Jeem

بچه! بپر دم خونه استاد!

-

اما از آنجا که 20 درصد اجاره به خودی خود رقم بسیار زیادی اس �ت و حتی افزایش 25 درصدی حقوق ه �م از پس هضم آن ب �ر نمیآید مجبور ش �دیم به محل جدید اسباب کش �ی کنیم. هنوز چند روزی از حضورمان در محل نمیگذشت که: -: ب �ه به جناب آقای فرهنگی، باور بفرمایید این محله فقط یک آدم فرهنگی کم داشت! این صدای آقای ش �اطر اس �ت که گویا از طریق فرزن �دم متوجه ش �ده اس �ت که بن �ده فرهنگی هس �تم، فرهنگی فرهنگی! بعد از کلی چانه زدن ب �رای خرید 2 عدد نان س �نگک و این که لطف فرموده و پش �ت و رو را خشخاش �ی )کنجدی( کرده است، میرود سر اصل مطلب و میگوید: -: آقای فرهنگی اصلا شما چرا تشریف میارین در صف وامیس �تین، حیف این وقت نیس �ت که باید صرف مطالعه بش �ه، از این به بعد تش �ریف نیارین، صبح به صبح میگم بچهها یه دونه گرم و تازهشو بیارن دم خونه! آی بچه از فردا میپری دم خونه استاد...! ش �اید بگویید این که اصل مطلب نیس �ت، اگر کم �ی حوصل �ه به خ �رج بدهید، اص �ل مطلب گیرتان میآید، آقای ش �اطر در حالیکه نانهای سفارش �ی اش را داخل پلاس �تیک ق �رار میداد، گفت: راس �تش یه زحمت کوچیکی هم واستون داش �تم جن �اب فرهنگی، ای �ن برادر م �ا منطقه بوووق میش �ینه ولی نه ای �ن که میگن مدارس اون منطقه زاقارته، دلش میخواد پس �رش نمونه دولتی درس بخونه، تا فردا مثل شما مهندس شه، ببخش �ین معلم شه، ش �نیدم شما همون جادرس میدین، البت �ه معدلش هم تعریفی نداره که اونم دست شما رو میبوسه دیگه!! وقت �ی آقای ش �اطر فهمید ثبت ن �ام در مدارس نمونه به همین کشکیها نیست، ادامه داد: ای بابا آق معلم س �خت نگیر اینق �در، بیا اینم نونی که خواس �تی با پلاستیکش ش �د 2 و 500، به خان داداشم گفته بودم باس بریم پیش اصل کاری ها!

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran