Jeem

رد کن بیاد بابا

-

ول �ی از قدیم گفتهاند پس از ه �ر حالی یک ضد حال هم به س �راغ آدم میآید، داش �تم اخبار 20 و 30 را نگاه میکردم و هنوز از ماجرای صبح کیفور بودم که یکهو س �ر و کله یک عزیز پیدا شد! حتما ش �نید هاید که میگویند «هر کس به طریقی دل ما میشکند، بیگانه جدا، باجناق هم جدا میشکند » ما از دار دنی �ا تنها یک باجناق داریم که البته هر چند دقیقا نمیدانیم چکاره اس �ت ولی هر چی هست س �ر و کارش با آهن و آجر اس �ت و اتفاقا وضع مالیاش توپ! نکته دیگری که در باره او نمیدانیم این است که به راستی نمیدانیم شرایطش چطوری است؟ وقتی اوضاع اقتصادی رونق دارد، کار و بار آنها سکه است ولی وقتی شرایط بحرانی و اقتصاد کل دنیا در رکود اس �ت باز هم پول او از پارو بالا میرود، البته نوش جانش ولی با همه این اوصاف چشم دیدن دفترچه بیمه ما را ندارد! خدا نکند یک سرمای کوچک سرپایی بخورد، با خودروی شاسی بلندش این همه را از منطقه بالا به سمت منطقه ما طی میکند تا بلکه بتواند دفترچه بیمه ما را بگیرد: -: به به فرهنگ �ی جون، باجناق عزیزتر از جان! رد کن بیاد که بد ج �وری اوضاع آب روغنمون قاطی کرده بابا! وقت �ی میگویم نمیش �ود ای �ن کار خلاف عرف اس �ت، تازه پیگرد قانونی هم دارد میگوید :ای بابا مگه پوس �تر تبلیغاتی به شیشه ایس �تگاه اتوبوس چسبوندیم که پیگرد قانونی داشته باشه، هر دومون کچل نیستیم که هستیم، هر دومون قد کوتاه نیستیم که هس �تیم، دیگه چه ش �رایطی باید داشته باشیم، باور کن عین یه هلو که از وسط نفص کرده باشن شبیهایم، اصلا کسی شک نمیکنه! دس �ت آخر وقتی میبین �د زور اصرارهایش به انکارهای من نمیرس �د میگوی �د: لااقل همون کارت شناساییات رو بده با منزل میخوایم بریم ش �مال، در این هوا شب گوشه خیابون نخوابیم، بریم حداقل تو مدرس �ه ایی، جایی کپه مرگمون رو بذاریم!! رد کن بیاد بابا...

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran