ذرهاي غرور در وجودديگونديدم
ماجرای استقالل و دروازهبانهايش بینظير است؛ اگر فقط يك دروازهبان مثل حسينی باشد (مثل پارسال) كه همه میگويند چون رقيب نداشت دچار افت شد و گلهای بد خورد، اگر يك دروازهبان ديگر مثل رشيد مظاهری بيايد هــم كه جور ديگری مشــكل ايجاد میشود. استقالل اين داستانهای عجيب و روی مخی را زمان طباطبايی- برومنــد و رحمتی- طالبلو هم داشــت و در تمام اين دوران دود دعواها به چشم «تيم اســتقالل» میرفت. امســال هم حتی اگر شبانهروز اختالف رشــيد و حسينی تكذيب شود، اين قضيه به استقالل ضرر میزند هر چند كه باشگاه نتوانست اصل دعوای آنها را هم تكذيب كند!
راهحل چنين مسائلی اقتدار سرمربی و باشگاه است. در مــورد فكری كه بايد منتظر بمانيم و بعدا قضاوت كنيم اما باشگاه استقالل نشان داده كه هيچ اقتداری جلوی بازيكنان ندارد. مثال؟ محمد دانشگر، همين حسينی و فرشيد اسماعيلی. در اين ماجرا هم بيشتر بوی ماستمالی میآيد تا رفتارهای درست مديريتی! اينكه صورت مسئله را پاک كنيم، هيچ مشكلی حل نمیشــود و اين قبيل رفتارها و دعواها باز هم تكرار
میشود. اگر همان روزی كه بازيكن به سينه پزشك تيم زد با او برخورد میشد، مسلما كار به اينجا كشيده نمیشد اما آن روز مديران باشگاه چشمشان را بستند و امــروز دوباره مجبورند رســانهها را به خاطر خبط بازيكن خودی متهم كنند.
اگرپرسپوليسدرتمامسالهایگذشتهقهرمان شدهواستقاللنشده،يكدليلمهمشهمينمسئله بازيكنساالری در اســتقالل است. البته نه اينكه در پرسپوليسهيچمشكلینباشد،اتفاقاآنجاهمبهاندازه كافی بازيكنساالری و گاهی مربیساالری هست اما نه به اندازه اســتقالل. در پرسپوليس ماجرای فايل صوتی رســولپناه نشان داد كه اوضاع آشفتهتر از آن اســت كه همه فكر میكردند اما مشكالت استقالل خيلی بيشتر اســت. در استقالل قرارداد بازيكن 1/5 ميلياردی ناگهان 8 ميليارد میشود به طوری كه خود همبازيان طرف شوكه میشوند و هيچ كس هم دليل اين افزايــش قرارداد عجيب و غريــب را نمیداند و نمیپرســد. همين بازيكن دوفردای ديگر روبهروی سرمربی تيم قرار میگيرد و آن وقت 01تا مديرعامل وهيئتمديرههمنمیتوانندجمعشكنند،همانطور كه تا امروز نتوانستهاند.
محمدرضا خلعتبري در ســال 90 و 91 در تيم الوصل امارات شــاگرد ديگو مارادونا بود و رابطه صميمانه ســرمربي مطرح آن روزهاي الوصل با مهاجمتيممليايرانموردتوجهرسانههاياماراتي قرار داشت. با مهاجم كنوني تيم سپاهان درباره مارادوناصحبتكرديم.محمدرضاخاطراتبسيار جالبي هم از اســطوره فوتبال جهــان دارد كه خواستفعالمنتشرنشود! به نظر خودت دليل رابطه صميمانه مارادونا با تو چهبود؟ براي همه پيش ميآيد در اولين ديدار با يك شخص از او خوششان بيايد. من قبل از اينكه با مارادونا از نزديك مالقات كنم به شدت او را دوست داشتم و شايد در چشمانم در اولين ديدار اين عالقه را ديد. حس انرژي مثبت يا انــرژي منفي در نگاه و كالم انسانها وجود دارد و من با يك حس بسيار خوب براي اولين بار به مارادونا نگاه كردم. هر چه بود باعث شدايشاننسبتبهمنحسبسيارخوبي پيدا كند. در جريان تمرين هر وقت ميخواســت تنيس فوتبال بازي كند مرا صدا مــيزد تا به عنوان يارش در كنارش بازي كنم. سن و ســالي از مارادونا گذشــته بود و اضافــه وزن داشــت امــا قدرت بازيســازي، پاسهاي بلنــد و كوتاه ميليمتري، قــدرت حفظ توپ و هوش سرشــار رهبري تيم در ميانه ميــدان، ضربههاي ناگهانــي و حياتي، حفظ تعادل و قدرت پا به توپ عاليوبسياريازخصوصياتديگردرمارادوناجمع بود و از اينكه فرصت اين را داشــتم تا هر روز چند ســاعتي را در كنار او سپري كنم لذت ميبردم. در آن دوره مارادونا حدودا 51 سال داشت و هنوز سر حال بود.
جلوي شــما به عنوان شــاگردانش سيگار
ميكشيد؟ مارادونا در زندگياش با كسي تعارف نداشت. بارها قبل از شروع تمرين سيگار برگش گوشه لبانش بود و وقتي كه ميخواست وارد زمين چمن شود آن را خاموش ميكرد. اتفاقا پنج يا شش نخ سيگار برگ به من هديه داد كه در خانه مادريام در رامســر به عنوان يادگاري نگه داشتهام.
