KHABAR VARZESHI

درفستفود خيابان فرشته نزديك بود استقاللي شوم!

-

در‌فوتبال‌نيز‌همچون‌همه‌حوز ‌ههاي‌ديگر،‌چهر ‌ههايي‌ وجود‌دارند‌که‌از‌گف ‌توگو‌با‌خبرنگارجما­عت‌گريزانند‌و‌ تمايلي‌به‌پاسخگويي‌به‌آنها‌ندارند.‌از‌سوي‌ديگر‌کساني‌ هم‌هستند‌که‌به‌قول‌معروف‌خو ‌شمصاحب ‌هاند‌و‌رسان ‌هها‌ را‌تريبون‌مغتنمي‌بــراي‌بيان‌مواضع‌و‌ديدگا ‌ههاي‌خود‌ م ‌يدانند.‌البته‌خو ‌شمصاحبه‌يــا‌بدمصاحبه‌بودن‌ چهر ‌ههاي‌فوتبالي،ب‌ه‌جايگاه‌و‌مسئوليتا‌فراد‌ نيز‌مربوط‌م ‌يشود.‌خيل ‌يها‌کها‌ز‌مصاحبه‌ فراري‌هستند‌گمان‌م ‌يکنند‌هر‌گونه‌ پاسخ‌آنها‌به‌ســؤاالت‌خبرنگاران‌م ‌يتواند‌ زمين ‌هساز‌حاشي ‌ههايي‌شود‌و‌روند‌امور‌تحت‌ مسئولي ‌تشان‌را‌با‌اختالل‌مواجه‌کند.‌البته‌ بعضي‌از‌مصاحب ‌هگريزهاي‌عالم‌فوتبالن‌يز‌تنهاب‌ه‌ داليل‌شــخصي‌به‌خبرنگاران‌روي‌خوش‌نشــان‌ نم ‌يدهند.‌در‌اين‌ميان‌شايد‌‌خداداد‌عزيزي‌يک‌استثنا‌باشد.‌ چهر‌هاي‌دوس ‌تداشتني‌که‌در‌هر‌جايگاه‌و‌تيمي‌با‌اهالي‌رسانه‌و‌ خبرنگارانا‌رتباط‌خوبي‌داشته‌و‌جزو‌فوتباليس ‌تهاي‌خو ‌شمصاحبه‌ کشورمان‌محسوب‌م ‌يشــود.‌ديروز‌که‌با‌علي‌نظري‌جويباري‌ سرپرست‌سابقا‌ستقالل‌تهران‌گپ‌م ‌يزديمب‌حثب‌ه‌خداداد‌عزيزي‌ کشيده‌شد.‌نظري‌جويباري‌هنوز‌هم‌با‌حسرت‌از‌او‌ياد‌م ‌يکند‌که‌ چرا‌نتوانست‌حماس ‌هساز‌ملبورن‌را‌استقاللي‌کند‌و...‌‌ ‌‌سا ‌لها‌پيش‌قرار‌بود‌شما‌استقاللي‌شويد؟ من هم از استقالل پيشنهاد داشتم و هم از پرسپوليس و دقيقا نميدانم منظورت كدام يكي و چه زماني است؟

‌‌‌اســتقالل‌تهران‌را‌م ‌يگويم.‌با‌علي‌نظري‌جويباري‌ سرپرست‌سابق‌استقالل‌صحبت‌م ‌يکرديم‌که‌م ‌يگفت‌با‌ شما‌در‌يک‌رستوران‌جلسه‌هم‌گذاشته‌است. بله راســت ميگويد، از امارات برگشته بودم كه در يك فستفود در خيابان فرشــته اگر اشتباه نكنم نشست داشــتيم و نزديك بود استقاللي شوم ولي در نهايت به توافقنرسيد­يم.

‌‌‌نظري‌جويباري‌خيلي‌با‌افسوس‌از‌آن‌روز‌ياد‌م ‌يکند‌ که‌م ‌يتوانست‌يک‌بمب‌نقل‌و‌انتقالي‌منفجر‌کند‌اما‌نشد.‌ پشيمانن‌يستيد؟ چرا پشيمان باشم؟!

‌‌‌به‌هر‌حال‌بازي‌در‌استقالل‌تهران‌و‌شايد‌زدن‌يک‌يا‌ دو‌گل‌در‌شهرآورد‌م ‌يتوانست‌تبليغاتب‌يشتري‌داشتهب‌اشد‌ و‌از‌شما‌يک‌اسطوره‌آبي‌بسازد! از اين بيشتر؟ من نيازي نداشتم!

