ازبیتدبیریگلمحمدی تا بزن بهادری ساپینتو
عدهای میگویند «حاشیه»های لیگ برترفوتبال«مزه»آناستواینلیگ بدون آن لطفی ندارد، اما واقعیت امر این اسـت که حاشـیههای لیگ چنان شـدت گرفتـه کـه مـیرود تتمـه اعتبار فوتبالکشورراهمبربادبدهد.یحیی گلمحمـدی سـرمربی پرسـپولیس، بعـد از اکتفـای تیمـش بـه یک تسـاوی خانگـی بـدون گل بـا آلومینیـوم یـک سـری حرفهـا زد کـه منطـق چندانـی در آن رؤیـت نمیشـد. او تأکیـد کـرد کـه چـون یـک سـال و نیـم از مـدت قـراردادش بـا سـرخهای تهرانـی باقـی مانده، هیچ کس نمیتواند او را برکنار کند و روی نام رضا درویش تأکید کرد تابهنظربرسدیکیازطرفهایاصلی دعـوای او، مدیرعامـل پرسـپولیس اسـت. گلمحمـدی همچنیـن مدعی شـد کـه بـه نشـانه اعتـراض بـه رونـد داوریها و در جهت مقابله با جریانی کـه بـه زعـم او قهرمانـی پرسـپولیس را نمیخواهـد، از ایـن هفتـه تیم «امید» باشـگاه پرسـپولیس را در مسـابقات لیگ برتر شـرکت میدهد و تمرینات تیـم بزرگسـاالن را هـم بـرای سـه روز تعطیـل میکنـد. انـگار نه انگار کـه اوال ً درویشبهسببمدیرعاملبودنحق برکنـاری او در هـر روز و هـر سـاعتی دارد و ثانیا جامعه فوتبال و بخصوص هوادارانپرسپولیسبرنمیتابندکهاو تیـم امیـد ایـن باشـگاه را راهـی میـدان بسیارسختوپرمسئولیتیمثللیگ برترکندوثالثا ًثمرندادنحمالتتیم و عجـز سـرخها در گلزنـی کـه عارضـه تـازهای هـم نیسـت، چـه ربطـی بـه درویـش و سـایر مدیـران باشـگاه دارد و آیـا ایـن خـود یحیـی نیسـت کـه بـا نداشـتن تدابیـر فنـی مؤثـر، تیـم را بـه سـوی عـدم نتیجهگیـری و تنـزل در جدول ردهبندی سوق میدهد؟ 24 سـاعت بعـد از «شـو»ی غریـب سـرمربی پرسـپولیس کـه حتـی اشـتباهات احتمالـی داوران هـم آن را قابـل فهـم جلـوه نمـیداد، سـرمربی اسـتقالل در یـک نمایـش بـزن بهادری تـازه در کرمـان، جایـی کـه تیمش مس کرمـان را 3-2 شکسـت داد، یـک بـار دیگرلیگنخستفوتبالماراتاسرحد امـکان بـه عرصـهای «چالـه میدونـی» تبدیلکرد.ریکاردوساپینتوکهپیشتر هـم حرکاتـی از ایـن دسـت را در جریـان بعضیدیدارهایاستقاللانجامدادهو کاپشنازتنبهدرآوردهوقصددرگیری فیزیکی با رقبا را داشت، این بار هم در کرمـان همیـن کار را بـا شـدت و حدتـی هـر چـه بیشـتر بـه نمایـش گذاشـت و بـا حـرکات تنـد دسـتهایش ایـن و آن را تهدیـد و رجزخوانـی کـرد و فقـط بـا دخالـت 10-15 آدم متفـاوت و همـت دوسـت و غریبـه بـود کـه شـعلههای خشماوکماثروازمهلکهخودخواسته بـه بیـرون رانـده شـد. ایـن صحنههـای زشت که مربیان اروپایی معموال ًاز آن مبرا هسـتند (شـما را به رفتار همیشـه متین ژوزه مورایس سرمربی سپاهان کـه از قضـا هموطـن سـاپینتو هـم هسـت، ارجاع میدهیم) و حرفهای عاریازاستداللگلمحمدیدرهفته هجدهملیگبیستودومآثارمخرب و بسـیار بـدی داشـت و مهمتریـن آنهـا ایـن بـود کـه چـون ایـن تیمهـا و مربیان فقـط خـود را شایسـته قهرمانـی میداننـد، بـرای کوبیـدن هـر چیزی که این صالحیت صوری را نفی و قهرمانی را نصیـب تیـم دیگـری کنـد، آمادهاند و حق هر کار نادرستی را برای خود قائل هستندوهیچنیازیهمبهجوابگویی بابتاظهاراتوکارهایناعادالنهخود نمیبینند. وقتی دو باشگاهی که این همه تحت حمایتهـای آشـکار و نهـان هسـتند، ایـن گونـه نظـم لیـگ را سـاقط و آن را دچار هرج و مرج میکنند، چه توقعی میتوان از تیمهای کوچکتر داشـت کهشکایاتشاندرموردنامرادیهای حاکم بر لیگ، شـنوندهها و دلسـوزان بسـیار کمتـری دارد. بـاز گلـی به جمال آنهـا کـه مثـل سـرخابیها اینطـور حرمتشـکنی و اوضـاع را قمـر در عقـرب نمیکننـد و شـکل و نـوع اعتراضشانبهداوریهاوروشهای برگزاریمسابقاتقاعدهمندتراست.