KHABAR VARZESHI

سپاهان سنگتمامگذا­شت

-

سپاهان چگونه قهرمان روز اول ليگ آسيا شد؟ پرسپوليس چگونه با خود آن كرد كه الدوحيل هم انتظارش را نداشت؟ و توانش را هم! امير قلعهنويى، نشــان داد كه بهترين مربى در حال حاضر ليگ برتر،همچنانسكان­دارتيمسپاه­اناست!قلعهنويىوت­يمش،يك پارچگى حداكثرى ذهنى و يك پارچگى كمنظيرى در دايره حركت تيمى بروز دادند!

شاهكار امير در اين بود كه تيمش را به خوبى توجيه كرده بود كه چه بايد كرد و چه نبايد كرد! ســپاهان، يك نيمه توپ را در تمام عرض و طول زمين دواند و در نيمه دوم، ٥٤ دقيقه با حداكثر فشار بازى كرد! مردان امير كه خوب هم چيده شده بودند، از هر جا كه توپ را لو مىدادند و از هر لحظه كهتوپبهالع­ينمىرسيد،ياركوبىوپر­سينگپرفشار­ىرااعمالمى­كردند! مستقيم رو به هدف، مستقيم رو به جلو اما نه آنكه به بهانه بازى مستقيم، به پاسهاى بىربط رو بياورند و نه آنكه براى دقت در پاسهاى كوتاه و پى در پى به اتالف وقت دچار شوند!

ســپاهان و مســعود تابش- مدير فوتبالبلد تيم اول، بلكه تنها تيم «مردمدار»اصفهان-مزدمقاومتش­انرادرحفظس­رمربىخودگر­فتند!يك بازى بىعيب و اشــكال، يك بازى صاحب فكر و يك بازى نزديك به بازى مدرن! قلعهنويى، با همين پيروزى، براى سپاهان سنگتمام گذاشت! بنايى‌درخور‌فيل واماپرسپول­يس!تيميحيى،بهشكلىكههم­هفهمباشدوه­مگان متوجه شــوند، فيلش ياد هندوستان كرد! و يحيى، بايد آن كند كه آن بايد! يعنى نخواهد كرد؟ بشنويد و باور نكنيد! پاسهاى پرشمار اما بىهدف! پاس براى پاس! وقت تلف كردن، به سود حريف كه خوب جمع شود! مثل الدوحيل، در نيمه اول و مثل ‪28 72،‬ دقيقه اول نيمه دوم! بازى را از حركــت انداختن! به صاحبخانه مجال تمركز دادن! پرســپوليس با «توپــدارى»اش دنبال چه بود؟ ضد حملههاى الدوحيل كه فرار از فضاى خالى مانده دفاع چپ و دفاع وســط چپ پرسپوليس را هدف قرار مىداد، چگونه بايد خنثى مىشد؟

يك كالم، ختم كالم: ...خواستهها و اهداف گلمحمدى، درست بجا نمىآمد و درست پياده نمىشد! هر دو گل بازى، نتيجه و محصول «مسمس» كردن در منطقه سرعت بود! بيرانوند كه گويا هنوز درگير است با گل ژاپنىها در جام ملتها، گل اول بدى خورد! حاال روى گل دوم، بيشــتر رد پاى دفاع سرنزن و پاسور پرسپوليس را مىيابيم كه... ديگر اشتباه نمىكند! البته اگر يحيى، قائل به «بار ديگرى» باشد!

پرسپوليس در نيمه دوم، دست به كار تغيير تركيبش شد و اين مرمت زياد طول كشيد اما وقتى اوساگونا آمد و استوكس هم اضافه شد و عاليشاه بــر وزن تكنيكى و تهاجمى خــط هافبك افزود، فوتبــال حاال بىغلط پرســپوليس، روى ديگر خود را نشــان داد! خوشبيارىها­ى الدوحيل، بداقبالىها­ى مردان يحيى! دستكم دو گل كه به ثمر نرسيد! الدوحيل، با همه وجودش، ٥١ دقيقه جنگيد تا برد! پرسپوليس در اين ٥١ دقيقه، نشان داد كه چه تيمى دارد و چه تركيبى!

پرسپوليسبا­استوكس،هافبكپاسور­ترىالزمدار­دكهترابىاگ­ربتواند در اين نقش ظاهر شود... عاليشاه مىتواند جناح چپ را منطقه شروع، براى آتش باريدن كند! آتش بر ســر تيمى كــه مانژوكيچ را دارد، بن عطيه را و ادميلســون را! براى يحيى اين باخت، كلى درسهاى مفيد و به درد بخور داشت! در آينده خواهيم ديد! آتش‌بازى‌يا‌بازى‌با‌آتش پرسپوليس، باخت اما خودش را بجا آورد و از يك اشتباه محاسبه دور شد! بازى گرفتن از نفرات پرمايهتر و پرفايدهتر! يحيى هم از يك سوراخ دو بار گزيده نمىشود و اال كه يحيى نمىشد! خط حمله و خط دفاع پرسپوليس- در مركزىترين منطقه- سر و شكلى شكيلتر مىيابد!

روز يكشنبه ٤ اسفند، خواهيم ديد كه يحيى از بازى با الدوحيل، چه ســودها برده است! روز يكشنبه ٤ اسفند، سپاهان، در اصفهان و در نقش جهان، صاحبخانه است! خواهيم ديد كه امير و يحيى، براى اين ديدار، چند مردهحالجند!وچقدراهلپي­كارند!پيكارىتمام­عيار،ازهمهجهت!ياترس فائق مىآيد! همان روز- يكشــنبه چهار اســفند- شــهرخودرو با نفت مسجدســليم­ان بايد برزمد و راه ديگرى ندارد! ساعت ١8:30 روز چهارم اسفند، استقالل در آزادى، ذوبآهن را گير مىآورد: نوعى فينال براى فرهاد مجيدى كه فقط بايد ببرد! فقط برد!

ســپاهان، نسق گرفت! ...نسق پرسپوليس را گرفتند! ...استقالل و دومين اشتباه يك شكل!

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran