یکاشتباهکوچولو

فوتبال به همين انــدازه بيرحم است. مدافعي كه بايد توپ ر ادنبال كند و كارش را به نحو احســن انجام دهد و مدافع ديگري كــه نزديكترين يار خودي اســت به توپ ســرگردان، متن را با حاشيه قاطي ميكند و تاوان همين چند ثانيه عقب افتادن از جريان بازي، شكست است! گاهي يكاشتباهكوچولو،يكلحظهجاماندنازجريانبازي ويك«گيج»خوردنبهظاهرسادهميتواندكاشتههاي يك عمر را به باد دهد. يك تيم هر قدر در زمان حمله خطرناك باشد ولي وقتي بترسد كه هر لحظه ممكن استدرخطدفاعيكاشتباهرخبدهد،نميتواندخيلي خوب بازي كند. پرســپوليس در ديــداري كه خط دفاعش اعتماد به نفس را از كل تيم گرفت، نتوانست بــا توجه به برتري آماري، حتي بــراي يك بار دروازه الدحيل را با خطر فروپاشي مواجه كند. چند بار ديگر بايد از يك سوراخ گزيده شويم تا «دوزاريمان» بيفتد؟ چرا ميخ آهني در ســنگ نميرود؛ حتي با زور؟! آقــاي مدافع- و همه مدافعاني از اين جنس- وظيفهات «نق» زدن است، يا مهاجم حريف را در راه فتح دروازهات ناكام گذاشتن؟ توپ در جريان بازي اســت؛ به جاي يارگيري مهاجم حريف به ســمت داور يورش ميبري كه ضعفت را با «سوت» او پوشش دهي؟ آقاي مدافع؛ تو هنوز در انجام ســادهترين- و صد البته مهمتريــن- بخش وظايف دفاعيات «لنگ» ميزني، آن وقت چگونه گوش فلك را از سالها دور بودنت از پيراهن تيم ملي پر كردهاي؟ آقاي مدافع؛ وقتي شــما بيحركــت و بيكار منتظر هستيد،آنگاهفكرتانهمبيحركتوبيكاراستوبراي چيزي نگران نيست و اين چه غمناك است! به پير، به پيغمبر، همه فوتبال بازي مالكانه نيست!فوتبالايننيستكهشما006،007 پاس بيثمر رد و بدل كنيد اما در آخر حريف نتيجه را به ســود خود خاتمه دهد! آقاي گلمحمدي؛ فوتبال تعاريــف ديگري نيز دارد؛ -1 اســتفاده حداكثري از فضاهايحداقلي(همانكاريكهالدحيلباشماكرد) -2 به اشتباه انداختن حريف (همان كاري كه الدحيل با شما كرد) -3 ســريعتر چرخاندن توپ و صد البته دقيقتر ضربه زدن (همان كاري كه الدحيل با شــما كرد) -4 سريعتر از واكنش دفاعي حريف عمل كردن (همان كاري كه الدحيل با شما كرد) -5 هرگز تسليم نشدن و از قبل بازنده نبودن (همان تفكري كه الدحيل قبل از وارد شدن به زمين داشت) -6 فوتبال مالكانه را در يكسوم دفاعي حريف انجام دادن، نه در دورترين فاصله از دروازه حريف (همان كاري كه الدحيل در 12 دقيقه ابتدايي بازي انجام داد).