هيچ كدام را روشن نكردهاي؟ نه بابا! همين مانده سيگار روشن كنم. اتفاقا وقتي از دبي به رامســر رفتم و آنها را به مادرم دادم تا برايم نگهداري كند با تعجب پرســيد براي كي سيگار خريدهاي؟ كه گفتم از سيگارهاي مارادوناست كه يادگاري به من داده، لبخندي زد و آن را در جعبهاي گذاشت.
مارادوناخيلياوقاتازكورهدرميرفت،ازكتك كاري گرفته تا اســلحه كشيدن. عصبانيت او را ديديد؟ همه آدمها داراي ويژگيهاي مثبت و منفي هستندودريكساليكهبامارادوناكار كردمازخيليويژگيهاياخالقياش خوشــم آمد. با آن اسم و رسم در رفتاروگفتارشذرهايغروروتكبر نديدم. آدم صادق و دست و دلبازي بود.بهتمامبازيكنانالوصلپيراهن، كفش استوک مارک و چيزهاي ديگر هديه داد و به نظرم به خاطر همين ثروت زياديجمعنكرد.بهعنوانيكمربيازباختنبدش ميآمد و اگر ميباختيم ناراحت و عصبي ميشــد ولي ما از او حرف ركيك هم نشنيديم چه برسد به كتك كاري.
كارلوس كيروش براي هماهنگي جهت حضور تودراردويتيممليبامارادوناتلفنيصحبتكرده و بحثشان شده بود؟ تلفني در كار نبود. تيم ملي ايران يك بازي حساس
با تيم قطر داشــت و آقاي كيروش به امارات سفر كرده و به باشگاه الوصل آمد تا به صورت حضوري با آقــاي مارادونا صحبت كند، يك مترجم و من هم نشســتيم. كيروش به مارادونا گفت بازي خيلي مهمي داريم و ميخواهم خلعتبري چند روز زودتر در اردوي تيم ملي باشد. مارادونا هم گفت با الوصل به فينال جام خليج صعود كرده و بازي رفت را برنده شدهايم و بعد از بازي برگشت خلعتبري را به تهران ميفرستموسه،چهارروزقبلازبازيتيممليايران در كنار شــما خواهد بود اما كيروش گفت اگر در تايمي كه من ميخواهم خلعتبري در اردو حاضر نشود او را از ليستم خط ميزنم!
حق با كدام بود؟ از نظر قانون بازيكنان بايد حداكثر 72 ساعت قبل از بازي در اختيار تيم ملي باشند ولي شرايط تيم ملي ايران حســاس بود و آقاي كيروش ميخواست به بهتريــن نحو تيم را آماده بازي با قطر كند. مارادونا ميتوانست مخالفت كند ولي به من گفت با اينكه ميتوانم تــو را در اردوي الوصل نگه دارم اما اجازه ميدهم بروي چون تيم ملي هميشه مهمتر از تيم باشگاهي است.
از حرفهاي كيروش ناراحت نشد؟ يك شــناختي از كيروش داشــت و تابلو بود از او خوشش نميآيد!
چرا؟ حدست چيست؟ من رويم نشد از هيچ كدام چيزي سؤال كنم.
و بازي برگشت را الوصل باخت و قهرماني را از دست داد. متأســفانه در بازي برگشــت داور در نيمه اول دو بازيكن الوصل را اخراج كرد و در ضربات پنالتي تيم بحريني قهرمان جام شد.
بعد از ترك الوصل با مارادونا مالقات يا گفتوگو داشتي؟ چندسالبعدسفريبهاماراتداشتموهمراهبايكي از دوستان به منزل مارادونا در منطقه جميرا رفتيم؛ يك خانه شيك و وياليي در اختيارش بود و ساعتي را مشغول مرور خاطرات و صحبت درباره فوتبال و ساير مسائل شديم.
چرااصرارميكنيبخشيازخاطراتتازمارادونا منتشرنشود؟ اگرصرفارابطهبازيكنومربيبودشايدآقايمارادونا بامنهرمطلبيرادرمياننميگذاشتضمناينكه االن بابت درگذشت ايشان بسيار ناراحتم و دوست ندارمخاطراتيرابگويمكهخندهداراستياميتواند به وجهه ورزشيشان لطمه بزند
از تيم سپاهان چه خبر؟
بــه دليل مصدوميت مچ پا نتوانستم با تيم به تبريز بروم و مشــغول درمــان هســتم و خوشبختانه يك پيروزي دلچسب سه امتيازي شرايط تيم را در جدول بهبود بخشــيد. اميدوارم ســپاهان كه پتانســيل بســيار خوبــي دارد در ادامه مســابقات بهترين نتايج را بگيرد؛ من هم به عنوان يك بازيكن با جــان و دل براي موفقيت تيمم تالش خواهم كرد.
صحبت خاصي مانده؟ در مورد مارادونا صحبت كرديم؛ صادقانه بايد بگويم كاركردنبااينمردبزرگبرايمافتخاريبسياربزرگ بود و خواست خدا بود ايشان از من خوشش بيايد و مثل يك رفيق با من رفتار كند. من كاري به گذشته مارادونا و حاشــيههايش ندارم چون از او چيزي جز فروتني، محبت، معرفت و انسانيت نديدم. صدها نفر از نقاط مختلف جهان به امارات ميآمدند تا با او يك عكسيادگاريبگيرند.گاهیميديدمبرخيباديدن مارادونا از خوشحالي زياد شوک ميشدند، زبانشان ميگرفت، اشكشان جاري ميشد. محبوبيت او غير قابل توصيف بود و هيچ محبوبيتي بيهوده و شانسي نيست؛ مارادونا اليق محبوبيت بود.