KHABAR VARZESHI

آقاىزنگنه،آبادانیهاح­قدارند

-

حرفهــای بيــژن زنگنه در مجلس شــورای اسالمی،اوجارادهگر­ايیيكوزيرك­اربلدوصاحب اقتــدار را نشــان داد! بيژن زنگنــه از ضرورت رسيدگیبهچن­دوچونزندگی­كارینمايند­گان ادوار مجلس حرف میزد و از توجه به دوره پس از وكالــت مردم، نكتهها در ضــرورت اين مهم يادآورد میشد!

اين آقای زنگنه، همان اســت كه يكتنه، جلوی ســه تيم ليگ برتری و مورد اقبال مردم جنوبی ايران، ايســتاده است و عين خيالش هم نبوده كه نفت آبادان، نفت مسجدسليمان و نفت و گاز شهر جم در منطقه نفتی عسلويه، در حال خراب شدن و از ميان رفتن هســتند! كه اصال با توجه به يكســری مصوبات دولت و مجلس، تعطيل و از بين رفتن اين سه سرمايه اجتماعی سه شهر مهم ايران را در دستور كارهای فوق برنامه خود قرار داد و ۰۶،۰٧ درصد هم موفق شد!

نكته اينجاست:... آقای زنگنه، بيكاری مجلسيان را در پی پايان دوره كاريشان، برنمیتابد و استخدام آنها را ضرورتی كه انجام ندادنش ضرر دارد، برمیشــمار­د ولی چون به مردم و شــهرهای محل ســكونت همين مردم میرسد، آن كار ديگر میكند!

گفتهاند، چراغی كه به خانه رواست، به مسجد حرام است! پولی كه خرج ورزش يك شهر و يك استان میشود، چرا بايد خرج استخدام نمايندگان ادوار شود؟ پول ورزش و پولی كه تيم ملی را میسازد و از ريشه مقتدرش میكند، هرجایديگری­كههزينهشود،حراماست!حراماجتماع­ی!

‌كوويد‌٩١،‌بيخ‌گوش‌ماست از شيرينكاریه­ای وزارت نفت و آقای زنگنه كه بگذريم -و البتــه كه نمیتوان از اين بدســليقگی و نگاه وارونه به فوتبال حرفهای چشمپوشــی كرد- میرســيم به موج دوبارهای كه شيوع مجدد «كوويد ٩۱» راه انداخته است! مدل در حال دگرگونی زندگی كردن! نگرانی در اينباره، انگار كه ذات ورزش و همزاد تماشای اين نمايش، اگر هم نشدهباشدهن­وز،درحالشدناس­ت!مثالهمهحوا­سشان به تراكتور است و به گلگهر سيرجان! بال از سر استقالل و پرسپوليس دور است و دور باد، ولی با بقيه چه بايد كرد؟ چه میتوان انجام داد؟ دست روی دست؟

مقابله با ويروس كرونا يك ضرورت اســت و يك امر

واجب!راهاندازیت­يمهایقویوق­درتمندهماز­راهكارهای اســتراتژي­ك! پول فوتبال را، خرج خود فوتبال كردن و از ساير نهادها و بنگاههای اقتصادی، قبول صدقه نكردن هم يك واجب اجتماعی! در مورد «كرونا» بايد همه با هم يك مبارزه جهتدار را تحت نظر ســتاد مبــارزه با اين بالی ناگهانی، پی گرفت! «هركی-هركی» وارد ميدان شويم، به ســود «كوويد ٩۱» است و بس! پارهپاره عمل نبايد كرد! هركس و هر تيم به دلخواه و با سليقه خود، اگر عمل كند، خود را و همه را ضربهپذير نموده و دســت دراز ويروس را، درازتر خواهد كرد!

كمال عقالنيت را بهكار بايد بست! نبايد سر سوزنی ارادهگرايی نشــان داد! علــم چه میگويــد؟ عالمان و متخصصهای صاحب مســئوليت چگونــه فرماندهی میكنند؟ پراكندهگوي­ی و يك ســر و صد زبان داشــتن، دشمنجانهمه­میشود!دريكخط،دريكراستا!اينجا، دعوای ساختگی قرمز و آبی، خريدار ندارد!

تراكتور،مثلسپاهانو­نظيرنفتآبا­دانوفوالدا­هواز، سرمايهای است ملی! حفظ اين سرمايه -كه انسانی است بهای بيشتری دارد- وظيفه همگانی است! اجازه ترسيدن به هيچ تيمی ندهيم! مراقبت آری، ترسيدن نه!

تور ‌ج؛‌شاعر‌ورزش‌آقاها يك ســال گذشت و چه ســريع و چه برقآسا! پارسال در همين روزها بود كه تورج الرودی رفت و چه رفتنی!

زود و بیهنگام! با هزاران حرف ناگفته، با صدها نكته وعلمحاصلاز­تجربه!ورزشكشتی،يكیازداناي­انمحدود و معدودشمار خود را از دست داد! تورج الرودی كه كشتی راآيينیمید­يدوآيينیبه­ستايشوستود­نشمیپرداخت، رفت! در روزهايی كه او، هميشــه و بيشــتر بايد میبود! پهلوانی، به باورها، ريشهدار و ديرپای تورج الرودی و به نگاه ويژهاش، نيازی داشت وافر!

تورج را، شاعر «كشتینويســ­ی» میخواندند و او را عاشقصادقاي­نرزمرودررو­میدانستند!واوراتئوري­سين كشتی با مفهوم نفرانديشــ­انه به حساب میآوردند! نگاه تورج، متفاوت بود!

تورج را بايد دوباره و ده باره به تعريف نشســت و بايد تجديد شناخت و از نو نگارشش كرد! تا حق مطلب تورج و كشــتی، هر دو، ادا شــود كه ورزش پاپتیهــا، ورزش آقاصفتها شد!

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran