داورضعیفمثلبازيكنضعیفخطبخورد
اين وقتي پيش ســال چند
بود رسيده خود اوج به اشتباهات وقت رئيس شريفي، مجتبي دكتر فدراســيون به انضباطي كميته داور بود داده پيشــنهاد فوتبــال ضعيفیكهضعفاوبرايفدراسيون از را است شــده مشــهود فوتبال كه همانطور بگذارد. كنار قضاوت و ضعيف بازيكن مربــي، تيــم در جايي و نكرده پيشرفت كه كسي كنار را نــدارد پيشــرفت بــراي به هنوز پيشــنهاد اين ميگذارد. بايگاني نشــده، مطرح جدي طور شدوبههمينخاطرامروزميبينيم داوريهايضعيفدرنتايجبازيها اگر كه حالي در اســت. تأثيرگذار قضاوت از ضعيف داور يك بار يك كار حساب ميشد، گذاشته كنار بيشتر و ميآمد داوران همه دست
ميكردند. تالش و دقت است. اينطور هم مربيگري در مينشيند، ' كالس در كه مربياي باشــد نداشــته ذكاوت و هوش اگر نميشود توصيه & كالس به هيچگاه در تا ميماند باقي ســطح همان در و در كه برود رشتهاي دنبال به نهايت شوخي جاي چراكه دارد. تخصص آن و دهد آمــوزش بايد مربي نيســت. و كند قضاوت بايد داور و كند هدايت
بدهد. حقدار به را حق
است. داور فني ضعف خاطر نمونهاشسيدمهديسيدعلي؛ - مسجدســليمان نفت بــازي در تيم سود به را صحنهاي اســتقالل چند از كه كرد اعالم پنالتي ميزبان روزبه اصال بود مشخص دورتر متر برخورد حريف بازيكن با چشــمي تمارض نفت تيم بازيكن و نداشته
ميكند. ســپاهانديروز بــازي در يا
بازي پاياني ثانيههاي در داور نساجي. ســپاهان تيم ســود به را صحنهاي زعم بــه كه كــرد اعــالم پنالتــي نبود پنالتي اصال داوري كارشناسان به بايد پنالتي گرفتن جاي به داور و نشــان زرد كارت حريف تيم بازيكن
داور. فريب خاطر به ميداد. هم قدر هر ليگها اين در و ميگيرد از هفتهاي چند فقط كند، اشــتباه دوباره و ميشــود محروم قضاوت يك نيست اينطور اصال برميگردد. براي كثيراالشتباه يا و پراشتباه داور ليگ بازيهاي قضاوت از هميشــه جاي شود. محروم اول دسته و برتر خود داوران كميته كه است تعجب هر و ميكند داوران ايــن قرباني را اين تا ميخــرد جان به را حرفــي
باشند. صحنه در داوران اشــتباه داور تا ايران فوتبال در مطرح سؤال اين هميشــه ميكند يا بوده سهوي او اشتباه كه ميشــود نميخواهيم اصال باره اين در عمدي؟ وضوح به اما باشيم داشــته قضاوتي به اشتباهات اين از خيلي پيداســت درفوتبالاگربازيكنيضعيفباشد، كنار مربي توســط و ميخورد خط هم ادامه در اگر و ميشــود گذاشته كند، جلب را مربيان ديگر نظر نتواند
ميشود. گذاشته كنار فوتبال از چنين حرفــهاي فوتبــال در به نميتوانند وقتي فوتباليستهايي و كنند پيدا راه حرفــهاي تيمهــاي به كنند، تثبيــت را خــود جايگاه فوتبال به و ميروند آماتور تيمهاي روزي شــايد و ميدهند ادامه خود به دوباره كه كنند پيشــرفت آنقدر كنند. پيــدا راه حرفهاي تيمهــاي در گفت ميتــوان كه اينجاســت واقع به يافته توســعه كشــورهاي راضي را همه و است همه براي فوتبال
ميدارد. نگه بازيهاي كه داورانــي طبيعتا همانند ميزننــد ســوت را آماتور هم آنها هســتند. آماتور بازيكنــان در بازيكنان مثل داشــتند دوست بازيهايحرفهايحاضرباشند.البته قضاوت پس از وقتي اما داور عنوان به به مجبور برنميآيند، حرفهاي بازي تا ميشوند آماتور فوتبال در حضور در خود عالقه دنبالكننده همچنان
فوتبالباشند. اينچنين ايران فوتبال در اما
راه ميشود داور كه كســي نيست. پيش در را برتر ليگ بعدا و يك ليگ