‌‌م ‌يدانم‌شما‌همان‌زمان‌اسطوره‌فوتبال‌ايران‌بوديد‌اما‌ قبول‌کنيدب‌ازي‌درا‌ستقالل‌يا‌پرسپوليس‌خيلي‌فرق‌م ‌يکند.‌ فرق‌نم ‌يکند؟ براي من خيلي فرق نميكرد. ميتوانستم همان روزي كه از امارات برگشتم به استقالل بروم و به قول شما دو تا گل در شهرآورد‌هم بزنم اما تصميم گرفتم به خاطر رفقايم به پاس تهران بروم.

‌‌يک‌بار‌هم‌پس‌از‌پاس‌تهران‌نشســتي‌با‌علي‌پروين‌ داشتيد‌که‌ناگهان‌اکبر‌يداللهي‌به‌شما‌زنگ‌زد‌و‌به‌خاطر‌ رفقاي‌خودتان‌به‌تيم‌ليگ‌يکي‌عقاب‌رفتيد.‌واقعا‌چرا؟ گفتم كه براي هر كس يكسري مسائل مهم است و براي من هم رفاقت خيلي ارزشــمند است. با عليآقا هم واقعاً رابطه خوبي داشتم. سه، چهار ماه در تيم ملي شاگر ايشان بودم و براي همان سه، چهار ماه احترام خاصي براي آقاي پروين قائل هستم. قســمت نشد در پرسپوليس شاگرد ايشان شوم ...و

‌‌‌شما‌به‌عنوان‌بازيکن‌قرضي‌براي‌پرسپوليس‌در‌جام‌ باشگا‌ههاي‌آسيا‌باز ‌يهاي‌خوبي‌انجام‌داديد.‌به‌نظر‌خيل ‌يها‌ محمد‌مايل ‌يکهن‌به‌خاطر‌درخشش‌در‌ترکيب‌پرسپوليس‌ درآن‌رقاب ‌تها‌شما‌را‌به‌تيم‌ملي‌دعوت‌کرد.‌ احتماال حاجآقا مايليكهن به خاطر درخشش در آن بازيها

من را دعوت كرد. آن مقطع به عنوان بازيكن قرضي و با توافق دو باشگاه بهمن و پرسپوليس در تيم قرمزها بازي كردم.

‌‌يک‌ب ‌يميلي‌هم‌در‌شما‌زمان‌بازي‌ديده‌م ‌يشد‌که‌ما‌را‌ ياد‌مارادونا‌م ‌يانداخت! چطور؟! ‌‌ديگو‌مارادونا‌که‌خوب‌م ‌يدانيم‌چقدر‌دوســتش‌ داشتيد‌هم‌از‌بارسلونا‌به‌ناپل‌در‌جنوب‌ايتاليا‌ رفت‌در‌حالي‌که‌قدرت‌فوتبال‌آن‌کشــور‌ دست‌شمال ‌يها‌يا‌آث‌ميالن،‌اينترميالن‌و‌ يوونتوس‌بود. نه، بحث شمال و جنوب يا آبي و قرمز نبود. من رفقاي خوبي در پاس تهران داشتم كه به همين خاطر هم به اين تيم رفتم. ‌م ‌يتوانستيد‌در‌پرسپوليس‌يا‌استقالل‌توپ‌ بزنيد‌اما‌نرفتيد‌تا‌محبوب‌هواداران‌هر‌دو‌تيم‌شويد؟ بله،اينهمنگاهي­است.حاالهماستق­الليهابهمن­محبت دارند و هم پرسپوليسيه­ا!

‌‌به‌پاس‌رفتيد‌و‌کاپيتان‌آن‌تيم‌رؤيايي‌شديد. ســال اول كه به پاس رفتم رضا ترابيان سن و سالش از من بيشتربود.همچنينمحسن­گروسيورسول­غنيزادهساب­قه بيشترينسبت­بهمنداشتند­واص ًًالبهخودماج­ازهنميدادم كاپيتان آن تيم شــوم. سال بعد از آن بهزاد غالمپور هم بود ولي چون خيلي بازي نميكرد من بازوبند را ميبستم.

‌‌‌راستي‌چرا‌به‌شماره‌11‌عالقه‌داشتيد‌و‌اين‌پيراهن‌را‌ م ‌يپوشيديد‌در‌حالي‌که‌ستار‌ههاي‌دوس ‌تداشتني‌شما‌مثل‌ مارادونا‌01‌م ‌يپوشيدند؟ من در ابومســلم شماره 10 ميپوشيدم. بعد كه به خاطر خدمتسربازي­بهفتحتهران­آمدمخودشان­ازقبلشماره 10 را نگه داشــته و به من دادند. از فتح به بهمن رفتم كه 10 دست...

‌‌حميد‌استيلي‌بود! فكر كنم! به همين خاطر 12 و 20 پوشيدم.

‌‌و‌درتيم‌ملي‌شماره‌11‌پوشيديد؟ پيراهن شماره 11 را حاجآقا مايليكهن به من داد.

‌‌‌در‌کلــن‌آلمان‌هــم‌شــمار ‌11‌و‌17‌ياهه‌ م ‌يپوشيديد؟ بله، شــماره 11 سال اول دست يك بازيكن رومانيايي بود...

‌‌‌جان‌والدور؟ بله، فكر كنم. شماره 11 ميپوشيد و من هم 17 پوشــيدم اما سال دوم پيراهن شماره 11 را به من دادند.

‌‌چرا‌سراغ‌شماره‌01‌نرفتيد.‌در‌تيم‌ ملي‌هم‌هميشه‌11‌پوشيديد؟ شماره 10 تيم ملي تن علي دايي بود كــه خوب هم بود. اگر ميخواســتم سمت شماره 10 تيم ملي بروم بايد با عليداييكشت­يميگرفتموا­لبتهزور من به او نميرسيد! پس سري را كه درد نميكرد دســتمال نبســتم و با همان پيراهن شماره 11 ادامه دادم.

‌‌‌نکته‌ديگري‌کــه‌در‌فوتبال‌خداداد‌ عزيزي‌به‌چشم‌م ‌يآمد‌پنالت ‌يگير‌بودن‌شما‌ بود.‌به‌دليل‌تکنيک‌و‌سرعت‌باال‌خيلي‌خوب‌ از‌مدافعان‌حريف‌پنالتي‌م ‌يگرفتيد‌اما‌هرگز‌به‌ خاطر‌ندارم‌پشت‌ضربه‌پنالتي‌بايستيد. چون پنالتيزن نبودم!

‌‌مگر‌م ‌يشــود‌بازيکني‌با‌آن‌همه‌تکنيک‌و‌بغل‌ پاهاي‌فني‌نتواند‌پنالتي‌بزند؟ اينكه تكنيك دريبلزني داشــته باشيد دليل نميشود

پنالتيزن خوبي هم شويد. در تيم ملي هم علي دايي در نواختنضربا­تپنالتيرود­ستنداشتوخي­ليعاليميزد (ميخندد). البته اگر هم ميخواستيم پنالتي بزنيم علي دايي اجازه نميداد بزنيم! از شــوخي گذشته خودم هم خيلي عالقه نداشتم پشت ضربات پنالتي بايستم.

‌‌شايد‌پنالتي‌خراب‌کرده‌بوديد‌و...‌‌ يك بار در ابومسلم و يك بار هم در فتح تهران پنالتي خراب كردهام. گفتم كه پنالتي زدن بلد نبودم!

‌چند‌روز‌پيش‌خبري‌منتشر‌شد‌مبني‌ بر‌اينکه‌جلســ ‌هاي‌براي‌برعهده‌گرفتن‌ مديريت‌آکادمي‌باشگاه‌سايپا‌با‌حبيب‌ کاشــاني‌مديرعامل‌اين‌باشگاه‌داشتيد.‌ باالخره‌نتيجه‌اين‌نشست‌چه‌شد؟ منوآقايكاش­انيازقديمر­ابطهصميمان­هايباهمداش­تيم و به همين خاطر هم جلسه گذاشتيم. من حرفهايم را زدم و برنامهام را ارائه دادم. حاال بايد سايپا به من جواب بدهد.

‌‌شرط‌خاصي‌هم‌داشتيد؟ فقط اختيار تام خواســتم. متأســفانه فوتبال پايهاي در كشورمان خيلي كثيف و زشت شده است. روابط ناسالمي وجود دارد و فســاد بيداد ميكند. آقاي كاشــاني هم با شناختي كه از من داشت دعوت به عمل آورد ...و ‌‌حــاال‌اگر‌فردا‌پس‌فردا‌ مديرکارخان­ه‌سايپا‌يا‌

يکي‌از‌مسئوالن‌رده‌

باالي‌اين‌شرکت‌خودر ‌وسازي‌بازيکن‌معرفي‌کنند‌حاضريد‌ از‌آنها‌تست‌گرفته‌يا‌در‌تي ‌مهاي‌پاي ‌هاي‌استفاده‌کنيد؟ فكر كنم جواب سؤالت را در سؤال و جواب قبلي دادم. آقاي كاشــاني به خوبي من را ميشناسد و ميداند زير بار اين حرفهانميرو­م.منجاييكهاي­نحرفهاباشد­يكدقيقه هم نميمانم و كار نميكنم. ‌‌‌حنيف‌عمرا ‌نزاده‌که‌زماني‌با‌محمد‌نوازي‌ در‌جوانان‌استقالل‌کار‌کرده‌در‌مصاحب ‌هاي‌ مدعي‌شد‌پدر‌پولداري‌حاضر‌بود‌به‌من‌و‌ نوازي‌دو‌قطعه‌زمين‌هر‌يک‌به‌ارزش‌008‌ ميليون‌تومان‌بدهد‌اما‌آنها‌نپذيرفت ‌هاند! گفتم كه كثافتكاري در فوتبال پايه زياد است. اين تازه يك چشمه آن است. ‌‌‌حنيــف‌همچنين‌گفته‌قبــل‌يکي‌از‌ شهرآور ‌د‌دها‌يک‌شر ‌طبند‌حاضر‌بوده‌2‌ميليارد‌تومان‌ بدهد‌که‌او‌اخراج‌شود‌يا‌پنالتي‌بدهد‌اما‌نپذيرفته‌است.‌از‌ اين‌دست‌پيشنهادات‌به‌شما‌هم‌در‌زمان‌بازي‌شد؟ جگر نداشتند به من پيشنهاد تباني يا شرطبندي بدهند اما بايد قبول كنيم اين مسائل در فوتبال بوده و هست.

‌‌شما‌از‌مربيگري‌خداحافظي‌کرديد؟ نه، اگر شرايط باشد باز هم مربيگري خواهم كرد. من تن به هر كاري نميدهم ولي به هر حال شغلم فوتبال است.

‌‌انتقادي‌که‌به‌شما‌يا‌علي‌کريمي‌وارد‌است‌عجله‌براي‌ ورود‌به‌عرصه‌مربيگري‌و‌قبول‌هدايت‌تي ‌مهايي‌بود‌که‌با‌ مشکالت‌مالي‌دست‌و‌پنجه‌نرم‌م ‌يکردند.‌قبول‌داريد؟ متوجهنميشو­م!

‌‌‌ببينيد‌شــما‌و‌علي‌کريمي‌اسم‌کوچکي‌نداشتيد.‌ م ‌يتوانستيد‌کمي‌صبر‌کنيد‌تا‌تي ‌مهايي‌با‌امکانات‌و‌بودجه‌ کافي‌سراغ‌شما‌بيايند؟ منظورتان تيمهاي صنعتي و دولتي است؟

‌‌‌بله،‌تي ‌مهايي‌مثل‌ذو ‌بآهن،‌تراکتور،‌سايپا،‌پيکان،‌ سپاهان‌يا‌حتي‌استقالل‌و‌پرسپوليس‌تهران. تيمهايدولت­يوصنعتيسرا­غمنوعليكري­مينميآيند! ‌‌‌چرا؟ شكنكنيد!تيمهايصنعت­يودولتيسرا­غمربياني ميرونــد كه البي بلد باشــند. مربیاي را همه ميشناسيمكه­سالهادرتيم­هايصنعتييك جام هــم نگرفت اما هميشــه بــود چون ميگفتندفام­يلگردنكلفت­يدارد!اينجور تيمها سراغ من و علي كريمي نميآيند.

‌‌‌ممنون‌از‌اينکه‌وقــت‌خود‌را‌در‌ اختيارمان‌گذاشتيد...‌همين‌االن‌ناگهان‌ چيزي‌يادم‌آمد.‌خداداد‌عزيزي‌جزو‌ ستار ‌ههايي‌است‌که‌همواره‌چه‌در‌زمان‌ بازي‌و‌چه‌مربيگري‌رابطه‌خيلي‌خوب‌ و‌مطلوبيب‌ا‌رسان ‌هها‌و‌خبرنگاران‌داشته‌ است.‌در‌اين‌رابطه‌توضيح‌م ‌يدهيد؟ بلــه، هميشــه دوســتان خوبي در مطبوعات و رسانهها داشتهام. از نسل قديــم و زماني كه در فتح تهران بازي ميكردم با اردشيرخان الرودي، علي رئيســي، اكبر عزيزي، شهرام زماني و خدابيامرز ناصر احمدپور رابطه خيلي خوبي داشتم. بعدها هم با علي جوادي، حبيب افتخاري كه مثل داداشم است ...و خودت همين طور!

‌‌شما‌لطف‌داريد.‌خداداد‌عزيزي‌به‌همين‌ خاطر‌هم‌هنوز‌محبوب‌است.‌ ممنونم، به دوســتان خبرورزشي خيلي سالم برسان.

 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran