتی میخواهی بهترین گلت را به الدحیل بزنی و پرســپولیس با گل تو صعود کند. فکر نمیکنم گلــی مهمتر از این گل زده باشی.

درســت اســت، گفته بودم بهتریــن گلم را میزنــم. ایــن واقعا بهتریــن و مهمتریــن گل تمام زندگیام بود که هیچوقت فراموشش نمیکنم. البته امیدواریم آخرین گلت هم نباشد!

برایم عجیب اســت که هنوز با من مثل یک بازیکن آماتــور برخورد میکنید. ایــن تنها گل من نبوده که آخرین گلم باشــد. مــن فصل پیش هم در آســیا گلهای زیادی زدم اما خودم میدانم که کافی نیســت. باید در نیمهنهایی و فینــال هم گل بزنم تا دیگر کســی انتقاد نکند. آیا آن موقــع از من راضی میشوند؟ من گل زدن را خوب بلدم اما به من احترام نمیگذارند و همیشه انتقاد میکنند. اتفاقا در همین بازی هم از تو انتقاد شد که خودخواهانه بازی میکنی و کم پاس میدهی. دلیلش این نبــود که میگفتی دوســت داری پرسپولیس با گل تو صعود کند؟

من به شــما گفتم که دوســت دارم با گل من صعــود کنیم اما بازی آنقدر مهم بود و آنقدر اســترس داشتیم که دیگر اهمیتی نداشت چه کسی گل میزند. فقط میخواستیم ببریم و صعود کنیم. اما سر آخر هم گل صعود را زدی و هم جواب منتقدانت را دادی.

بله من زدم و به خاطر آن گل خیلی خوشحالم. من فقط میخواستم خودم را ثابت کنم اما خودخواهی نکردم. میدانید که من بیشتر از بقیه بازیکنان تیم روی نیمکت نشســتم اما ناامید نشــدم و همتیمیهایم هم کمکم کردند. اگر بگویم خوشحال نیستم، دروغ گفتهام اما مهمترین گل پرســپولیس را در آن بازی سیدجالل زد. انــگار باید گل اول را میزدیم تا راه بیفتیم. من هم گل صعود را زدم.

بعد از رد کــردن مدافع الدحیل همه منتظر شــوتزنیات بودند اما تصمیم گرفتی دروازهبان را هــم دریبل بزنی. میدانی اگر آن موقعیت را از دست میدادی چه میشد؟

خودم مطمئن بــودم که گل میزنم. دروازهبان ســر راهم بود و اگر شوت میزدم، ممکن بود یکجوری توپ را دفــع کند. برای همین او را هم دریبل زدم و از هیجان خودم هم داشــتم با توپ میرفتم توی دروازه. لحظه عجیب و غریبی بود. خیلی اســترس داشتیم اما هواداران بــه ما انرژی میدادند و اجــازه ندادند ناامید شویم.

همین هواداران حاال توقع دارند در نیمهنهایی هم السد را شکســت بدهید و پرسپولیس را به فینال ببرید، میتوانید؟

ما به قهرمانی آســیا فکر میکنیــم اما قبل از رســیدن به فینال باید الســد را شکســت بدهیم. این تیم هم مثل الدحیل خیلی قدرتمند اســت و بازیکنان بزرگــی دارد اما تیــم ما هم بزرگ اســت و به راحتی شکســت نمیخورد. ما در تیم حرفهایمان را زدهایم و میخواهیم قهرمان آسیا شویم.

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran