Iran Varzeshi

در جستوجوی عیار واقعی بودیمیر

- وصال روحاني ‪Vesal Rohani‬

قدر مســلم اینکه ماریــو بودیمیر در چهار بازی که تا بهحال برای پرســپولیس انجام داده، همانی جلوه نکرده اســت که نزدیکان برانکــو ایوانکوویچ میگفتند ولی از یکسو او در تعدادی از این دیدارها فقط بهعنوان نفر ذخیره وارد میدان شــده و از جانــب دیگر او هنوز وقــت و امکان برای هماهنگ شــدن کامل با سرخهای تهرانی را نداشته اســت و به هر مهره تازهواردی در هر تیمی باید حداقل 10 بازی فرصت داد تا کامال با شــرایط و نحوه بازی رایج در تیمش وفق یابــد و وقتی آن فرد تازه وارد یک خارجی باشد، چنان مهلتی بسط یافته و به بیش از این هم بالغ خواهد شد.

750 هزار یورو

در مــورد پولی که صرف جذب ماریو بودیمیر شــده، حرفهــای ضد و نقیضی عنوان گشــته و برخــی آن را 750 هزار یــورو دانســتهان­د که البتــه رقمی کالن بــرای یک بازیکن بالنســبه «ســن باال» است و سران ســرخها هم مدعی شدهاند که پول آزادســازی وی از قیــد قرارداد با دیناموزاگر­ب توسط خود او پرداخت شده و در نتیجه ســرخها چیزی در این ارتباط به طرف کروات ندادهاند.

هــر یک از صور فوق بــه لحاظ خیر و مصلحت ســرخها صحیح باشد، در این تردیدی نیســت که شــکل و روال و فرم بازی بودیمیر کروات بیشــباهت به پایان رأفت و ســایر مهاجمان استخواندرش­ت و بلندباالیی نیســت کــه قرمزها در زمان زمامداری طوالنی علی پروین برای پست مهاجم هدف خود به کار میگرفتند.

در نظام کاری «سلطان»، مهاجم نوک (شــامل پایان رأفت در سالهای 1377 تا )1385 وظیفه داشت روی توپهای بلند بپاخیزد و یا با ضربهســر کار را تمام کند و یــا بر اثــر دخالت مســتقیماش در کار مدافعان رقیــب و در رونــد برخوردهای فیزیکــیاش با آنهــا توپ را بــه گونهای سرگردان و بیصاحب ســازد که یاران او بتوانند با حرکات و ضربات بعدیشان توپ را دروان دروازه بنشانند.

آن سیســتم به لطــف دالوری پایان رأفت و ســر نترســی که وی داشــت و همچنین مشــارکت ســایر حملهوران و هافبکهای ســرخ در آن طی ســالهای 1377 تــا 1381 ســه عنــوان قهرمانی لیگ ایران را به ســرخها بخشــید و حتی پس از کمرنگ شــدن رأفــت و همراهان و همتاهــای او در اواســط دهــه 1380 پرسپولیس با آدمهایی مشابه و مهاجمان قدرتی دیگری که در اختیار گرفت، به این سیستم وفادار ماند و سانتر بود که در پی سانتر از دو گوش به روی دروازهها ریخته میشــد و وقتی هم رأفــت در کار نبود تا سرزنی کند، مدافعان فیزیکی پیشتاخته سرخها شــامل هاشمینسب (قبل از کوچ دردسرســاز­ش به استقالل)، رهبریفرد و انصاریان در دسترس بودند تا همان روال را پیاده و مدافعان رقیب را مســتأصل و با ضربهزنیهای اولیه خــود و یا طی کمک و همکاری ســایر نفرات قرمزپوش به آنها دروازه رقیب را گشوده و سند پیروزیهای تازهای را به نام قرمزها بنویسند.

حاالت و وضعیتهای تازه

برای قضاوت نهایــی درباره بودیمیر بســیار زود اســت و برخی وجــوه بازی او هنــوز بر ناظــران ایرانی عیان نشــده اما شــکل و روال نمایــش وی به گونهای اســت که خواه ناخواه رأفت و پیش از وی کریــم باوی و غالمرضــا فتحآبادی به یاد میآیند.

اگر امثال علی باغمیشــه و ســهراب انتظاری مهاجمان کوچکجثه و کوتاهقدی بودند که فقط بعــد از جنگهای فیزیکی مهاجمان درشتاندام «نوک» پرسپولیس وارد پروســه زدن ضربات آخر میشدند، اینک و در نظام کاری برانکو ایوانکوویچ نیز علی علیپور چیزی از این قماش است و بنا بر نوع استفاده این مربی کروات از مهدی شریفی، وی نیز میتواند یک مهاجم ثانوی و لبخط باشــد که در زمان برخوردها و جنگهــای فیزیکی بــه مهاجمان نوک نزدیک میشود و روی توپهای برگشتی کار میکند و در مورد نقش و سهم مهدی ترابی باید قدری بیشتر صبر کرد.

دفعکنندگان صرف

برای ثمر دادن تمامی این محاسبات و حرفهــا و امکانات ابتــدا بودیمیر باید همانی باشــد که نوع بــازیاش در زمین سپیدرود و در نیمه دوم دیدار اخیر سرخها با این تیم رشــتی در جام حذفی کشــور گواهی داد. او به محض ورود به میدان چه با دخالتهای فیزیکی مؤثر درون 18 قدم، چه با ضربات ســر و چه با شوتهایش با هر دو پا مدافعان سپیدرود را از سازندگی باز میداشــت و به دفعکنندگان­ی صرف و به مردانی تبدیل میکــرد که تنها باید با شــتاب هر چه بیشتر توپها را از محوطه جریمه خودی دور میکردند.

قد بلند بودیمیر و ضربات ســری که در آن دیدار زد و قدرتی که هر دو پای او در ارسال توپ و یا زدن شوتهای محکم دارد، مواردی اســت که هم قدرت ضربتی پرســپولیس را تا آینــده نزدیک افزایش میدهد و هــم او و یارانش را در مســیر گلزنیهایــ­ی قرار میدهد که از زمان روی کار آمدن برانکو در پرســپولیس، این تیم آگاهانه و براساس انتخابهای این مربی از آن پرهیز کرده و ترجیح داده است که به جای مبنا قرار دادن برخوردهای فیزیکی از ظرافتهای فنی برخی مردانش برای باز کردن راهها و گلزنیهای موردنظرش بهره گیرد.

از موقتی به دایمی

این بــه معنای تبدیل شــدن کامل بودیمیر بــه یک رأفت ثانــوی و یا غالب شــدن کامل بــازی قدرتی بــر نحوه کار فنی قرمزها نیســت اما قدر مســلم اینکه پرســپولیس از این پس به لطف بودیمیر و بــازی فیزیکی و پراســتحکا­م وی بیش از پیــش از عنصــر قــدرت و گلزنیهای مبتنی بر آن ســود خواهد جست؛ چیزی که تــا امروز فقط جلــو رفتنهای دایمی سیدجالل حســینی و شجاع خلیلزاده و ضربات ســر و شــوتهای ناگهانی آنها به طور موقتی و هر از چندگاه به بازی عمدتاً فنی سرخها تزریق میکرد.

 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran